English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lane loading U سربار خط عبوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lane U کوچه
lane U راه باریک
lane U گلو
lane U نای راه دریایی
lane U خط سیر هوایی
lane U مسیر
lane U راه
lane U کوره راه
lane U خیابان
lane U راه ورودی
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane U مسیر هر دونده
by lane U کوچه فرعی
lane U کوچه ساختن منشعب کردن
lane U یک خط جاده برای یک مسیر
by lane U پس کوچه
lane U مسیر که باخط کشی مشخص میشود
helicopter lane U کریدور پرواز هلیکوپتر کریدور ازاد عبور هلیکوپترها
dual lane U راه دو طرفه
single lane U شاهراه یک طرفه
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
dual lane U راه دو خطه
single lane U شاهراه یک خطه
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
storm lane U گذرگاه طوفان
passing lane U فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
nearside lane U خط یکم یا راه برونی
ocean lane U راه کشتی رو در اقیانوس
overtaking lane U خط سبقت
overtaking lane U خط پیشدستی
lefttunrning lane U خط چپ گشت
lefttunrning lane U خط چپ گرد
deceleration lane U خط تقلیل سرعت
deceleration lane U خط واشتاب
overtaking lane U خط پیش افت
lane marker U راهنمای معبر داخل میدان مین
creep lane U مسیر خزش
ice lane U مسیر یخ بندان
traffic lane U مسیر عبور و مرور
traffic lane U خط شد امد
centre lane U بیندوخط
lane rope U طناببینخطشناگر
side lane U راهعبورجانبی
slow lane U محلعبورآهسته
lover's lane <idiom> U جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
traffic lane U یک خط جاده برای یک مسیر
driving lane U یک خط جاده برای یک مسیر
sea lane U جاده دریایی
sea lane U مسیر دریایی
feeder lane U گلوگاهاصلی
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
approach lane U مسیر تقرب
lane line U بیندوخط
lane number U شمارهبینخطشناگر
air lane U خط هوایی
lane timekeeper U نگهدارندهزمانخطشناگر
acceleration lane U خط سرعت گیری
acceleration lane U خط شتاب
free throw lane U مستطیل پرتاب ازاد
single lane [file] traffic U ترافیک تک خطی
loading U بارکنش
self loading U فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
self loading U پرشونده خودکار
loading U بار گذاری
loading U فرفیت
loading U عمل انتقال فایل یا برنامه از دیسک به حافظه
loading U فرفیت بارگیری
loading U پر کردن سلاح
loading U خرج گذاری کردن سلاح
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
loading U بارگیری
loading U امیختن موادخارجی به شراب
loading U بار
loading U بارگذاری
loading U بار محموله
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
rate of loading U میزان بارگذاری
cease loading U پر نکنید
breech loading U پر کردن تفنگ از ته
bulk loading U بارگیری در مخازن
bulk loading U بارگیری مخزن به طور یک جا
separate loading U مهمات مجزا
pre loading U بارگیری اولیه
muzzle loading U سر پر
cross loading U سر شکن کردن بارها
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
commercial loading U بارگیری تجارتی
combat loading U بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
cease loading U گلوله را پرنکنید
point of loading U نقطه بارگیری
breech loading U ته پر
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
bill of loading U جواز کشتی
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
Loading and unloading. U بارگیری وتخلیه
The ship is loading. U کشتی درحال بارگیری است
loading door U فشاردر
loading dock U بارگیریبارانداز
loading bunker U بارگیریانبارزغال
loading area U قسمتلودینگ
loading apron U نوار بارگیری
base loading U بار اولیه
wing loading U نسبت وزن کل به مساحت یال
wing loading U وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
up line loading U انتقال یک کپی از یک برنامه
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
truck loading U سربار کامیون
transverse loading U بارگذاری روی پایه
bill of loading U بارنامه کشتی
separate loading U مجزا پرشونده
drift loading U دهانه
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
diffraction loading U منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
indirect loading U بارگذاری غیرمستقیم
density of loading U تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
cycles of loading U دورههای بار
cross loading U مخلوط کردن بارها
cross loading U تقسیم بارهای هواپیما
loading bridge U پل بارگیری
loading bucket U سطل بارگیری
loading capacity U بار گیری
loading capacity U فرفیت
loading chart U طرح بارگیری هواپیما
horizontal loading U کولاس افقی
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
drag loading U نتیجه کشش بادیا موج انفجار
drag loading U فشار کششی
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
emergency loading U بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
factor loading U وزن عاملی
disc loading U نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
frequency loading U بارکنش فرکانسی
frequency loading U بارگیری فرکانسی
diffraction loading U منتجه فشار
loading chart U جدول بارگیری
loading point U نقطه بارگیری
loading point U نقطه سوارشدن
loading rack U سکوی بارگیری
loading ramp U راهروی شیب دار بارگیری
loading routine U روال بارکننده
loading scale U مقیاس بارگیری
loading site U سکوی بارگیری
loading site U محل بارگیری
loading space U فضای قابل بارگیری
loading speed U سرعت بار گذاری
loading station U ایستگاه بارگیری
loading table U جدول بارگیری
loading time U زمان بارگیری
loading tray U سینی پر کن گلوله
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
loading plan U طرح بارگیری خودرو
loading facilities U وسایل بارگیری
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
loading list U لیست بارگیری خودرو
loading duration U مدت بار گذاری
loading diagram U دیاگرام بارگیری
loading coil U پیچک بار افزای
bow loading door U درخمشدهمخصوصبار
container-loading bridge U پلورودبستههابهکشتی
manpower loading chart U نمودار تخصیص نیروی انسانی
muzzle-loading cannon U بارگیریلولهتوپ
ammunition loading line U صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
loading on alternate spans U حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
strength under tangential loading U مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
loading participation in profits U هزینههای مشارکت در سود
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
deflection under long term loading U خیز ریز بار طویل المدت
cross section of a muzzle-loading cannon U قسمتموربدهانهتوپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com