English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insect vectors U حشرات ناقل بیماری
insect vectors U حشرات بیماری زا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insect U حشره
insect U کرم خوراک
insect U جمنده
insect U کارتنه
insect U کرم ریز عنکبوت
stick insect U حشرهی چوب کبریت مانند
insect powder U گرد حشره کش
segment's of an insect's body U حلقه هایابندهای تن حشره
vectors U شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
vectors U که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vectors U پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
vectors U سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
vectors U آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
vectors U مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است
vectors U مسیر جهت
vectors U خط سیر
vectors U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vectors U بردار
vectors U پردار
vectors U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vectors U خط پرتاب بمب یاگلوله
vectors U مسیر ناوبری هواپیما
vectors U برداری
vectors U حامل
vectors U حامل بردار
in phase vectors U بردارهای هم فاز
parallelogram law of vectors U قاعده متوازی الاضلاع بردارها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com