English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hyper frequencies U فرابسامدها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hyper U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper- U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper-inflation U بسیارمتورم
frequencies U فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequencies U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequencies U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies U تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequencies U فراوانی تردد
frequencies U تکرار
frequencies U فرکانس تناوب
frequencies U فراوانی
frequencies U کثرت وقوع
frequencies U فرکانس
frequencies U تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequencies U تواتر
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies U بسامد
marginal frequencies U فراوانیهای حاشیهای
radio frequencies U فرکانسهای رادیویی
super high frequencies U بسامدهای فوق بسیار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com