Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
judgment on procedural matters
U
حکم شکلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trial on procedural matters
U
رسیدگی شکلی
procedural
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
procedural
U
استفاده از یک تابع
procedural
U
رویهای
procedural
U
وابسته به طرز عمل ورویه روندی
non procedural language
U
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را
procedural law
U
قانون شکلی
procedural statement
U
حکم رویهای
procedural language
U
زبان رویهای
non procedural language
U
بلکه یک مجموعه قواعدی وضع میکند که اعمال می شوند
judgment
U
داوری دادرسی
d. of judgment
U
روز داوری
judgment
U
دادنامه
judgment
U
قضاوت
judgment
U
رای
judgment
U
فتوی
d. judgment
U
حکم صریح یا روشن
judgment
U
حکم
judgment by d.
U
حکم غیابی
value judgment
U
داوری ارزشی
pass a judgment
U
حکم دادن
reversal of judgment
U
نقض حکم
judgment by default
U
حکم غیابی
foreign judgment
U
حکم دادگاه خارجی
foreign judgment
U
رای دادگاه خارجی
enforcement of a judgment
U
اجرای حکم
judgment debt
U
محکوم به مالی
reversal of judgment
U
فسخ رای
summary judgment
U
حکمی که علیه ضامن صادر میشود
pronouce a judgment
U
حکم دادن
enforceable judgment
U
رای قطعی
declaratory judgment
U
حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
object of judgment
U
محکوم به
pass a judgment
U
رای دادن
pocket judgment
U
سند قطعی لازم الاجرا
absolute judgment
U
قضاوت مطلق
arrest of judgment
U
سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
judgment by defult
U
حکم غیابی
judgment on technicalities
U
حکم شکلی
pronouce a judgment
U
رای دادن
pocket judgment
U
سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است
declaratory judgment
U
حکم اشعاری
ex parte judgment
U
حکم غیابی
what matters is that ...
U
اصل مطلب
[چیزی که مهم است]
این است که ...
matters
U
ماده
matters
U
امر قضیه
matters
U
کالا
matters
U
مهم بودن اهمیت داشتن
matters
U
مطلب چیز
matters
U
امر
matters
U
موضوع
matters
U
ماهیت جوهر
matters
U
ذات
matters
U
جسم
matters
U
قالب
matters
U
اهمیت
it matters little
U
چندان اهمیت ندارد
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
U
مشکل یا مساله قابل بحث
to mince matters
U
از گفتن راستی فرو گذار کردن
how do matters stand?
U
حال برچه منوال است
political matters
U
سیاسیات
as matters stand
U
با وضع کنونی
to arrange matters
U
ترتیب دادن امور
to mince matters
U
در پرده سخن گفتن
how do matters stand?
U
وضعیت چگونه است
business matters
U
مسائل کسبی
as matters stand
U
با وضع کنونی
non litigious matters
U
امور حسبی
religious matters
U
امور دینی
religious matters
U
مسائل مذهبی
money matters
U
امور پولی
political matters
U
مسائل سیاسی
to mend matters
U
کارها را اصلاح کردن اوضاع را بهبود بخشیدن
matters of great moment
U
مسائل مهم
non litigious matters act
U
قانون امور حسبی
He is jealous . He is sensitive on matters of honor .
U
غیرتی است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com