English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
linear distance U خط هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
linear U خطی
linear U لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
linear U برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
linear U روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد
linear U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
linear U طولی
linear U دراز
linear U باریک کشیده
linear perspective U پروژکتور دارای عدسی مخطط
linear optimization U بهینه سازی خطی
linear perspective U نمای خطی
linear movement U حرکت خطی
linear momentum U اندازه حرکت
linear momentum U نیروی ضربه که برابراست باحاصلضرب جرم در سرعت خطی
linear molecule U مولکول خطی
linear metre U متر کرباسی
linear polymer U بسپار خطی
linear portion U قسمت خطی
linear relationship U رابطه خطی
linear regression U برگشت خطی
linear rectifier U یکسوکننده خطی
linear programming U برنامه نویسی خطی
linear programming U برنامه ریزی خطی
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
linear portion U شاخه خطی
linear metre U متر طولی
linear measure U مقیاس طولی
linear combination U ترکیب خطی
linear code U برنامه بدون حلقه
linear code U رمز خطی
linear circuit U مدار خطی
linear array U ارایه خطی
linear amplifier U تعویض کننده خطی
linear accelerator شتاب دهنده خطی
linear accelerator U شتابده خطی الکترون
linear sheaf U مروحه خطی
linear correlation U همبستگی خطی
linear function U تابع خطی
linear equations U معادلههای خطی
linear equation U معادله خطی
linear detector U اشکارساز خطی
linear deformation U تغییر شکل خطی
linear acceleration U شتاب خطی
linear scale U مقیاس خطی
linear list U لیست خطی
linear algebra U جبر خطی [ریاضی]
linear map U نگاشت خطی [ریاضی]
linear mapping U نگاشت خطی [ریاضی]
linear transformation U نگاشت خطی [ریاضی]
linear function U نگاشت خطی [ریاضی]
linear combination U ترکیب خطی [ریاضی]
linear space U فضای خطی [ریاضی]
linear independence U استقلال خطی [ریاضی]
linear approximation U تقریب خطی [ریاضی]
linear space U فضای برداری [ریاضی]
linear probing U کاوش خطی
linear strain U تغییر شکل نسبی خطی
linear speed U سرعت خطی
linear speed U روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
linear sheaf U مروحه در خط
linear shaped U خرج در خط
linear shaped U خرج خطی
linear search U جستجوی خطی
linear scale U درجه بندی خطی
linear scale U مقیاس خطی نقشه
linear structure U ساختار خطی
linear target U هدفهای خطی
linear target U هدفهای درخط
linear polarized light U نور قطبیده مسطح
linear or long measure U اندازه یا مقیاس در درازا
quasi linear equation U معادله شبه خطی
system of linear equations U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
linear combination of atomic orbitals U ترکیب خطی اوربیتالهای اتمی
linear homogenous production function U تابع تولید خطی همگن
mean distance U فاصله حداکثر وحداقل سیاره از قمر
X distance U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
out of distance U دور بودن شمشیرباز از حریف
to keep one's distance U دوری جستن
to keep one's distance U اشنایی نکردن
to keep one's distance U کناره گیری کردن
distance U بعد
distance U فاصله
distance U برد سلاح
distance U مسیر مسابقه
distance U مسافت
distance U تعدادکیلومترهای طی شده درشکار با اسب
distance U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance U دوری
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
known distance U فاصله معلوم
known distance U مسافت معلوم
in distance U نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
distance U دورنگاهداشتن پشت سرگذاشتن
distance U بعد دورکردن
long distance U دارای مسافت زیاد
shouting distance U فاصله صدا رس
sight distance U فاصله دید
safe distance U مسافت امن اطراف مین
long-distance U راه دور
safe distance U فاصله بی خطر
offset distance U مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
offset distance U فاصله برون محوری
long distance U دارای مسافت دور
buffer distance U حاشیه امنیت
photo distance U مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
polar distance U فاصله قطبی
long distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
sight distance U طول دید
signal distance U فاصله علامتی
weaving distance U طول تقاطع
weaving distance U طول تلاقی مسافت همبری
long distance U راه دور
zenith distance U ارتفاع راس القدم
middle distance U فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
distance post U قرارگاهمحلمسابقه
distance scale U مقیاسمسافت
distance travelled U مقدارطیشده
It is some distance to the school . U تا مدرسه فاصله زیاد است
unit distance U با فاصله واحد
training distance U مسافت تمرین
to step a distance U قدم کردن
skip distance U خیز موج
social distance U فاصله اجتماعی
long distance U دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
supporting distance U مسافت پشتیبانی
supporting distance U بردپشتیبانی سلاحها
time distance U مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
time distance U زمان عبور ستون
long distance U ازراه دور تلفن کردن
long distance U از راه دور
It can be seen from a distance of two kilometers . U از فاصله دو کیلومتری دیده می شود
ecological distance U فاصله بوم شناختی
distance wadding U بوش داخل پوکه فشنگ
distance wadding U لایی جازم
distance wadding U لایی
distance vision U دید دوربرد
distance receptor U گیرنده دوربرد
distance protection U وسیله حفافت فاصله
distance meter U فاصله سنج
distance meter U بعد سنج
distance medley U دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
distance runner U دونده استقامت
distance man U دونده استقامت
zenith distance U فاصله ارتفاع نافر
sight distance U مسافت دید
interocular distance U فاصله بین عدسیهای یک وسیله دیدبانی یا بین دوچشم
internuclear distance U فاصله بین هستهای
image distance U عرض تصویر
hyperfocal distance U مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
hyperfocal distance U نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
haul distance U فاصله حمل
frequency distance U فاصله فرکانس
focal distance U فاصله کانونی
facing distance U مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
f. distance or length U فاصله کانونی
distance line U طناب تنظیم فاصله
distance line U طناب نگهدارنده ناوها
anchorage distance U فاصله تکیه گاهی
air distance U مسافت طی شده به وسیله هواپیما
air distance U مسافت هوایی
distance between two points U فاصله دو نقطه [ریاضی] [فیزیک]
distance light U نورافکن
long-distance U دارای مسافت دور
long-distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
long-distance U دارای مسافت زیاد
long-distance U ازراه دور تلفن کردن
long-distance U دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
angular distance U فاصله زاویهای
bond distance U طول پیوند
distance between centers U طول دوران
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
countermining distance U فاصله مجاز بین دومین
countermining distance U فاصله ضد انفجار زنجیری مین
coherence distance U فاصله همدوسی
code distance U فاصله رمز
center distance U فاصله ازمرکز
center distance U فاصله مرکزی
buffer distance U محوطه امنیت
long-distance U از راه دور
to distance [dissociate] oneself from U دوری [قطع همکاری] کردن از
limited distance modem U وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
The bus stop is no distance at all . U ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
miss distance scorer U دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
middle distance race U دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
long distance supply U تغذیه مسافت دور
long distance reception U دریافت دور
long distance line U خط ارتباطی
long distance cable U کابل ارتباطی
hole center distance U فاصله مرکز سوراخ
critical anode distance U فاصله بحرانی اندی
direct distance dialing U شماره گیری فاصله مستقیم
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
overtaking sight distance U طول دید
overtaking sight distance U مسافت دید برای سبقت گرفتن
half-distance line U خطنیمفاصله
fixed distance marking U خطمقطعثابت
vehicle stopping distance U مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
total stopping distance U طول ایست کامل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com