English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ground wave U موج زمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wave U موج
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
new wave U نیوویو
To wave at someone. U به کسی دست تکان دادن
to wave away U باشاره دست بیرون کردن
wave off U فرود همراه با سایش
wave off U به زمین ساییده شدن هواپیما
the wave U دریا
wave U خیزاب
wave U فر موی سر دست تکان دادن
wave U موجی بودن موج زدن
wave U هیجان
wave U موج رادیویی
wave U موج زدن
wave kick U حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
wave form U شکل موج
wave form U شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave front U جبهه امواج رادیویی
wave function U تابع موجی
wave guide U هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
wave length U طول موج
wave front U جبهه موج
wave guide U موجبر
wave equation U معادله موج
traveling wave U موج رونده
travelling wave U موج سیار
ultrashort wave U موج خیلی کوتاه
velocity of a wave U سرعت پخش موج
WAVE file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
wave amplitude U دامنه موج
wave band U دسته امواج رادیو
wave frequency U بسامد موج
wave band U باند موج
wave bands U باندهای موج
wave celerity U سرعت موج
wave speed U سرعت موج
wave velocity U سرعت موج
wave drag U پسای موج
wave mecanics U مکانیک موجی
wind wave U موج باد
full wave U تمام موج
seismic wave U ارتعاشاتزمینلرزه
translation wave U موجبرگردان
wave base U سطحموج
wave clip U گیرهفر
wave height U ارتفاعموج
wave wall U دیوارموج
figer wave U فرانگشتی
electron wave U موج الکترونی
electromagnetic wave U موج الکترومغناطیسی
electromagnetic wave U موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
electric wave U موج الکتریکی
diffracted wave U موج پراشیده
wind wave U خیز اب ناشی از باد
wind wave U موج ناشی از باد
wave winding U سیم پیچ موجدار
wave motion U حرکت موجی
wave motion U حرکت موج
wave motion U انتشار موج
wave number U عدد موج
wave of excitation U موج تهییج
wave parameter U پارامتر موج
wave period U زمان تناوب امواج دریا
wave pressure U فشار حاصل از موج
wave propagation U انتشار موج
wave propagation U حرکت موج
wave radiation U تابش موج
wave trap U موج ربا
wave trough U نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
wave vector U بردار موج
density wave U موج چگالی
transverse wave U موج عرضی
radio wave U امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
muzzle wave U موج پرتاب گلوله
muzzle wave U موج ضربتی دهانه لوله توپ
modulated wave U موج تحمیل شده
sky wave U موج فضایی
micro wave U خرده موج
micro wave U کهموج
matter wave U موج مادی
sky wave U موج یونکرهای
sky wave U امواج اسمانی
mach wave U موج ضربهای
mach wave U انتن سرعت سنج هواپیما
square wave U موج چهار گوش
square wave U موج مربعی
square wave U موج مربع
longitudinal wave U موج طولی
sinusoidal wave U موج سینوسی
radio wave U موج رادیویی
progressive wave U موج پخش شونده
pressure wave U موج فشار
sawtooth wave U موج دنده ارهای
sawtooth wave U جریان دندان ارهای
plane wave U موج مسطح
plane wave U موج صفحهای
scheduled wave U امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
shear wave U موج برشی
shell wave U صدای زوزه گلوله
permanent wave U فرششماهه
numbered wave U امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
non sinusoidal wave U موج غیر سینوسی
sine wave U موج سینوسی
light wave U موج نوری
ionospheric wave U موج فضایی
stationary wave U موج ایستاده
harmonic wave U موج هماهنگ
harmonic wave U موج هارمونیک
stationary wave U موج ساکن
gun wave U موج ضربت دهانه لوله
gun wave U موج دهانه لوله توپ
the wave heaves U خیزاب بلندمیشودومیافتد
standing wave U موج ساکن
to wave farewell U باجنباندن دست بدرودگفتن دست خداحافظی تکان دادن
wave train U قطار موج
transient wave U موج سیار
transient wave U امواج سیار
wander wave U موج سیار
wander wave U امواج سیار
helicopter wave U موج هلیکوپترها
ionospheric wave U موج یونکرهای
interference wave U موج انترفرنس
interference wave U موج مزاحم
infrasonic wave U موج مادون صوت
indirect wave U موج غیرمستقیم
impluse wave U موج ضربهای
square wave U باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
hybrid wave U موج مرکب
standing wave U موج ایستاده
standing wave U موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
hertzian wave U موج رادیویی
hertzian wave U موج هرتسی
hertzian wave U امواج هرتز hertz
helicopter wave U گروه پرواز هلیکوپترها برای یک عملیات
transversal wave U موج عرضی
acoustic wave U موج صوتی
bow wave U موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
bow wave U موج سینه
shock wave U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
burst wave U موج ترکش
burst wave U موج انفجار
tidal wave U امواج جذر و مدی
tidal wave U پندام
undamped wave U موج پایدار
short-wave U موج کوتاه
sound wave U صوت
carrier wave U موج حامل
sound wave U موج صوتی
bow wave U موج بالیستیکی جلو
bow wave U موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
acoustic wave U صوت
to wave one's handkerchief U دستمال جیب خود را [برای کسی] تکان دادن
short wave U موج کوتاه
shock wave U موج ضربهای
all wave antenna U انتن تمام موج
all wave receiver U رادیوی تمام موج
shock wave U موج ضربه
shock wave U موج ضربت
beta wave U موج بتا
blast wave U موج انفجار
boat wave U موج قایقها
boat wave U موج ناو گروه
tidal wave U سیلاب دریایی
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
damped wave U موج میرنده
continuous wave U موج پایدار
tidal wave U موج کشند
compression wave U موج فشاری
damped wave U موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
medium wave U موج متوسط
cosine wave U موج کسینوسی
de broglie wave U موج دوبروی
long wave U موج بلند
long wave range U حیطه موج بلند
half wave potential U پتانسیل نیم موج
half wave rectifier U یکسوکننده نیم موجی
quantum wave equation U معادله کوانتومی موج
half wave rectifier U یکسوکننده نیم موج
detached shock wave U موج ضربهای منفصل
density wave theory U نظریه موج چگالی
multiplex wave winding U سیم پیچ موجدار چند راهه
helical wave guide U لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
wave corpuscule duality U دوگانگی موج- ذره
wave patricle duality U دوگانگی موج- ذره
low frequency wave U موج فرکانس پایین
low frequency wave U موج کوتاه
ultrashort wave transmitter U فرستنده موج خیلی کوتاه
travelling wave tube U لامپ با موج متحرک
half wave dipole U انتن دو قطبی نیم موج
plane sinusoidal wave U موج سینوسی صفحهای
full wave rectifier U یکسوکننده تمام موجی
Hertzian wave transmission U انتقالموجافقی
long wave range U ناحیه موج بلند
schrodinger wave mechanics U مکانیک موجی شرودینگر
long wave receiver U گیرنده موج بلند
long wave transmitter U فرستنده موج بلند
long wave band U باند موج بلند
wave particle duality U دوگانگی موج- ذره
critical wave legth U طول موج بحرانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com