Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hatch coaming
U
دیواره دور دریچه
hatch coaming
U
زهواردور دریچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coaming
U
دیواره دور دریچه ها
coaming
U
فرف لبه بلند
coaming
U
حائل
coaming
U
زهوار
hatch way
U
دریچه نصف در
hatch
U
دریچه
hatch
U
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatch
U
دهلیز
hatch
U
هاشور زدن
hatch
U
روزنه
hatch
U
نصفه در روی تخم نشستن
hatch
U
اندیشیدن
hatch way
U
روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
hatch
U
پختن
hatch
U
ایجادکردن
hatch
U
تخم گذاشتن
hatch
U
نتیجه خط انداختن
hatch
U
درامد
hatch
U
تخم دادن جوجه بیرون امدن
hatch
U
جوجه گیر ی
to hatch a plot
U
دوزوکلک چیدن
to hatch a plot
U
توط ئه کردن
tank hatch
U
دریچهمخزن
to hatch out
[egg]
U
بیرون آمدن جوجه
[از تخم]
to hatch a conspiracy against somebody
U
مخالف کسی دسیسه کردن
hatch list
U
لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
hatch cover
U
درپوش دوردریچه
booby hatch
U
تیمارستان
cross hatch
U
هاشور متقاطع
cross hatch
U
هاشور افقی
escape hatch
U
دریچه فرار
escape hatch
U
دهلیز فرار دهلیز نجات
hatch beam
U
ستون دریچه
hatch beam
U
پایه دریچه پایه دهلیز
hatch cover
U
درب دهلیز
booby hatch
U
نوانخانه دیوانگان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com