English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
handing stolen goods U اخفاء مال مسروقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stolen goods U اموال مسروقه
stolen goods U کالای مسروقه
stolen goods U مال مسروقه
stolen goods U مال دزدی کالای دزدیده شده
conclearer of stolen goods U مخفی کننده اموال مسروقه
receiver of stolen goods U خریدار مال مسروقه
receiver of stolen goods U مال خر
stolen U مسروقه
stolen U مسترق دزدیده
stolen U مسروق
All his belongings were stolen . U هرچه داشت بردند (دزدیدند)
Her purse was pinched(stolen). U کیف پولش را زدند
it is too late to lock the stable when the horse has been stolen <proverb> U کنون باید این مرغ را پای بست نه آن دم که سررشته بردت ز دست
lock the barn door after the horse is stolen <idiom> نوشدارو پس از مرگ سهراب
handing over U اقباض
handing over U تفویض
handing U وضعی که بتوان گوی اصلی بیلیاردرا در هر نقطه گذاشت
handing U طرف
handing U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing U سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing U دستخط
handing U دادن
handing U پیمان
handing U پهلو
handing U دخالت کمک
handing U شرکت
handing U خط
handing U دسته دستخط
handing U عقربه
handing U دست
handing U کمک کردن بادست کاری را انجام دادن یک وجب
handing U نفر
handing U کمک
handing U یاری دادن
handing U دست به دست کردن
handing U خطای دست
handing U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
handing U بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing U امضا
handing U تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
handing charge U هزینه باربری
file handing routine U قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
d. of goods U تحویل کالا یا اجناس
goods U جنس
get the goods on someone <idiom> U فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
available goods U کالاهای موجود
goods U کالا
goods U اجناس
goods U کالاها
goods U امتعه
prohibited goods U کالاهای منع شده
piece goods U کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
prohibited goods U اشیاء ممنوع
producer goods U کالاهای تولیدی
producer goods U کالاهای سرمایهای
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
producer's goods U کالاهای مولد
producer's goods U مواد تولیدی
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
rationed goods U کالاهای جیره بندی شده
public goods U کالاهای عمومی
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
proprietary goods U کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
perishable goods U perishables
perishable goods U کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
perishable goods U کالاهای فاسد شدنی
intermediate goods U کالاهای واسطهای
merit goods U کالاهای مطلوب
marketable goods U کالاهای قابل عرضه به بازار
lien on goods U حق حبس کالا
knit goods U کالای کش بافت
knit goods U کش بافت
inwards goods U کالاهای وارداتی
investment goods U کالاهای سرمایهای
order for goods U سفارش کالا
merit goods U کالاهای ایده ال
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
on receipt of the goods U برسیدن کالا
on receipt of the goods U بوصول کالا
nonessential goods U کالاهای غیر اساسی
nondurable goods U کالاهای بی دوام
narrow goods U نوار قیطان
narrow goods U کاذی باریک
mixed goods U کالاهای مختلط
intermediate goods U کالاهای واسطه
secondhand goods U کالاهای دست دوم
Contraband goods. U کالای قا چاق
handling of goods U جابجایی امتعه
goods train U قطار حمل کالا
manufactured goods U کالایکارخانهساز
goods wagon U واگنحملکالا
goods station U ایستگاهکالاهایتجارتی
yard goods U اجناس ذرعی
deliver the goods <idiom> U موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
goods train U قطار باربری
dry goods U اجناس خشک
transport of goods U حمل و نقل بار
transport of goods U رفت و آمد بار
substandard goods U اجناس بنجل
dry goods U خشکبار
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
white goods U حوله سفید ملافه
white goods U پارچه سفید نخی
we ran out of these goods U این کالای ما تمام شد
goods trains U قطار باربری
goods trains U قطار حمل کالا
staple goods U کالای بسیار ضروری
spot goods U کالاهای اماده تحویل
spot goods U کالاهای موجود
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
soft goods U کالاهای بی دوام
substitute goods U کالاهای جانشین
supporting goods U کالاهای حمایتی
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
valuable goods U اشیاء باارزش
valuable goods U اشیاء بهادار
to t. a cusomer for goods U کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
to boycott goods U تحریم کردن کالا
the goods in question U کالای موردبحث
the goods are on order U کالا را سفارش داده ایم
smuggled goods U کالای قاچاق
durable goods U کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
consolidate goods U کالاها را ادغام کردن
consumer goods U اشیاء مصرفی
complementary goods U کالاهای مکمل
competitive goods U کالاهای مورد رقابت
common goods U کالای مورد نیاز عموم
collective goods U پارک و غیره
collective goods U مانند جاده
checking of goods U بررسی امتعه
consumer's goods U کالای مصرفی
dress goods U قماشهای زنانه
discount of goods U تخفیف روی کالا
luxury goods U کالاهای تجملی
d. in second hand goods U دست فروش
d. in second hand goods U سمسار
custody of goods U حفافت یا نگهداری کالا
contrabanded goods U اموال و اشیا قاچاق
consumption goods U کالاهای مصرفی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods U کالاهای جمعی
collection of goods U دریافت کالا
bill of goods U صورت کالا
consumer goods U کالاهای مصرفی
attractive goods U کالاهای جذاب
appropriation of goods U ضبط مال التجاره
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
acceptance of goods U قبول کردن کالا
consumer goods U کالای مصرفی
bill of goods U فهرست تجارتی
bonded goods U کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bonded goods U کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
carriage of goods U حمل و نقل کالا
capital goods U دارایی ثابت
capital goods U کالاهای سرمایهای
business goods U کالای تولیدی
branded goods U کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
goods and chattels U اموال و دارائیهای منقول
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
goods receiving U کالاهای دریافتی
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
goods inwards U کالاهای دریافتی
goods intake U کالاهای درحال تحویل
goods intake U کالاهای دریافتی
goods in transit U کالاهای عبوری
goods in pledge U کالای گروی
goods on approval U تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
goods on consignment U کالاهای امانی
handling of goods U جابجایی کالا
household goods U her by girl married anewly to given parents جهیزیه
heavy goods U ماشین الات سنگین
heavy goods U محصول صنایع سنگین
heavy goods U کالاهای سنگین
hazardous goods U امتعه خطرناک
hazardous goods U کالاهای خطرناک
hard goods U اجسام سخت
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
goods and services U کالاها و خدمات
fancy goods U کالاهای تجملی
final goods U کالای نهائی
dutiable goods U کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
finished goods U کالاهای ساخته شده
finished goods U کالاهای اماده فروش
luxury goods U کالاهای تشریفاتی
futures goods U کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
final goods U کالا برای مصرف نهائی
fate of goods U وضعیت کالا
durable goods U کالاهای بادوام
goods afloat U کالای در راه
labor intensive goods U کالاهای کاربر
man made goods U کالاهای ساخت بشر
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
transportation of goods [American E] U رفت و آمد بار
mass production of goods U تولید انبوه کالا
goods traffic [British E] U رفت و آمد بار
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
sea borne goods U کالای حمل شده بوسیله دریا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com