Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
large scale raid
U
حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
large scale
U
بمقدار زیاد
large-scale
U
مقیاس بزرگ
large scale
U
نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large scale
U
در مقیاس بزرگ
large scale
U
مقیاس بزرگ
large-scale
U
بمقدار زیاد
large-scale
U
در مقیاس بزرگ
large-scale
U
نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large scale computer
U
سیستم کامپیوتر قوی
sale on a large scale
U
فروش زیاد
large scale map
U
نقشه مقیاس بزرگ
large scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
large scale computer
U
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
very large scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
very large scale integration
U
قطعه
large scale production method
U
روش تولیدانبوه
ultra large scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
large scale production method
U
روش تولیدبه مقیاس وسیع
super large scale integration
U
قط عه
raid
U
حمله ناگهانی
raid
U
ورود ناگهانی پلیس
raid
U
یورش اوردن
raid
U
هجوم اوردن
raid
U
کمین
raid
U
تک هوایی
raid
U
تک ناگهانی حمله هوایی
raid
U
تک سریع تاخت و تاز
raid
U
تک نفوذی سریع
raid
U
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raid
U
یورش
raid
U
تاخت و تاز
police raid
U
حمله ناگهانی پلیس
sneak raid
U
دستبرد سریع
police raid
U
ورود ناگهانی پلیس
to makea raid.on
U
حمله کردن بر
sneak raid
U
دستبرد
nuisance raid
U
تک ایذایی
nuisance raid
U
تک هوایی ایذایی تک مضطرب کننده
raid clerk
U
نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
bombing raid
U
بمبارانکردن
an air raid
U
بمباران
sneak raid
U
کمین سریع تک برق اسا
an air raid
U
حمله هوایی
air raid
U
بمباران هوایی
air raid
U
تک هوایی
air raid shelter
U
پناهگاه حمله هوائی
Over 1,000 pirate discs were seized during the raid.
U
بیش از ۱۰۰۰ سی دی بدون اجازه ناشر چاپ شده در حمله پلیس ضبط و توقیف شد.
air raid reporting control ship
U
گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
large
U
درشت لبریز
in large
U
بمقیاس زیاد
by and large
<idiom>
U
روی هم رفته
at large
U
به طور کلی
[معمولا]
the large one
U
بزرگه
in large
U
بمقدار زیاد
by and large
U
کلا
by and large
U
رویهمرفته
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
large n
U
ازادی
large
U
هنگفت
large
U
جادار
large
U
وسیع
large n
U
بتفضیل
large
U
جامع
large
U
کامل
large
U
سترگ بسیط
large
U
بزرگ
large
U
حجیم
large n
U
ازادانه
so large
U
باین بزرگی
large
U
پهن
large n
U
مفصلا بطور کلی
large n
U
سر بسته همینطوری
of a large size
U
بزرگ
large adv
U
زیاد
large sized a
U
بزرگ
large adv
U
بیشتر
large aircraft
U
هواپیمای بزرگ
considerably large
U
بس بزرگ
large detail
U
جزء بزرگ
large hande a
U
دست باز
large hande a
U
حریص
large handed
U
دست باز
large hearted
U
همدرد
large hearted
U
مساعد
large sized
U
بزرگ
it is unusually large
U
ازاندازه معمول بزرگتراست
was grinted in large t.
U
با حروف درشت چاب
gentleman at large
U
کسیکه وابسته بدرباراست و کار ویژهای ندارد
gentleman at large
U
قای بیکار
to a large extent
U
زیاد
to set at large
U
رهاکردن
to set at large
U
ازاد کردن
to a large extent
U
تا حد زیادی
in large quantities
U
بمقادیرزیاد
in large quantities
U
خیلی خیلی
statute at large
U
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
it is unusually large
U
فوق العاده بزرگ است
large hande a
U
دارای دست بگیر گیرنده
to a large extent
U
خیلی
set at large
U
ازاد کردن
set at large
U
ول کردن
large spread
U
مروحه خیلی باز است
large model
U
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
a large car
U
یک اتومبیل بزرگ
large minded
U
ادم فرفیت دار
large minded
U
متفکر
large ship
U
کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
large minded
U
دارای فکر وسیع
large minded
U
ادم فهمیده
large ship
U
ناو بزرگ
large leaved
U
گل بوته
large intestine
U
قولون روده فراخ
large intestine
U
معاء غلاظ
large hearted
U
سخاوتمند بخشنده
large blade
U
تیغهبزرگ
large wheel
U
چرخبزرگ
large hearted
U
نظر بلند
large white
U
خوک سفید انگلیسی
large spread
U
فاصله گلوله ها راکم کنید
large intestine
U
روده بزرگ
large ship
U
کشتی بزرگ
he inherited a large fortune
U
دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
large detached house
U
خانهویلایی
large chopping knife
U
ساطور
He left a large fortuue.
U
ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
very large data base
U
پایگاه داده بسیار بزرگ
There he is in the flesh. there he is as large as life.
U
خودش حی وحاضر است
large leaved hybrid petunia
U
اطلسی دهن اژدر
scale value
U
ارزش مقیاسی
scale up
U
افزایش به نسبت ثابت
k scale
U
مقیاس ک
scale down
U
کاهش تدریجی
t scale
U
مقیاس T
scale down
U
کاهش
scale down
U
به نسبت ثابت
scale down
U
کاهش مقیاس
m f scale
U
مقیاس نرینگی- مادینگی
scale up
U
افزایش مقیاس
scale up
U
افزایش
scale
U
مقیاس نقشه
scale
U
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale
U
ن
scale
U
قپان
scale
U
ترازو
scale
U
جدول
scale
U
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
U
شاخص
scale
U
طبله
scale
U
میزان مقیاس درجه
scale
U
طبلک درجه
scale
U
دسته بندی
scale
U
درجه بندی
scale
U
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
U
مقیاس کردن
scale
U
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
U
مشابه 8865
scale
U
کمتریا افزایش نسبت
scale
U
نرخ دو مقدار
scale
U
خطکش
two scale
U
دودویی
two scale
U
دو مقیاسی
scale
U
درجه
scale
U
مقیاس گذاشتن
scale
U
قطعه
f scale
U
مقیاس اف
scale
U
مقیاس
to scale up or down
U
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
to scale down
U
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
x scale
U
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
z scale
U
مقیاس " زی "
x scale
U
مقیاس طولی عکس
y scale
U
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
scale of project
U
وسعت طرح
ration scale
U
مقیاس نسبتی
rating scale
U
مقیاس درجه بندی
range scale
U
طبله مسافت
range scale
U
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
scale factor
U
ضریب اندازه
scale factor
U
پیمایش
psychological scale
U
مقیاس روانی
product scale
U
مقیاس فراورده
precision scale
U
مقیاس دقیق
scale factor
U
مقیاس گذاری
sight scale
U
مقیاس نشانه روی
ration scale
U
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
scale of weights
U
جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project
U
اندازه طرح
scale factor
U
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
scale of preferences
U
مقیاس برتریها
scale board
U
تخته نازک
scale of production
U
مقیاس تولید
scale of preferences
U
مقیاس رجحانها
scale armor
U
زره پولک دار
scale factor
U
ضریب مقیاس
return to scale
U
بازده نسبت به مقیاس
reasonable scale
U
مخارج متعارفه
sight scale
U
طبله نشانه روی
scale of balance
U
کپه
site scale
U
طبله تراز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com