English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
inherent addressing U دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inherent U اصلی
inherent U ماندگار
the inherent U text or word a of indirectsense and مفهوم
inherent U چسبنده
inherent U ذاتی
inherent [in] <adj.> U درونی [ماندگار] [ذاتی]
inherent error U خطای ذاتی
inherent stability U پایداری ماندگار
inherent viscosity U گرانروی درونی
inherent vice U پوسیدگی در اثر زمان
inherent vice U فساد ذاتی
inherent vice U عیب و نقص ذاتی
the essential [inherent] [intrinsic] task U کار مهم و ضروری [یا اساسی]
immediate addressing U ادرس دهی بلافصل
immediate addressing U نشان دهی بلافصل
immediate addressing U ادرس دهی فوری
addressing U مکان دهی به کلمه داده ذخیره شده در حافظه با استفاده از آدرس مطلق آن
addressing U ادرس دهی
addressing U بدون نیاز به موارد خاص
addressing U محل دستیابی شده حاوی آدرس عملوندی است که قرار است پردازش شود
addressing U استفاده از کلمه آدرس کوتاهتر از معمول تا عمل کشف آدرس سریع تر انجام شود
addressing U . که بعد به آن اضافه میشود تا آدرس مورد نظر بدست آید
addressing U و کلمات افست
addressing U حالت آدرس دهی که در آن محل ذخیره سازی از آدرسهای پایه تشکیل شده است
addressing U روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
addressing U روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
addressing U دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
addressing U روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
addressing U انتخاب یک ثبات و بررسی یک بیت از آن
addressing U فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
addressing U بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
addressing U در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
addressing U روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
addressing U نشانی یابی
addressing U نشانی دهی
direct addressing U ادرس دهی مستقیم
sector addressing U نشانی دهی قطاعی
extended addressing U ادرس دهی گسترده
multilevel addressing U ادرس دهی چند مرحلهای
relative addressing U ادرس دهی رابطهای
relative addressing U نشانی دهی نسبی
relative addressing U نشان دهی نسبی
indirect addressing U نشان دهی غیرمستقیم
addressing mode U وضعیت ادرس دهی
associative addressing U محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه شماره یا آدرس
associative addressing U روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
associative addressing U پردازندهای که از حافظه انجمنی استفاده میکند
associative addressing U محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه آدرسش
addressing mode U باب نشان دهی
abriviated addressing U ادرس مختصر شده
deferred addressing U آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
direct addressing U نشان دهی مستقیم
implied addressing U دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
index addressing U نشان دهی شاخص دار
content addressable addressing U محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
content addressable addressing U روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
memory addressing mode U باب ادرس دهی حافظه
content addressable addressing U ثباتی که با توجه به محتوای آن ونه یک شماره یا آدرس محل دهی میشود
content addressable addressing U پردازندهای که از فضای ذخیره سازی انجمنی استفاده میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com