Perdic | increasing marginal return | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	increasing marginal return U	بازده نهائی فزاینده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	law of increasing return U	قانون بازده صعودی
	law of increasing return U	قانون بازده فزاینده
	marginal return of capital U	بازده نهائی سرمایه
	marginal return of investment U	بازدهی نهائی سرمایه گذاری
	increasing U	فزاینده
	increasing load U	بار افزایشی
	increasing function U	تابع فزاینده
	increasing cost U	هزینههای صعودی
	increasing cost U	هزینههای فزاینده
	increasing function U	تابع صعودی
	increasing returns to scale U	بازده فزاینده نسبت به مقیاس
	increasing cost industry U	حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
	increasing cost industry U	صنایع با هزینههای افزایشی
	marginal U	وابسته به حاشیه
	marginal U	حداکثر نزدیک به انتها
	marginal U	بحرانی
	marginal U	کم حاشیهای
	marginal U	مرزی
	marginal U	حاشیهای خطرناک
	marginal U	حاشیه
	marginal U	لبه
	marginal U	نهائی
	marginal U	حاشیهای
	marginal U	کناری
	marginal consciousness U	هشیاری مرزی
	marginal borrower U	وام گیرنده نهائی
	marginal analysis U	تحلیل نهائی
	marginal desirability U	رضامندی نهائی
	marginal desirability U	مطلوبیت نهائی
	marginal disutility U	بیفایدگی نهائی
	marginal disutility U	عدم مطلوبیت نهائی
	marginal frequencies U	فراوانیهای حاشیهای
	marginal frequency U	بسامد کناری
	marginal group U	گروه حاشیهای
	marginal lender U	وام دهنده نهائی
	marginal man U	انسان حاشیهای
	marginal note U	حاشیه
	marginal outlays U	مخارج نهائی
	marginal bund U	خاکریز جانبی
	marginal bund U	خاکریزجناحی
	marginal cost U	هزینه نهائی
	marginal conditions U	شرایط نهائی
	marginal costing U	هزینه یابی نهائی
	marginal costing U	هزینه یابی نهایی
	marginal checking U	بررسی مرزی
	marginal check U	مقابله مرزی
	marginal case U	حالت نهائی حالت حدی
	marginal buyer U	خریدار نهائی
	marginal check U	برسی مرزی
	marginal data U	اطلاعات حاشیهای نقشه
	marginal income U	درامد نهائی
	marginal revenue U	درامد نهائی
	marginal case U	وضعیت نهائی
	marginal producer U	تولید کننده نهائی
	marginal product U	محصول نهائی
	marginal test U	ازمون مرزی
	marginal seller U	فروشنده نهائی
	marginal output U	تولید نهائی
	marginal unemployment U	بیکاری نهائی
	marginal utility U	مطلوبیت نهائی
	marginal utility U	فایده نهائی
	marginal value product U	ارزش تولید نهائی
	marginal productivity U	بهره وری نهائی
	marginal shield U	قشرحاشیهای
	marginal productivity U	بازدهی نهائی
	marginal benefit U	فایده نهائی
	marginal supply price U	قیمت عرضه نهائی
	marginal propensity to import U	میل نهائی به واردات
	marginal tax rate U	میل نهائی به مالیات
	marginal revenue product U	درامد محصول نهائی
	marginal cost curve U	منحنی هزینه نهائی
	marginal revenue function U	تابع درامد نهائی
	marginal tax rate U	نرخ نهائی مالیات
	value of marginal product of capital U	ارزش تولید نهائی سرمایه
	marginal product curve U	منحنی محصول نهائی
	marginal utility school U	قرار داد
	marginal utility of money U	مطلوبیت نهائی پول
	marginal utility of income U	مطلوبیت نهائی درامد
	marginal utility of capital U	مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
	marginal utility function U	تابع مطلوبیت نهائی
	marginal utility curve U	منحنی مطلوبیت نهائی
	value of marginal product of labor U	ارزش تولید نهائی کار
	marginal user cost U	هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
	marginal revenue curve U	منحنی درامد نهائی
	marginal rate of transformation U	نرخ نهائی تبدیل
	marginal disutility of labor U	عدم رضایت نهائی کار نارضامندی نهائی کار
	marginal efficiency of capital U	کارائی نهائی سرمایه
	marginal efficiency of investment U	کارائی نهائی سرمایه گذاری
	marginal factor cost U	هزینه نهائی عامل
	marginal productivity theory of U	نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
	marginal productivity theory of U	distribution
	marginal productivity law U	قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
	marginal net product U	محصول نهائی خالص
	marginal product function U	تابع محصول نهائی
	diminishing marginal utility U	نزولی بودن مطلوبیت نهائی
	marginal propensity to absorb U	تمایل نهائی به جذب
	marginal propensity to consume U	میل نهائی به مصرف
	marginal rate of substitution U	نرخ نهائی جانشینی
	marginal propensity to spend U	میل نهائی به خرج
