Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
initial campaign
U
معرفی کالا به بازار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
campaign
U
رزم
[نبرد]
[مبارزه]
[مسابقه]
campaign
U
زمین مسطح
campaign
U
سلسله عملیات کوره بلند
campaign
U
مبارزه
campaign
U
حمله
campaign
U
مسابقههای فصلی
campaign
U
رزم نبرد کردن جنگیدن
campaign
U
جلگه
campaign
U
یک رشته عملیات جنگی
campaign
U
لشکرکشی مبارزه انتخاباتی
campaign
U
مسافرت درداخل کشور
campaign
U
عملیات جنگی
campaign
U
نبرد
campaign
U
صحنه نبرد
plan of campaign
U
طرح پیکار
naval campaign
U
نبرد دریایی
naval campaign
U
جنگ دریایی
press campaign
U
مبارزه مطبوعاتی
literacy campaign
U
مبارزه با بی سوادی
furnace campaign
U
عملیات داخل کوره
campaign star
U
نشان جنگی ستاره
campaign medal
U
مدال جنگی
campaign badge
U
نشان جنگی
advertising campaign
U
فعالیت تبلیغاتی
election campaign
U
مبارزه انتخاباتی
whispering campaign
U
انتشار مرتب شایعات علیه رجال و کاندیداها
smear campaign
U
تلاشبرایبدنام کردنفردی
campaign clasp
U
نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
to wage a campaign
U
لشکرکشی کردن
military campaign
U
لشکرکشی
[ارتش]
the campaign against terrorism
U
مبارزه با تروریسم
american campaign medal
U
نشان خدمت امریکا برای سالهای 64- 1491
The campaign was considered to have failed.
U
مبارزه
[انتخاباتی]
شکست خورده بحساب آورده شد.
to launch
[start]
a campaign
U
مبارزه ای
[مسابقه ای]
را آغاز کردن
to conduct
[run]
a campaign
U
مبارزه ای
[مسابقه ای]
را اجرا کردن
Anti – corruption campaign .
U
مبارزه با فساد
initial
U
حرف اول کلمه
initial
U
اصلی اغازی
initial value
U
مقدار اولیه
initial
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial
U
اولین یا در ابتدا
initial
U
نخستین
initial
U
اولین امضاء
initial
U
پاراف اصلی
initial
U
اصلی
initial
U
اغازی
initial
U
اولیه
initial
U
اول
initial
U
اولین
initial
U
ابتدایی
initial
U
بدوی
initial
U
واقع در اغاز
initial
U
اولین قسمت
initial
U
پاراف در اغاز قرار دادن
initial
U
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial
U
پاراف کردن
initial
U
اغازکردن
initial
U
خروجی صفر
initial
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initial
U
نقط ه شروع
initial
U
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial
U
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial
U
ابتدائی
initial
U
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial
U
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial
U
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initial voltage
U
ولتاژ هاله بنفش
initial velocity
U
سرعت اغازی
initial approach
U
مسیر تقرب اصلی
initial velocity
U
سرعت ابتدایی توپ
initial velocity
U
سرعت اولیه
initial condition
U
شرایط اولیه
initial capital
U
سرمایه اولیه
stickup initial
U
حرف درشت اول پاراگراف
initial approach
U
تقرب اولیه هواپیما
initial adjustment
U
تنظیم صفر
initial acceleration
U
شتاب اولیه
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
initial movement
U
نخستین اقدام
initial speed
U
سرعت اولیه
initial vector
U
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
initial condition
U
شرط اولیه
initial thrust
U
نفوذ اولیه نفوذ اصلی
initial point
U
نقطه اغاز
initial point
U
نقطه کنترل هوایی
initial point
U
نقطه سرپل هوایی
initial point
U
نقطه شروع
initial point
U
نقطه اولیه
initial point
U
نقطه شروع عملیات
initial movement
U
نهضت اول پیشقدمی
initial mass
U
جرم اولیه
initial level
U
سطح اولیه
initial flood
U
پیش سیل
initial expenses
U
هزینه ابتدائی
initial expenses
U
هزینه نخستین
initial pressure
U
فشار ابتدایی
initial stage
U
طبقه نخستین
initial state
U
حالت اغازی
initial cost
U
هزینه اولیه
initial reserves
U
ذخایر اولیه
initial strength
U
استحکام اولیه
initial thrust
U
ضربه اصلی
initial spurt
U
جهش اغازین
initial fire request
U
درخواست ابتدایی اتش
initial inverse voltage
U
ولتاژ معکوس نخستین
initial susceptibility and permeability
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
initial base font
U
فونت پایه اغازی
magnetic initial permeability
U
پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
magnetic initial permeability
U
قابلیت نفوذ اولیه
initial program load
U
بارگیری برنامه اغازی
initial boiling point
U
نقطه اغاز جوشش
I'll put in the initial outlay , you do the work .
U
ما یه اولیه از من کار از تو
initial setting time of concrete
U
زمان شروع گرفتن سیمان
initial alternating short circuit curren
U
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com