English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jack field U فضایجک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jack up U بالا بردن
jack U پرچم سینه ناو
jack U پرچم کوچک ماشین
jack U جک چکمه کش
jack U ژاک برق
jack U فیش برق
jack U جک
jack U انبر اتصال
jack U جک زدن
jack U سرباز
jack U جک اتومبیل
jack U خرک
jack up <idiom> U
jack U گوی اصلی یا هدف
jack U پایه
jack U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jack U ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
jack U باربردار قلاب گوشی
jack U بالا بردن
jack U گوی جک
jack U خرک پیچدار
jack-knife U چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifed U چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifes U چاقوی بزرگ جیبی
jack pudding U مسخره
jack-knifing U چاقوی بزرگ جیبی
jack-knives U چاقوی بزرگ جیبی
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
jack ring U طوق جک
jack of all trades U همه فن حریف
jack of all trades U همه کاره
Union Jack U پرچم سینه
jack a dandy U کج کلاه
jack-in-the-box U نوعی اتش بازی
jack-in-the-box U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack in the box U علی ورجه
jack-in-the-box U علی ورجه
jack-in-the-boxes U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-boxes U نوعی اتش بازی
jack-in-the-boxes U علی ورجه
Union Jack U پرچم ملی انگلیس
jack pudding U لوده
every man jack U همه کس
every man jack U هرکس
car jack U جک اتومبیل
jack boot U چکمه ساق بلند
built in jack U جک مخصوص نصب
jack box U جعبه اتصال
jack box U جعبه تقسیم تلفن
jack frost U لولوی زمستانی
jack frost U بابایخی
jack arch U طاق افقی
jack and gill U دونامه نماینده ........
jack a dandy U جلف
jumping jack U عروسک خیمه شب بازی
firing jack U جک تیر
firing jack U جک اتش
floor jack U اهرم فرعی
high jack U دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
hydraulic jack U جک هیدرولیکی
cheap jack U دوره گرد
jack a dandy U ادم خودساز
banana jack U مادگی در رادیو برای دوشاخه
jack hammer U مته چکشی
jack hammer U این مته با هواکار میکند
jack o' lantern U نور کاذب
jack o' lantern U دروغ نور
jack o' lent U تمثال یهودای اسخر یوطی اماج
jack o' lent U هدف
jack on both sides U شریک دزدورفیق قافله
jack plane U رنده دستگاه
jack plane U رنده بزرگ
jack plane U رنده درشت تراش
jack mackerel U ماهی ازاد کالیفرنیا
jack knife U خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
jack ketch U طناب انداز
jack hammer U مته دجبر
jack hammer U مته ضربهای مته چکشی
articulated jack U جک مفصلی
jack in office U ادم باد درسرکه تازه بمقام
jack in office U رسیده است
jack johnson U د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
apple jack U عرق سیب
jack ketch U دارزن
jack pot U دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
hammer jack U جکچکش
boot jack U محلقرارگرفتنکفشبرایواکسزدن
output jack U جکخروجی
yellow jack U پرچم قرنطینه کشتی
yellow jack U تب زرد
telephone jack U مادگی تلفن
telephone jack U جک تلفن
screw jack U جک پیچی
headphone jack U جایورودهدفن
jack plug U توپکفیشبرق
pallet jack U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
jack screw U خرک پیچدار
to jack up a car U خودرویی را جک زدن
jack-of-all-trades <idiom> U
smoke jack U سیخ گردان
jack-up platform U سکویبالابر
jack spring U فنرجک
sawyer's jack U خرک چوب بری
sawyer's jack U خرک اره کشی
roasting jack U سیخ کباب گردنده
jack ring U خاموت
jack towel U حوله بی سروته که دوراستوانه یاغلتکی باشد
jack tar U ملاح
jack tar U ملوان
jack staff U میله پرچم سینه
jack snipe U یلوه
jack snipe U نوک درازه
jack screw U پیچ بالابر
jack roll U چرخ چاه
jack salmon U اردک ماهی چشم سفید امریکا
jack screw U پیچ تنظیم
jiffy jack U جک ازمایشگاهی
man jack U شخص
jack in the box U نوعی اتش بازی
jack screw U پیچ بالابرنده
motorcar jack U بالابر یا جک اتومبیل
man jack U فرد
jack in the box U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
power jack U جک
man jack U نفر
lifting jack U جک بالابر
Jack of all trades , master of none . U همه کاره وهیچ کاره
to lift a car by jack U خودرویی را جک زدن
high low jack U پاسور
hig low jack U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
He is a jack of all trades, but master of none. <idiom> U او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
Jack of all trades and master of none.. <proverb> U همه کاره هیچ کاره است .
jack knife bridge U پل متحرک تاشو
flap hydraulic jack U جکهیدولیکبالههواپیما
motor coach jack U جک اتومبیل
compound leverage floor jack U اهرم بالابر ترکیبی
He is jack of all trades . he can cope with any thing . U همه فن حریف است
compound leverage floor jack U اهرم بالابر قیچی شکل
field U رشته [دانشی]
field name U نام فیلد
to take the field U جنگ اغازکردن
to keep the field U جنگ یاعملیات جنگی را ادامه دادن
field U شاخه [دانشی]
right field U سمتراستزمین
To take field against somebody . U بر علیه کسی وارد شدن
to keep the field U درجای خودثابت ماندن
well field U حوزه تغذیه کننده چاه
zero field U بی حوزه
zero field U میدان صفر
zero field U بی میدان
field U فیلد
field U مشابه 4036
field U مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
field U میدانه
field U حوزه
field U شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
field U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field U زمین بازی
field U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field U بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است
field U بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
field U میدان
field U زمین
field U محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
field U بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است
field U بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
field U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field U مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field U خارج اداره یا کارخانه
field U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
field U کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
field U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
field U فرودگاه
field U دشت کشتزار
field U رشته
field U دایره
field U کارگاه
field U نوشتن داده روی PROM
field U صحرا
field U میدان دید
field U پایکار
field U بمیدان یا صحرا رفتن
field U دشت
field U میدان رزم صحرا
field U زمینه رزمی صحرایی
card field U میدان کارت
inhomogeneity of a field U غیریکنواختی یک میدان
calculated field U فیلد محاسبه
inhomogeneous field U میدان غیریکمواخت
card field U فیلد کارت
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
chain field U فیلد اتصال
irrotational field U میدان ناگردان
intermediate field U میدان میانی
interference field U میدان انترفرنس
interference field U میدان مزاحم
input field U میدان ورودی
intermediate field U میدان واسطه
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com