Perdic | leaving | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 24 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	leaving U	اجازه
	leaving U	اذن مرخصی
	leaving U	رخصت
	leaving U	باقی گذاردن
	leaving U	رها کردن
	leaving U	ول کردن
	leaving U	گذاشتن
	leaving U	دست کشیدن از
	leaving U	رهسپار شدن
	leaving U	عازم شدن
	leaving U	ترک کردن
	leaving U	:
	leaving U	برگ دادن
	leaving U	مرخصی
	leaving U	اجازه مرخصی رها کردن ترک کردن
	leaving U	میلههای جامانده
	leaving U	واگذاری
	leaving U	به ارث گذاشتن اجازه مرخصی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	We should be leaving now. U	باید زحمت راکم کنیم (خداحافظی )
	leaving group U	گروه ترک کننده
	leaving files open U	به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
	He died leaving nothing but debts . U	فوت کرد وهیچ چیز غیر از قرض باقی نگذاشت
	I am leaving early in the morning.	من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
	Bye and take care of yourself! [leaving phrase] U	خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]

Recent search history

Forum search