English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
knowledge acquisition آگاهی یابی
knowledge acquisition U دانشیابی
knowledge acquisition U کسب معلومات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acquisition U فراگیری
acquisition U کسب کردن
acquisition U جمع آوری داده در مورد یک موضوع
acquisition U پذیرفتن یا نگهداشتن یا جمع آوری اطلاعات
acquisition U گرفتن به دست اوردن
acquisition U کشف
acquisition U هدف یابی
acquisition U اکتساب
acquisition U استفاده
acquisition U مالکیت
acquisition U تحصیل
acquisition U تملک
acquisition U کسب سود
acquisition authority U اجازه خرید
acquisition authority U اعتبار خرید کالاو خدمات
acquisition radar U رادار هدفیابی
acquisition radar U رادار هدفیاب
acquisition radar U رادار اکتشاف هدف
data acquisition U اکتساب داده ها
data acquisition U اکتساب داده
date of acquisition U تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
date of acquisition U تاریخ خریداری
acquisition of unclaimed property U حیازت مباحات
patron-driven acquisition [PDA] [library] U کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
knowledge U شناخت
knowledge U علم
knowledge U ادراک
self knowledge U خوداگاهی
knowledge U دانایی
knowledge U دانایی علم
knowledge U اگاهی
knowledge U دانش
to a knowledge U دانش اندوختن
i have no knowledge of it U هیچ اگاهی از ان ندارم اطلاعی از ان ندارم
to a knowledge U کسب معرفت کردن
to my knowledge <adv.> U تا اونجایی که من میدونم
knowledge U دانش
knowledge U معرفت
knowledge U وقوف
it came to my knowledge U من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
immediate knowledge U معرفت بیواسطه
knowledge U بصیرت
knowledge U اطلاع
knowledge U نرم افزاری که دانش
knowledge U دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
knowledge U سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
knowledge U شناسایی
knowledge U وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
knowledge U طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
knowledge U علم
knowledge U شناخت
knowledge U آنچه دانسته است
knowledge U آگاهی
knowledge representation U نمایش دانش
to reach for knowledge U برای یافتن
rudimentary knowledge U دانش مقدماتی یا نخستین
reservoir of knowledge U مخزن یا گنج دانش
to reach for knowledge U دانش کوشیدن
He did it with his fathers knowledge. U با اطلاع پدرش اینکار راکرد
His knowledge has no limits. U دانش اوحد واندازه ای ندارد
To acquire knowledge. U دانش فرا گرفتن
It is common knowledge that ... U این را همه کس بخوبی میدانند که ...
relativity of knowledge U نسبی بودن دانش
knowledge representation U بازنمود دانش
meta knowledge U اگاهی غیرنمادین
knowledge base U پایگاه معلومات
knowledge base U پایگاه اگاهی
knowledge base U پایگاه دانش
carnal knowledge U بغل خوابی
carnal knowledge U جماع
carnal knowledge U مجامعت
indirect knowledge U معرفت غیرمستقیم
global knowledge U اطلاع سراسری
expert knowledge U تخصص
every branch of knowledge U هرشاخه ازعلوم
domain knowledge U دانش محیط کاربرد
knowledge domain U قلمرو اگاهی
knowledge domain U قلمرو دانش
general knowledge U علم اجمالی
knowledge work U کار اطلاعاتی
knowledge representation U نمایش معلومات
knowledge of results U اطلاع از نتایج
knowledge of persons U شناسایی اشخاص
knowledge of a language U دانستن زبانی
knowledge is power U دانایی توانایی است توانابودهرکه دانابود
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
knowledge engineering U مهندسی معلومات
knowledge engineer U مهندسی دانش
knowledge engineer U مهندسی اگاهی
empirical knowledge U معرفت تجربی
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
personal knowledge of the judge U علم قاضی
Zeal without knowledge is a runaway horse . <proverb> U جانفشانى و تعصب جاهلانه ,همچون اسبى افسار گسیخته است .
Madrklmh that every human being is conscious knowledge U مادرکلمه است که هر انسان اگاه به آن آشنایی کامل دارد
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge. U روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com