Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
long gallery
U
اتاق طویل
long gallery
U
راهرو طویل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gallery
U
راه رو سربسته
gallery
U
دالان
gallery
U
معبر
gallery
U
اهون
gallery
U
نقب اصلی نمایشگاه هنری
gallery
U
جایگاه تماشاگران
gallery
U
اطاق موزه
gallery
U
جای ارزان اطاق نقاشی
gallery
U
سرسرا سالن
gallery
U
لژ بالا
gallery
U
راهرو
gallery
U
دهلیز
gallery
U
گالری
entrance gallery
U
دالان دستیابی
drainage gallery
U
دالان زهکش
access gallery
U
راه رو دستیابی
grouting gallery
U
دالان تزریق
access gallery
U
دالان دستیابی
gallery deck
U
پل تشریفات
drainage gallery
U
گالری زهکش
dry gallery
U
دهلیزخشک
fly gallery
U
قسمت برامده کنار صحنه تاتر
dwarf gallery
U
دالان کوتاه
drainage gallery
U
مجرای زهکشی
inspection gallery
U
دالان بازدید
shooting gallery
U
میدان تیراندازی تمرینی
picture gallery
U
نگارخانه
picture gallery
U
اطاق نقاشی
press gallery
U
جای ویژه مخبرین جراید درمجلس
press gallery
U
لژ نمایندگان مطبوعات
rogues gallery
U
گالری تصاویر جنایتکاران ومجرمین
foundation gallery
U
گالری پی
inspection gallery
U
دالان بازرسی گالری بازدید
inspection gallery
U
راهروبازدید
foundation gallery
U
نقب پی
gallery hit or stroke
U
ضربه یاضربت نمایان
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on.
U
طولش نده (زود باش )
as long as
U
تا زمانیکه بمقدار زیاد
at long last
U
بالاخره
as long as
U
از زمانیکه
as long as
U
بمدت طولانی
long-
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
as long as
U
بشرطی که
as long as
U
ازوقتی که
so long
U
خدا حافظ
at long last
U
عاقبت
at long last
U
اخرالامر
long for
U
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
long a
U
مدت مدیدی بعد
long a
U
مدتهاپس ازان
long a go
U
مدتی پیش
long a go
U
مدت زیادی پیش
not long a
U
چندوقت پیش
not long a
U
مدتی نگذشته است
so long as
U
مادامی که بشرطی که
so long as
U
تاوقتی که
so long
U
بامیددیدار
not long a go
U
چندی پیش
not long a go
U
همین تازگی ها
it will not take long
U
مدت زیادی نمیخواهد
it will not take long
U
نخواهدکشید
before long
U
بزودی
before long
U
بهمین زودی
how long since is it?
U
چند وقت پیش بوده است
for long
U
مدت زیادی
for long
U
خیلی
get a long with you
U
بروپی کارت
go long
U
تلاش درپاس طولانی بجلو
how long
U
تاکی تاچه وقت چقدر
how long since is it?
U
چندوقت است
very long
U
شعاع عمل زیاد
very long
U
برد خیلی زیاد
it will not take long
U
طولی
long course
U
استخر 05 متر
long-
U
بلند
I've known her at least as long as you have.
U
آشنایی من با او
[زن]
کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او
[زن]
است.
How long will it take?
چقدر طول می کشد؟
long-
U
مدید
long-
U
طولانی طویل
long on
U
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
long off
U
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
long-
U
دراز
long
U
مدت زیاد
long-
U
کشیده
long-
U
طولانی
long-
U
توپ بلند به اوت
long-
U
طی مسافت زیاد توپ
long-
U
مناسب بودن
long-
U
:اشتیاق داشتن
long-
U
دیر گذشته ازوقت
long-
U
مدت زیاد
to say so long to somebody
U
با کسی خداحافظی کردن
long
U
طولانی
long
U
بلند
as long as
<idiom>
U
به شرط اینکه ،به این شرط که
long little
U
زنده باد
long
U
کشیده
long
U
مدید
long
U
طولانی طویل
long
U
دراز
See you again . So long.
U
به امید دیدار
To wish (long) for something.
