English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
implied acceptance U قبول ضمنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
implied U رضایت ضمنی
implied U ضمنا" مفهوم
implied U ضمنی
implied U مقدر
implied U تلویحی
implied U مفهوم ضمنی
implied addressing U دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
implied assumpist U تعهد ضمنی
implied assumpist U تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
implied malice U سوء نیت فرضی
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
implied trust U مسئولیت فرضی
implied terms U شرایط تلویحی
implied terms U شرایط ضمنی
implied term U شرط ضمنی
implied task U وفایف استنتاجی
implied task U ماموریت استنتاجی
implied mission U ماموریت استنتاجی
implied malice U سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
self acceptance U خویشتن پذیری
by acceptance U از طریق قبولی نویسی
non acceptance U عدم قبول
acceptance U پذیرش
acceptance U تصویب یک پیشنهاد
acceptance U قبول قرارداد
acceptance U قبولی
acceptance U قبول
acceptance U برداشت
acceptance U افت
acceptance U کاهش
acceptance U مقبولیت
acceptance U حوالهء قبول شده
acceptance U قبولی حواله
social acceptance U پذیرش اجتماعی
refusal of acceptance U نکول
ready acceptance U حسن قبول
protest for non acceptance U اعتراض نکول
bank acceptance U دریافتی
offer and acceptance U ایجاب و قبول
acceptance test آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
market acceptance U پذیرش کالا توسط بازار
trade acceptance U برات قبولی
group acceptance U پذیرش گروهی
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
acceptance of offer U قبولی پیشنهاد
acceptance of offer U پذیرش پیشنهاد
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
acceptance of goods U قبول کردن کالا
acceptance number U عدد ملاک قبول
acceptance limit U حد پذیرش
acceptance limit U حد قابل قبول
acceptance duty U الزام به قبولی نویسی
acceptance date U تاریخ قبولی
acceptance sampling U پذیرش کالاپس از نمونه برداری
acceptance test آزمون پذیرش
express acceptance U قبول صریح
acceptance by conduct U قبول فعلی
bank acceptance U قبولی بانکی
accommodation acceptance U برات دوستانه
acceptance trial آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
acceptance tolerance U حد مجاز قابل قبول
acceptance tests آزمایشهای تحویل
acceptance by words U قبول قولی
acceptance credit U اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
documents aganist acceptance U تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
special acceptance of a bill of U قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com