Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
input/output device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
graphic input device
U
دستگاه ورودی گرافیکی
input device
U
دستگاه ورودی
input output device
U
دستگاه ورودی و خروجی
Other Matches
output device
U
دستگاه خروجی
output
[of a circuit or device]
U
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
graphic output device
U
دستگاه خروجی گرافیکی
input/output
U
وسیله جانبی
input/output
U
بررسی
input/output
U
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
input/output
U
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output
U
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output
U
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output
U
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output
U
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input output
U
ورودی خروجی
input/output
U
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output
U
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
input/output
U
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output
U
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output
U
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
U
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input output procedure
U
رویه ورودی- خروجی
input output ports
U
مدخلهای ورودی- خروجی
input output processor
U
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
input output order
U
ترتیب ورودی- خروجی
parallel input output
U
ورودی و خروجی موازی
input output redirection
U
تعیین مسیر ورودی- خروجی
input output relation
U
رابطه ورودی- خروجی
input output symbol
U
علامت ورودی- خروجی
input output table
U
جدول داده ها ستاده ها
input output table
U
این جدول جریان عوامل تولید
input output table
U
و محصولات
input output table
U
بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
input output unit
U
واحد ورودی- خروجی
input output system
U
سیستم ورودی- خروجی
input output operation
U
عملکرد ورودی- خروجی
simultaneous input/output
U
ورودی و خروجی همزمان
input/output file
U
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
serial input\output
U
ورودی و خروجی سری
input output bound
U
شرایطی که در ان سرعت واحدپردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم میشود
input output bus
U
گذرگاه ورودی- خروجی
input output control
U
کنترل ورودی- خروجی
input output channel
U
کانال ورودی- خروجی
input/output statement
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input output interface
U
میانگیر ورودی- خروجی
input output instructions
U
دستورات ورودی و خروجی
input output controller
U
کنترل کننده ورودی- خروجی
input output analysis
U
تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
input output bandwidth
U
پهنای باند ورودی- خروجی
input
[output]
request
U
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output instruction
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output module
U
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input output control system
U
سیستم کنترل ورودی-خروجی
basic input output system
U
سیستم ورودی و خروجی پایه
input output programming system
U
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
hierarchy plus input process output
U
یک روش طراحی و مستندسازی برنامه که ساختارعملیاتی و گردش اطلاعات رادر سه نوع نمودار نشان میدهد
device
U
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device
U
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device
U
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
device
U
وسیله جانبی
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
U
حیله
device
U
الت
device
U
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device
U
PRN برای پورت چاپگر
v , device
U
ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
device
U
دستگاه
device
U
ماشین یا وسیله کارا
device
U
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
device
U
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
device
U
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
device
U
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
device
U
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device
U
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device name
U
نام دستگاه
device
U
دستگاه اسباب وسیله
device
U
تجهیزات
device
U
تمهید
device
U
شیوه
I/O device
U
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
device
U
اختراع
device
U
شعار دستگاه
device
U
اسباب
device
U
چاشنی
device
U
خارضامن
device
U
ضامن
device
U
عامل
device
U
اپارات
device
U
وسیله
device
U
ابزار
device
U
فزاره
storage device
U
دستگاه ذخیره سازی
storage device
U
انباره
dressing device
U
دستگاه مستقیم کنی
storage device
U
دستگاه انبارش
spooling device
U
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
sighting device
U
دوربین دستگاه نشانه روی
sighting device
U
وسیله نشانه روی
firing device
U
ماسوره مین
firing device
U
عامل منفجرکننده
firing device
U
ماسوره
pointing device
U
وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
storage device
U
دستگاه ذخیره
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
display device
U
دستگاه نمایش
discrete device
U
دستگاه گسسته
device cluster
U
گروه دستگاه
device code
U
کد دستگاه
device dependent
U
وابسته به دستگاه
device driver
U
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver
U
محرک دستگاه
device driver
U
برنامه راه اندازی دستگاه
device flag
U
پرچم دستگاه
device handler
U
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device independence
U
مستقل از دستگاه
device independence
U
استقلال دستگاه
switching device
U
تجهیزات سوئیچینگ
device number
U
شماره دستگاه
device status
U
وضعیت دستگاه
storage device
U
دستگاه انباره
dedicated device
U
دستگاه اختصاصی
sequential device
U
دستگاه ترتیبی
point device
U
بسیار درست
picking device
U
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
peripheral device
U
دستگاه جنبی
passive device
U
دستگاه منفعل
mapping device
U
دستگاه نگاشت
MCI device
U
وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
measuring device
U
تجهیزات اندازه گیری
microcoding device
U
دستگاه ریزبرنامه نویسی
nonohmic device
U
دستگاه غیر اهمی
overcurrent device
U
دستگاه حفافت
point device
U
کاملا راست
point device
U
بی عیب
send only device
U
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
gripping device
U
متعلقات گیره و بست
illuminating device
U
تجهیزات روشنایی
semiconductor device
U
دستگاه نیمه هادی
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
ignition device
U
وسیله احتراق
logic device
U
دستگاه منطقی
safety device
U
خارضامن
safety device
U
ضامن
safety device
U
دستگاه ضامن
pull device
U
عامل کششی
pull device
U
ماسوره کشش مین
pressure device
U
عامل فشاری مین
pressure device
U
ماسوره فشاری
pointing device
U
دستگاه اشاره گر
overload device
U
فیوز گرمایی
antisweep device
U
ضامن ضد جمع اوری مین
active device
U
دستگاه کنشی
timing device
U
وسیله
bending device
U
کج گیر
analog device
U
دستگاه انالوگ
binary device
U
دستگاه دو حالته
bistable device
U
دستگاه دوپایا
analog device
U
دستگاه قیاسی
physical device
U
ابزار مادی
locking device
U
ابزار
timing device
U
ساعتی
anticountermining device
U
وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
So dont try to device yourself .
U
سعی نکن خودت را گول بزنی
antiwatching device
U
ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
antiwithdrawal device
U
وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
asynchronous device
U
دستگاه ناهمگام
asynchronous device
U
دستگاه غیرهمزمان
antirecovery device
U
ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
auctioneering device
U
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
audio device
U
دستگاه سمعی
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
antifriction device
U
مکانیسم ضد اصطکاک
antifriction device
U
وسیله ضد اصطکاک
fastening device
U
پوچگیره
warning device
U
وسیلههشدار
antisweep device
U
ضامن ضد مین روبی
To take someone in . to device ( fool ) someone .
U
کسی را گول زدن
electroreceptive device
U
وسیله برقی
communication device
U
دستگاه ارتباطی
combination device
U
ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
lifting device
U
ابزار بالا بر
clamping device
U
وسایل قید و بست
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
synchronous device
U
دستگاه همگام
military device
U
اسباب ارتشی
device handler
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
active device
U
دستگاه فعال
symbolic device
U
دستگاه سمبلیک
synchronous device
U
دستگاه همزمان
output
U
وسیلهای که
output
U
امکان نمایش اطلاعات میدهد
output
U
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output
U
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com