Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
program attention key
U
کلیددستیابی برنامه
program attention key
U
کلید جلب توجه برنامه
attention
U
فرمان خبردار
attention
U
رسیدگی
attention
U
خبردار
attention
U
ادب و نزاکت
attention
U
خاطر حواس
attention
U
موافبت
attention
U
توجه
attention
U
حالت خبردار
attention
U
به جای خود به گیرندگان جهت اطلاع
Your attention please.
U
توجه فرمایید !توجه فرمایید !
attention
U
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attention
U
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
attention
U
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
attention
U
شمشیرباز اماده برای مبارزه
attention
U
برسد به دست
attention
U
اخطارجهت اطلاع به
attention getting
U
توجه طلب
to a the attention of someone
U
خاطریاتوجه کسیرا جلب کردن
attention
U
حاضرباش
attention
U
دقت
meticulous attention
U
دقت و توجه زیاد
draw attention
U
توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
field of attention
U
میدان توجه
receive attention
U
مورد توجه واقع شدن
it askes for attention
U
توجه لازم دارد
To stand to attention.
U
خبر دار ایستادن
it askes for attention
U
دقت می خواهد
position of attention
U
حرکات و احترامات نظامی
pay attention
<idiom>
U
توجه کردن
attention seeking
U
توجه طلب
attention code
U
حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
attention key
U
کلید جلب توجه
attention deficit
U
کاستی توجه
attention key
U
کلید رسیدگی
attention span
U
فراخنای توجه
span of attention
U
فراخنای توجه
attention to orders
U
توجه کنید
attention to orders
U
توجه
attention to port
U
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
selective attention
U
دقت انتخابی
to pay attention to something
[someone]
U
به چیزی
[کسی ]
توجه کردن
The noise distracts my attention .
U
سروصد ا حواسم را پرت می کند
to listen with rapt attention
U
با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
To bring something to someones attention .
U
چیزی را ازنظر کسی گذراندن
He holds the attention of his audience.
U
شنوندگانش را جذب می کند
To stand at attention(ease).
U
بحالت آماده باش ( آزاد ) ایستادن ( ؟ رآمدن )
To amuse someone . to engage someones attention .
U
سر کسی را گرم کردن
To neglect something . To pay no attention ( heed ) to something .
U
از چیزی غافل شدن
To amuse someone . To engage someones attention.
U
سر کسی را گرم کردن
She didnt pay the slightes attention .
U
بقال سه کیلو کم داده است
To bring something to someones notice ( attention ) .
U
چیزی را بنظر کسی رساندن
Pay attention to the house rules
[hazard statements]
.
U
توجه بکنید به قواعد جایگاه
[اظهارات خطر]
.
program
U
برنامه
program
U
نقشه
program
U
دستور کار
program
U
برنامه نوشتن
program id
U
شناسنامه برنامه
program
U
برنامه تهیه کردن
program
U
برنامه دارکردن
program
U
روش کار پروگرام
program
U
دستور
program
U
برنامه ریزی کردن
program
U
برنامه دادن برنامه ریختن
program
U
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program
U
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program
U
برنامه دستور
program
U
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program specification
U
خصیصه برنامه
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program of instruction
U
برنامه تدریس
program of instruction
U
برنامه اموزش
program music
U
موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
program maintenance
U
نگهداشت برنامه
program maintenance
U
نگهداری برنامه
program manager
U
مدیر برنامه ها
program schema
U
الگوی برنامه
program segment
U
قطعه برنامه
program of targets
U
برنامه هدفها
program section
U
بخش برنامه ها
program section
U
بخش تهیه برنامه ها
program run
U
رانش برنامه
program relocation
U
جابجایی برنامه
program proving
U
اثبات برنامه
program product
U
فراورده برنامه
program product
U
محصول برنامه
program module
U
واحد برنامه
program package
U
بسته برنامه
program overlay
U
جایگذاشت برنامه
program of targets
U
برنامه اماجها
program manager
U
بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
program listing
U
لیست برنامه
program listing
U
سیاهه برنامه
program flow
U
