English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landing strip U باند فرود
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strip U سطح پیست شمشیربازی
strip U نخ را با دست از قرقره ماهیگیری کشیدن
strip U لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
strip U نمایش که یک خط از متن را نشان دهد
strip U حذف داده کنترل از پیام دریافتی و باقی گذاشتن اطلاعات مربوطه
strip U ماده طولانی نازک
to strip something off U کندن پوست [درخت]
to strip something off U کندن [پوست]
to strip something off U درآوردن [ملافه از لحاف]
to strip something off U کندن پوست [میوه]
strip U کشیدن یا انداختن توپ از دست حریف
strip U بند
strip U قطعه باریک
strip U نوار
strip U باریکه
strip U چاک دادن تهی کردن
strip U لخت کردن
strip U محروم کردن از
strip U کندن
strip U برهنه کردن
strip U پاک کردن
strip U تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
strip U نوارسردوشی
strip U نوار مین گذاری باند فرود موقتی
strip U باند فرود
fuse strip U نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
fuse strip U فیوز نواری
felt strip U نوار نمدی
drag strip U مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
strip mall U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
central strip U نوار میانی
central strip U جداکننده جهات
strip mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip club U باشگاهرقصStriptease
friction strip U نوارآتشزن
flooring strip U کفپوش
mine strip U باند مین گذاری
mine strip U نوار مین
photographic strip U باند عکاسی
photographic strip U نوار عکاسی
shutdown strip U منطقه بعد از خط پایان که رانندگان از سرعت خود می کاهند
strip lighting U نوعیسیستمروشنایی
strip alert U اماده باش 5 دقیقهای
strip alert U اماده باش روی باند فرود
strip footing U شالودههای نواری
strip footing U شالوده نواری
strip fuse U فیوز نواری
strip mosaic U نوار موزاییک عکس هوایی
strip sodding U پوشش نواری چمنی
titling strip U قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
phosphor strip U نوار فسفر
wide strip U نوار پهن
mica strip U باریکه میکا
strip mall U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
comic strip U کارتون
air strip U باند فرودگاه
air strip U باند فرود یاپرواز
air strip U فرودگاه
comic strip U فیلمهای نقاشی شده
film-strip U نوار فیلم
film strip U نوار فیلم
landing U فرود ژیمناست به زمین
landing U اسکله
landing U پاگرد
landing U فرودگاه هواپیما
landing U نشستن هواپیما
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing U فرود
landing U پاگردان
landing U ورود بخشکی
landing U ورود به خشکی
landing U بزمین نشستن هواپیما
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
to strip the paint off the wall U رنگ را از دیوار [با خراش] کندن
strip chart recorder U ثبات نوار کاغذی
opencast strip mine U قالببازخطمعدن
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
magnetic strip card U کارت نوار مغناطیسی
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
narrow strip mill U نورد نوار باریک
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
To undress . to strip one self naked . U لخت شدن
hot strip mill U مسیر نورد گرم
wide strip mill U دستگاه نورد نوار پهن
hot rolled strip U باریکه نورد شده داغ
fusible metal strip U نوار فلزی ذوب شونده
fuse mounting strip U نوار باریک فیوز
strip mining [American E] U استخراج معدن روباز
landing vehicle U خود روشنی دار اب خاکی
landing weight U وزن فرود
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U منطقه نشست هوایی
landing weight U وزن با هنگام تخلیه
landing zone U منطقه فرود
landing wires U سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing window U پنجرهفرود
soft landing U فرود نرم
landing deck U غرشهفرود
landing stage U حملباقایق
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
quarter landing U پاگرد پله با 081 درجه گردش
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
night landing U پیاده شدن درساحل در شب
night landing U فرود شبانه
landing threshold U نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
instrument landing U فرود کور
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach U ساحل پیاده شدن
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing strips U باند فرود
landing field U فرودگاه
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces U قوای اب خاکی
landing forces U نیروهای پیاده شونده
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area U منطقه فرود
forced landing U فرود اجباری
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
forced landing U فرود اجباری هواپیما
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
landing angle U زاویه فرود
landing approach U مسیر تقرب
chinese landing U پهلو گرفتن به سبک چینی
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing gear U ارابه فرود
administrative landing U پیاده شدن اداری
air landing U فرود از راه هوا
landing place U فرودگاه اسکله
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing ship U ناو نیرو پیاده کن
landing craft U کرجی ساحلی
landing strips U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing site U پایگاه فرود
landing site U محل فرود
landing slab U تاوه پاگرد
administrative landing U پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
air landing U پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing hill U تپه فرود
landing light U چراغ فرود
landing mat U باند فرود اضطراری
landing mat U باندفرود تعجیلی
air landing U فرودهوایی
landing net U تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing order U اجازه تخلیه بار
landing order U دستورتخلیه بار
landing party U گروه اب خاکی
landing spot U نقطه فرود
sprung strip metal insulation U نوارفلزی
sprung strip metal insulation U عایقفنری
landing craft raiding U قایق هجومی
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
landing, storage, delivery U تخلیه
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
landing, storage, delivery U تحویل
landing, storage, delivery U نگهداری
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
brigade landing team U تیم پیاده شونده تیپی
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
nose landing gear U ترمزفروددماغه
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
main landing gear U ترمزاصلیفرود
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
deck landing aid U کمکهای فرود
front landing gear U ترمزجلوییفرود
landing craft assault U قایق نیرو پیاده کن
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com