Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
local area network
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
local area network
U
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local area network
U
و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
local area network
U
شبکه محلی
local area network
U
شبکه کوتاه پوشش
local area network
U
شبکه ناحیه محلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
local network
U
شبکه محلی
wide area network
U
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
wide area network
U
شبکه گسترده
wide area network
U
شبکه راه دور
wide area network
U
شبکه بلند پوشش
metropolitan area network
U
شبکه گسترده در مسافت محدود.
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
<adj.>
U
بخشی
local
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local
U
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
local
U
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local
U
متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
local
U
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local
U
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
local
U
egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
local
U
لاخ
local
U
لاخی
local
U
داخلی اخبار محلی
local
U
موضوعی
local
U
مکانی شهری
local
U
موضعی
local
U
مکانی موضعی
local
U
محلی
local
U
که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
local
U
مربوط به سیستم با دستیابی محدود
local
<adj.>
U
ناحیه ای
local
<adj.>
U
منطقه ای
local
U
محدود بیک محل
local
<adj.>
U
موضعی
local
<adj.>
U
محلی
local
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local
<adj.>
U
مکانی
local
U
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
local action
U
تخلیه موضعی باتری
local usage
U
عرف و عادت محل
local anasthesia
U
بیهوشی موضعی
local currents
U
جریانهای فوکو
local subscriber
U
مشترک تلفنی محلی
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
local station
U
ایستگاهکانونی
local variable
U
متغیر محلی
local traffic
U
رفت و امد محلی
local velocity
U
سرعت موضعی
local vertical
U
قائم محلی
local warning
U
اعلام خطر محلی
local theory
U
نظریه اختصاصی
local terminal
U
ترمینال محلی
local terminal
U
پایانه محلی
local center
U
مرکز محلی
local subscriber
U
مشترک داخلی
local warning
U
سیستم اعلام خطر محلی
local store
U
ذخیره محلی
local oscillator
U
اوسیلاتور موضعی
local option
U
اختیار تعیین محل معینی
local norm
U
هنجار محلی
local national
U
اهل محل
local national
U
سکنه محلی
local mode
U
باب محلی
local loop
U
حلقه محلی
local line
U
خط محلی
local paper
U
روزنامه محلی
local paraysis
U
فلج موضعی
local parole
U
زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
local storage
U
انباره محلی
local security
U
تامین محلی
local road
U
راه محلی
local purchase
U
خرید از محل
local purchase
U
خرید محلی
local procurement
U
تدارک محلی فراورده محلی
local procurement
U
خرید محلی
local posts
U
پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
local investigation
U
تحقیق محلی
local intelligence
U
هوش محلی
local group
U
گروه محلی
local custom
U
عرف بلد
local currency
U
پول داخلی
local currency
U
پول محلی
local color
U
رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
local circuit
U
مدار محلی
local authority
U
مرجع صلاحیتدار محلی
local authority
U
انجمن محلی
local anasthesia
U
سر سازی
local custom
U
عرف محل
local deformation
U
تغییر شکل موضعی
local echo
U
پژواک محلی
local government
U
استانداری
local government
U
حاکم محلی
local government
U
حکومت محلی
local file
U
فایل محلی
local exchange
U
ردوبدل کننده محلی
local enquiry
U
بازجویی محلی
local option
U
اختیار تعیین چیزی درمحل
local colour
U
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
local time
U
زمان محلی
local time
U
وقت محلی
local apparent noon
U
فهر شرعی
local building inspector
U
پلیس ساختمان
suburban or local railway
U
راه اهن ناحیهای
local trade customs
U
عرف تجارتی محل
asymmetric local deformation
U
تغییر شکل موضعی بی تقارن
local group of galaxies
U
کهکشانهای گروه محلی
local hour angle
U
زاویه ساعتی محلی
network
U
شبکه
network
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
y network
U
شبکه ستاره
sub network
U
شبکه فرعی
network
U
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
network
U
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network
U
اتصال
network
U
شبکه ارتباطی
network
U
شبکه توری
network
U
وابسته به شبکه
network
U
نمودار
network
U
شبکه سیم کشی
Change at London and get a local train.
در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
democratic network
U
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
despotic network
U
شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
radar network
U
شبکه ی رادار
public network
U
شبکه عمومی
distributed network
U
شبکه توزیع شده
distributed network
U
شبکه توزیعی
distribution network
U
شبکه پخش
novell network
U
شبکه نوول
neural network
U
شبکه عصبی
communication network
U
شبکه ارتباط
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
neural network
U
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
regional network
U
شبکه منطقهای
communication network
U
شبکه ارتباط و مخابرات
communication network
U
شبکه ارتباطی
company network
U
شبکه همکار
company network
U
شبکه شرکت
computer network
U
شبکه کامپیوتری
four terminal network
U
شبکه چهار قطبی
cooperative network
U
شبکه همیاری
ring network
U
شبکه حلقهای
ring network
U
شبکه حلقوی
research network
U
شبکه پژوهشی
network socket
پریز شبکه
[کامپیوتر]
communication network
U
شبکه مخابراتی
network version
U
نسخه شبکه
network topology
U
جانمایی شبکه
network analysis
U
تحلیل شبکه
network analyser
U
شبکه کاو
network administrator
U
سرپرست شبکه
multisystem network
U
شبکه چند سیستمی
heterogeneous network
U
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
heterogeneous network
U
شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
hierarchical network
U
شبکه سلسله مراتبی
multistar network
U
شبکه چند ستارهای
isochronous network
U
شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
logic network
U
شبکه منطقی
ladder network
U
شبکه نردبانی
lattice network
U
شبکه توری منظم
network architecture
U
معماری شبکه
network chart
U
نمودار شبکه
network circuit
U
مدار شبکه
network topology
U
چگونگی استقرار شبکه
network topology
U
توپولوژی شبکه
feedback network
U
شبکه فیدبک
filter network
U
شبکه ی صافی
network theory
U
نظریه شبکه
network structure
U
ساختار شبکهای
fixer network
U
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
network stracture
U
ساختار شبکه
network server
U
خدمتگزار شبکه
network of pipes
U
شبکه لوله کشی
network computer
U
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
network circuit
U
اتصال شبکه
network analyser
U
تحلیل کننده شبکه
closed network
U
شبکه بسته
star network
U
شبکه ستارهای
network socket
سوکت شبکه
[کامپیوتر]
telephone network
U
شبکه تلفن
value added network
U
ارزش اضافی شبکه
telecommunication network
U
شبکه مخابرات
telecommunication network
U
پبکه ارتباطات
sorting network
U
شبکه مرتب کردن داده ها
campus network
U
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
bus network
U
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
switching network
U
شبکه راه گزینی
network communication
U
ارتباطشبکهای
synchronous network
U
شبکه همزمان
tree network
U
شبکه درختی
two terminal network
U
شبکه دو قطبی
wireless network
U
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
network port
U
قسمتکارباشبکهاینترنت
decentralized computer network
U
شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
private broadcasting network
U
شبکهپیشبینیخصوصی
passive four terminal network
U
شبکه چهار قطبی بی اثر
distribution by cable network
U
پخشبوسیلهسیستمکابلی
homogeneous computer network
U
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
switched network backup
U
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
automatic digital network
U
شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
high voltage network
U
شبکه ی فشار قوی
star network topology
U
شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
automatic voice network
U
شبکه صوتی خودکار
multiple access network
U
شبکه با دسترسی چندگانه
back end network
U
اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com