Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
initial susceptibility and permeability
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magnetic initial permeability
U
قابلیت نفوذ اولیه
magnetic initial permeability
U
پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
susceptibility
U
استعداد
susceptibility
U
قابلیت
susceptibility
U
درمعرض بودن
susceptibility
U
درمعرض اسیب بودن
susceptibility
U
در معرض خطر بودن
susceptibility
U
امادگی
susceptibility
U
قابلیت حساسسیت
susceptibility
U
فروگیری
susceptibility
U
مغناطیس پذیری
susceptibility
U
مستعد بودن
magnetic susceptibility
U
مغناطیس پذیری
magnetic susceptibility
U
پذیرش مغناطیسی
magnetic susceptibility
U
قابلیت مغناطیسی
frost susceptibility
U
یخزدگی
frost susceptibility
U
استعداد یخزدگی
paramagnetic susceptibility
U
پارامغناطیس پذیری
age hardening susceptibility
U
تقبل سخت گردانی زمانی
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
permeability
U
قابلیت نفوذ تراوایی
permeability
U
تراوش پذیری
permeability
U
نفود ناپذیری
permeability
U
نفوذپذیری تراوایی
permeability
U
قابلیت تراوایی
permeability
U
قابلیت عبور دادن رطوبت
permeability
U
نشت پذیری
permeability
U
نفوذ پذیری
permeability
U
نفوذپذیری مغناطیسی
permeability
U
نفوذپذیری
permeability
U
تراوایی
air permeability
U
نفوذپذیری
coefficient of permeability
U
ضریب نفوذ پذیری
air permeability
U
هوا تراوی
magnetic permeability
U
نفوذپذیری
specific permeability
U
قابلیت نفوذ مخصوص
specific permeability
U
ضریب نفوذپذیری
relative permeability
U
نفوذپذیری نسبی
permeability tuner
U
میزان ساز مغناطیسی
permeability curve
U
خم نفوذ پذیری
magnetic permeability
U
قابلیت نفوذ مغناطیسی
normal permeability
U
نفوذپذیری معمولی
magnetic permeability
U
نفوذپذیری مغناطیسی
permeability curve
U
خم مغناطیس پذیری
absolute permeability
U
نفوذپذیری مطلق
relative permeability
U
ضریب نفوذپذیری
magnetic differential permeability
U
پرمئابیلیته ی اختلافی
initial
U
پاراف کردن
initial
U
اغازکردن
initial
U
اولیه
initial
U
اولین امضاء
initial
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial
U
پاراف در اغاز قرار دادن
initial
U
اولین قسمت
initial value
U
مقدار اولیه
initial
U
نخستین
initial
U
اول
initial
U
اولین
initial
U
اصلی اغازی
initial
U
ابتدایی
initial
U
بدوی
initial
U
واقع در اغاز
initial
U
پاراف اصلی
initial
U
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial
U
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial
U
حرف اول کلمه
initial
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial
U
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initial
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initial
U
اولین یا در ابتدا
initial
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial
U
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial
U
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial
U
اصلی
initial
U
اغازی
initial
U
ابتدائی
initial
U
خروجی صفر
initial
U
نقط ه شروع
initial velocity
U
سرعت ابتدایی توپ
stickup initial
U
حرف درشت اول پاراگراف
initial velocity
U
سرعت اغازی
initial voltage
U
ولتاژ هاله بنفش
initial velocity
U
سرعت اولیه
initial speed
U
سرعت اولیه
initial movement
U
نخستین اقدام
initial mass
U
جرم اولیه
initial level
U
سطح اولیه
initial flood
U
پیش سیل
initial expenses
U
هزینه ابتدائی
initial expenses
U
هزینه نخستین
initial cost
U
هزینه اولیه
initial condition
U
شرط اولیه
initial condition
U
شرایط اولیه
initial capital
U
سرمایه اولیه
initial campaign
U
معرفی کالا به بازار
initial approach
U
تقرب اولیه هواپیما
initial approach
U
مسیر تقرب اصلی
initial adjustment
U
تنظیم صفر
initial acceleration
U
شتاب اولیه
initial movement
U
نهضت اول پیشقدمی
initial point
U
نقطه شروع عملیات
initial point
U
نقطه اولیه
initial thrust
U
نفوذ اولیه نفوذ اصلی
initial strength
U
استحکام اولیه
initial state
U
حالت اغازی
initial stage
U
طبقه نخستین
initial spurt
U
جهش اغازین
initial vector
U
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
initial reserves
U
ذخایر اولیه
initial thrust
U
ضربه اصلی
initial pressure
U
فشار ابتدایی
initial point
U
نقطه شروع
initial point
U
نقطه اغاز
initial point
U
نقطه سرپل هوایی
initial point
U
نقطه کنترل هوایی
initial base font
U
فونت پایه اغازی
initial boiling point
U
نقطه اغاز جوشش
initial inverse voltage
U
ولتاژ معکوس نخستین
initial fire request
U
درخواست ابتدایی اتش
initial program load
U
بارگیری برنامه اغازی
initial setting time of concrete
U
زمان شروع گرفتن سیمان
I'll put in the initial outlay , you do the work .
U
ما یه اولیه از من کار از تو
initial alternating short circuit curren
U
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com