روند برنامه
program flow
U
گردش برنامه
program file
U
فایل برنامه
program execution
U
اجرای برنامه
program documentation
U
مستند سازی برنامه
program debugging
U
اشکال زدایی برنامه
program counter
U
شمارشگربرنامه
program counter
U
شمارنده برنامه
program cost
U
مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
program cost
U
هزینه برنامه
program control
U
کنترل برنامه
program flowchart
U
روند نمای برنامه
program flowchart
U
نمودارگردش کار برنامه
program library
U
کتابخانه برنامه
program library
U
کتابخانه برنامه ها
program language
U
زبان برنامه
program language
U
زبان برنامه نویسی
program interrupt
U
قطع برنامه
program interrupt
U
وقفه برنامه
program priority
U
اولویت برنامه
program generator
U
برنامه ساز
program generator
U
تولیدکننده برنامه
program generator
U
مولد برنامه
program generator
U
برنامه زا
program flowchart
U
نمودارگردشی برنامه
program correctness
U
تصحیح برنامه
program line
U
فرش های همگون
[اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
troop program
U
برنامه تامین عدههای نظامی
troop program
U
برنامه تشکیل یکانها
transient program
U
برنامه گذرا
training program
U
برنامه اموزش
test program
U
برنامه ازماینده
target program
U
برنامه هدف
target program
U
برنامه مقصود
systems program
U
برنامه سیستم
system program
U
برنامه سیستم
support program
U
برنامه پشتیبانی
supervisory program
U
برنامه نافر
stored program
U
برنامه ذخیره شده
tutorial program
U
برنامه خوداموز
utilitu program
U
برنامه کمکی
auxiliary program
U
برنامه کمک
[رایانه شناسی ]
program selector
U
انتخابگربرنامه
wordprocessing program
U
برنامه واژه پردازی
weight program
U
تمرین وزنه برداری
vhsic program
U
Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
user program
U
برنامه استفاده کننده
user program
U
برنامه کاربر
utility program
U
برنامه کاربردی
utility program
U
برنامه مفید
utility program
U
برنامه سودمند
stored program
U
برنامه انباشته
stored program
U
بابرنامه انباشته
star program
U
بدون خطا اجرا شود
reentrant program
U
برنامه بازگذشتی
reentrable program
U
برنامه قابل بازگذشت
proprietary program
U
برنامه اختصاصی
program verification
U
عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
program text
U
متن برنامه
program testing
U
تست برنامه
program testing
U
ازمایش برنامه
program switch
U
گزینه برنامه
program structure
U
ساخت برنامه
program storage
U
انباره برنامه
program stop
U
توقف برنامه
program step
U
گام برنامه
program stack
U
پشته برنامه
relocatable program
U
برنامه جابجاپذیر
star program
U
برنامه کامل
spreadsheet program
U
برنامه صفحه گسترده
source program
U
برنامه مبداء
source program
U
برنامه منبع
service program
U
برنامه خدماتی
security program
U
برنامه حفافتی
scatter program
U
نمودار پراکنده
reusable program
U
برنامه قابل استفاده مجدد
resident program
U
برنامه مقیم
report program
U
برنامه گزارش
program specification
U
مشخصه برنامه
program coding
U
کدگذاری برنامه
information program
U
اگاه سازی برنامه اطلاعات
even driven program
U
برنامه رویدادی
drawing program
U
نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
draw program
U
برنامه ترسیم
dictionary program
U
برنامه فرهنگ لغات
diagnostic program
U
برنامه عیب شناسی
diagnostic program
U
برنامه تشخیصی
deflationary program
U
برنامه ضد تورمی
debugging a program
U
اشکال زدایی یک برنامه
control program
U
برنامه کنترل
computer program
U
برنامه کامپیوتر
computer program
U
برنامه کامپیوتری
executive program
U
برنامه اجرایی
executive program
U
برنامه مجری
information program
U
برنامه اگاه سازی
inference program
U
برنامه استنباط
hardwired program
U
برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
graphics program
U
برنامه گرافیکی
generator program
U
برنامه مولد
foreground program
U
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
foreground program
U
برنامه پیش صحنی
food program
U
رژیم تغذیه
food program
U
برنامه غذایی
exercise program
U
برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
comprehensive program
U
برنامه اجرائی جامع
compiler program
U
برنامه همگردانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com