Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
induce
U
وادار کردن
induce
U
اعوا کردن
induce
U
غالب امدن بر
induce
U
استنتاج کردن تحریک شدن
induce
U
تهییج شدن
induce
U
تلقین کردن
induce
U
سبب شدن
induce
U
فراهم کردن تحمیل کردن
induce
U
تحریک کردن تلقین کردن
induce
U
القا کردن
induce
U
اغوا کردن مجبور شدن
induce
U
القاء کردن
induce
U
خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induce
U
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induce
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce
U
ریاضی
induce
U
القاء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
induce in
U
القاء کردن در
induce in
U
القاء شدن در
induce voltage
U
ولتاژ القایی
Nothing on earth will induce him to go there again.
اگر کلاهش هم آنجا بیافتد دیگر پا نمی گذارد.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com