U
آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
come a long way
<idiom>
U
برنامه بزرگی ریختن
long
U
طی مسافت زیاد توپ
long
U
دیر گذشته ازوقت
long little
U
پاینده باد
long
U
:اشتیاق داشتن
long
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
U
مناسب بودن
long
U
توپ بلند به اوت
of long continvance
U
دیرپای
long windedness
U
پرگویی
night long
U
از سر شب تا بامداد
long suffering
U
بردباری رنجبری
long ton
U
تن بزرگ
long tom
U
درخت الواراسترالیایی
long tom
U
تغار یا فرف مخصوص طلاشویی
long ton
U
تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
long windedness
U
روده درازی
long range
U
دور
not long ago
U
چندی پیش
not long ago
U
اخیرا
long tongue
U
وراجی
long splice
U
پیوند بلند
long wind
U
دراز نفسی
long wind
U
طاقت زیاد دویدن
long tongue
U
پر حرفی
long siht
U
نظردور رس
long suffering
U
رنج کش
long shot
U
شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
long shot
U
شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
long shot
U
کسیکه درمسابقات
long shoreman
U
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
long shore
U
وابسته بدریا کنار
long suffering
U
رنجبر
long suffering
U
زحمت کش
long string
U
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
long shunt
U
شنت دراز
long sight
U
دوربینی
long siht
U
دور بینی
long sightedness
U
دور اندیشی
long sightedness
U
دوربینی
long sighted
U
دوراندیش
long sighted
U
تیزبین
long sighted
U
دوربین
long sight
U
نظر دوررس
long spot
U
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
long shore
U
کرانهای
long sea
U
دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
long thrust
U
وضعیت سخمه بلند
long recoil
U
طول عقب نشینی زیاد
long range
U
جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
long range
U
با برد زیاد
long thrust
U
سخمه بلند
long thrust
U
تک نفوذی طولانی یادوردست
long tom
U
توپ دریایی دور رس یاساحلی
long term
U
بلند مدت
long recoil
U
عقب نشینی طولانی
long robe
U
صورت کشیده
long run
U
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
long suffering
U
سختی کش
long run
U
دراز مدت
long suffering
U
زحمت کشی
long run
U
بلند مدت
long robe
U
ردای بلند
long term
U
دراز مدت
long term
U
طویل المدت
long range
U
دور برد
of long continvance
U
ماندگار
I will not detain you long.
U
خیلی وقتتان را نمی گیرم.
in the long run
<idiom>
U
آینده دور،درآخر
over the long run
<idiom>
U
درآخر
long shot
<idiom>
U
شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
long haul
<idiom>
U
مدت درازی بین کاری که ادامه داد
long haul
<idiom>
U
مسافت دراز یا سفرکردن
long face
<idiom>
U
افسرده وغمگین
all day long
<idiom>
U
تمام روز
How long were you away from Iran ?
U
چه مدت درایران نبودید ؟
With a long face .
U
با لب ؟ لوچه آویزان ( اشاره به ناکامی وعدم موفقیت )
He did not live long enough to …
U
آنقدر عمر نکرد که ...
I had a long talk with him.
U
با ایشان مفصلا" صحبت کردم
With a long face .
U
با سبیل آویزان ( ناموفق وسر خورده )
Once in a while. At long intervals.
U
دیر به دیر
We have a long journey before us .
U
مسافرت طولانی در پیش داریم
long-running
U
آنچهمدتهادرحالاجراباشد
In the long run right will out.
<proverb>
U
یق بالاخره آشکار مى شود .
How long will you be staying?
U
چه مدت میخواهید بمانید؟
I will not detain you long.
U
خیلی وقتتون رو نمی گیرم.
long ball
U
[شوت کردن بلند توپ]
[فوتبال]
long term
<adj.>
U
بلند مدت
long term
<adj.>
U
دراز مدت
to be long in coming
U
خیلی طولش میدهد تا بیاید
[برسد]
long-house
U
مسکن اشتراکی
in the long run
U
در دراز مدت
How long can I park here?
U
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
How long does it take by car?
با اتومبیل چقدر طول می کشد؟
How long does it take on foot?
پیاده چقدر طول می کشد؟
How long does the crossing take?
U
چه مدت این مسافرت دریایی طول می کشد؟
What's taking so long?
U
چرا اینقدر طول میکشد؟
long-lost
U
کسیکهمدتهایمدیدیاسترویتنشدهاست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com