English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hard missile base U پایگاه مستحکم موشک
hard missile base U سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soft missile base U سکوی بی حفاظ
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
hard base U باز سختbaseball
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class. U اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
missile U پرتابه
missile U موشک
missile U گلوله موشک
missile U موشک باران کردن
missile U اسلحه پرتاب کردنی
antimissile missile U موشک ضد موشک
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
production missile U موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
aerodynamic missile U موشک ایرودینامیکی
tactical missile U موشک جنگی
cruise missile U موشک کروز
aerodynamic missile U موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
ready missile U موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
guided missile U موشک هدایت شونده
antimissile missile U پاد پرتابه
launch a missile U موشک پرتاب کردن
missile destroyer U ناوشکن موشک انداز
missile crusier U رزم ناو موشک انداز
airbreathing missile U موشک مکنده هوا
cruise missile U موشک هدایت شونده کروز
missile stowage U انبارموشک
ballistic missile U موشک
ballistic missile U پرتابه
missile launcher U موشک انداز
missile man U موشک انداز
missile master U دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
tactical missile U موشک رزمی
ballistic missile U موشک بالیستیکی
guded missile U موشک هدایت شوند
missile monitor U نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
surface-to-air missile U سطحموشکهوا
anti-tank missile U گلولهموشکضدتانک
principal types of missile U انواععمدهموشک
anti-ship missile U گلولهموشکضدناو
anti-radar missile U گلولهموشکضدرادار
air to surface missile U موشک هوا به زمین
anti-aircraft missile U گلولهموشکضدهوایی
surface-to-subsurface missile U موشکسطحبهسطح
surface to air missile U موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی
air to underwater missile U موشک هوا به زیر اب
guided missile cruiser U زره شکن حامل موشک هدایت شونده
guided missile destroyer U ناو شکن موشک انداز
missile launch rail ریل فراگیرنده موشک
rocket [missile with thrust propulsion] U موشک [پرتابه] [پرتابه با پیشرانش عقب نشینی]
intermediate range ballistic missile U موشک بالستیک میان برد
medium range ballistic missile U موشک بالستیک میان برد
base course U قشر لعاب
base course U قشر پی راه
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
base course U لایه اساس قشر اساس
base course U لایه شالوده
to base one self U تکیه کردن
to base one self U اعتماد کردن
base 0 U decimal
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
first base U اولینپایگاه
base 0 U پایه 01
second base U دومینپایگاه
get to first base <idiom> U موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
r base U ار- بیس
sub base U زیر بستر
sub base U زیر قشر
data base U پایگاه داده ها
coupling base U اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
base unit U یکای بنیادی
chart base U چارت مادر
base unit U یکان مبنا
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base width U عرض پایه پهنای پایه
conjugate base U باز مزدوج
column base U پایه ستون
column base U ته ستون
center base U میدان مرکزی
column base U زیرستون
bayonet base U پایه لامپ میخی
base width U ستبرای پایه
base unit U یکان پایگاهی
base peak U پیک مبنا
base plate U صفحه زیر ستون
base plug U درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
base point U نقطه مبنا
base price U قیمت پایه
base price U قیمت مبنا
base register U ثبات پایه
base register U ثبات مینا
base plate U صفحه پای ستون
base pitch U فاصله بین نیمرخهای مشابه دو دندانه مجاور از یک چرخ دنده
base period U زمان مبنا
base piece U توپ اصلی
base piece U توپ مبنا
base piece U قبضه مبنا
base piece U قنداق
base piece U کف
base piece U پایه پایه استقرار
base piece U مقر
base repair U تعمیر اساسی
base repair U تعمیرات پایگاهی
base reserves U اماد مبنای ذخیره
base shop U تعمیرگاه پادگانی
base speed U سرعت مبنا
base speed U سرعت منتجه
base spray U بسکهای ته گلوله
base spray U بسک ته
base stone U سنگ زیرین
base surge U ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base surge U ابر پایه قارچ اتمی
base running U دویدن بسوی پایگاه
base shop U تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base reserves U ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
base ring U رینگ پایه
chart base U چارت مبنا
base runner U توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base symbol U علایم قراردادی مبنا
data base U مبنای اطلاعات
inorganic base U باز معدنی
polyacid base U باز چند اسیدی
polyacidic base U باز چند اسیدی
prisoners base U بازی گرگم بهوا
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
pseudo base U شبه باز
return to base U بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
schiff base U باز شیف
sight base U پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
single base U باروت یک حبهای
single base U تک مادهای
soft base U باز نرم
software base U مبنای نرم افزار
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
octal base U هشت پایهای
number base U پایه عدد
number base U مبنای عددی
inorganic base U باز غیر الی
knowledge base U پایگاه معلومات
knowledge base U پایگاه دانش
knowledge base U پایگاه اگاهی
lewis base U باز لوویس
loctal base U لامپ قفلی
loktal base U لامپ قفلی
magneto base U پایه مگنت
mobilization base U مبنای بسیج
mobilization base U حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
monetary base U مبنای پولی
monetary base U پایه پولی
naval base U پایگاه دریایی
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
stanchion base U زیرستون
tax base U مبنای مالیاتی
sprung base U تشکفنری
swivel base U پایهگردنده
telescope base U پایهتلسکوپ
wave base U سطحموج
time base U ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
fuse base U پایه ی فیوز
fox base+ U فاکس بیس پلاس
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating base U پایگاه شناور دریایی
filbert base U پایگاه دروغین
filbert base U پایگاه فریبنده
It is base on a precedent. U مسبوق به سابقه است
defense base U پایگاه پدافندی
sinister base U منحنیانتهایی
recharging base U بخشتغذیه
pin base U پایهمیله
tax base U ماخذ مالیات
time base U مبدا زمانی
wheel base U فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
base of splat U پایهپشتصندلی
bracket base U پایهقلاب
centre base U ستونمرکزی
concrete base U پایهیبتونی
dexter base U پایهراستی
fixed base U پایهثابت
hardwood base U پایهسختچوبی
lamp base U پایهلامپ
magazine base U محلانبارخشاب
number base U عدد پایه
defense base U پایگاه دفاعی
base development U تهیه پایگاه
base band U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base metal U فلز پایه
base metal U فلزات بنیانی
base metal U فلزات اصلی فلزات کم بها
base band U ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
base address آدرس مبنا
base metal U فلز پست
base metals U فلز پایه
base metals U فلزات بنیانی
base band U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com