	marginal propensity to spend U	میل نهائی به مخارج
	marginal propensity to save U	میل نهائی به پس انداز
	marginal cost function U	تابع هزینه نهائی
	marginal cost pricing U	قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
	marginal propensity to invest U	میل نهائی به سرمایه گذاری
	marginal demand price U	قیمت تقاضای نهائی
	marginal propensity to expend U	تمایل نهائی به مخارج
	marginal propensity to expend U	میل نهائی به مخارج
	marginal physical product U	محصول فیزیکی نهائی
	diminishing marginal rate of U	نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
	decreasing marginal productivity U	بهره وری نهائی نزولی
	diminishing marginal product U	نزولی بودن محصول نهائی
	diminishing marginal productivity U	بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
	diminishing marginal rate of U	transformation
	diminishing marginal utility U	فایده نهایی نزولی
	diminishing marginal utility U	نزولی بودن مطلوبیت نهایی
	decreasing marginal cost U	هزینه نهائی نزولی
	diminishing marginal product U	منحنی نزولی محصول نهایی
	decreasing marginal cost U	هزینه نهایی نزولی
	average marginal relationship U	رابطه مفاهیم متوسط ونهائی
	marginal physical product of capital U	محصول فیزیکی نهائی سرمایه
	marginal capital output ratio U	نسبت نهائی سرمایه بر تولید
	law of diminishing marginal utility U	قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
	marginal efficiency of investment schedu U	نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
	marginal propensity to pay taxes U	میل نهائی به پرداخت مالیات
	marginal physical product of labor U	محصول فیزیکی نهائی کار
	marginal rate of time preference U	نرخ نهائی ترجیح زمانی
	decreasing marginal efficiency of capita U	کارائی نهائی نزولی سرمایه
	marginal net private product U	محصول خصوصی نهائی خالص
	low marginal propensity to cunsume U	تمایل ارام به مصرف
	return U	کلید Return
	return U	گزارش نهایی هیات تحقیق
	return U	مراجعت
	return U	کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
	return U	آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
	return U	کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
	return U	پس فرستادن عودت
	return U	عملکرد کارکرد
	return U	نشانههای انتهای خط
	return U	دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
	return U	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
	return to zero U	با بازگشت به صفر
	return to zero U	بازگشت به صفر
	non return to zero U	بدون بازگشت به صفر
	return U	مراجعت کردن
	return U	رجعت
	return U	اعاده
	return U	بازده
	return U	درامد
	return U	عایدی
	return U	گزارش دادن
	return U	گزارش رسمی
	return U	مراجعت کردن عکس العمل
	return U	عودت
	return U	عودت دادن
	non return to zero U	سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
	return U	اعاده بازگشت
	return U	برگشتن
	return [on something] U	نرخ بازدهی
	return U	برگشت
	return [on something] U	سود
	return [on something] U	نرخ بازده
	in return U	در تلافی [کاری]
	in return U	به جای [کاری]
	return U	بازگشت
	return U	مراجعت برگرداندن
	return [on something] U	محصول
	in return for U	درعوض
	in return for U	عوض
	return [on something] U	فایده
	return [on something] U	درآمد
	to return a v to any one U	کسی رابازدیدکردن ببازدیدکسی رفتن
	in return for U	بجای
	in return U	درعوض [کاری]
	return to scale U	بازده نسبت به مقیاس
	return to zero signal U	علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
	return to base U	بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
	return conductor U	سیم برگشت
	return wire U	سیم برگشت
	return flow U	جریان برگشت
	return key U	کلید Return
	return line U	خط برگشت
	return of a guarantee U	عودت ضمانتنامه
	return of guarantee U	عودت ضمانتنامه
	return of capital U	بازده سرمایه
	return on capital U	بازدهی سرمایه
	return pipe U	لوله برگشت
	return pistol U	طپانچه ها به جای خود طپانچه را بگذارید
	return code U	رمزبازگشت
	return interval U	دوره بازگشت
	return lines U	خطهای بازگشتی
	return air U	بازگشتهوا
	track return U	مدار برگشت
	to bring a return U	درامد دادن
	till his return U	تا موقع برگشتن او
	terrain return U	انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
	terrain return U	اکوی زمینی
	soft return U	فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
	to return a visit U	بازدید کردن
	return spring U	فنرارتجاعی
	return current U	جریان برگشت