English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gross investment U سرمایه گذاری ناخالص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
over investment U سرمایه گذاری بیش از حد
investment U مواد قالب گیری بسته سرمایه گذاری
investment U سرمایه گذاری
investment U نیروگذاری
investment U مبلغ سرمایه گذاری شده
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
rate of investment U نرخ سرمایه گذاری
investment goods U کالاهای سرمایهای
investment banks U بانکهای سرمایه گذاری
intended investment U سرمایه گذاری مورد انتظار
industrial investment U سرمایه گذاری صنعتی
foreign investment U سرمایه گذاری خارجی
fixed investment U سرمایه گذاری ثابت
financial investment U سرمایه گذاری مالی
equity investment U مشارکت در سرمایه
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
induced investment U سرمایه گذاری القائی
capital investment U به کار انداختن سرمایه
capital investment U سرمایه گذاری ثابت
autonomous investment U سرمایه مستقل از درامد ملی
autonomous investment U سرمایه گذاری مستقل
real investment U سرمایه گذاری واقعی
actual investment U سرمایه گذاری واقعی
induced investment U سرمایه گذاری که پاسخگوی تغییرات و تحولات درامد ملی باشد
investment castings U ریخته گی بسته
investment castings U قطعات ریخته گی بسته
useful life of an investment U عمر مفیع یک سرمایه گذاری
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
social investment U سرمایه گذاری اجتماعی
replacement investment U سرمایه گذاری جانشینی
replacement investment U استهلاک
national investment U سرمایه گذاری ملی
primary investment U سرمایه گذاری اولیه
net investment U سرمایه گذاری خالص
investment plan U برنامه سرمایه گذاری
investment opportunities U امکانات سرمایه گذاری
investment cost U هزینه سرمایه گذاری
investment credit U اعتبار طویل المدت
investment foundry U ریخته گی بسته
investment function U تابع سرمایه گذاری
investment institutions U موسسات سرمایه گذاری
investment mulliplier U ضریب سرمایه گذاری
investment multiplier U ضریب فزاینده سرمایه گذاری
planned investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی شده
to get a good return on an investment U بازده سودمندی در سرمایه گذاریی بدست آوردن
net fixed investment U سرمایه گذاری ثابت خالص
investment castings process U فرایند ریخته گی بسته
investment in human capital U سرمایه گذاری در نیروی انسانی
net foreign investment U خالص سرمایه گذاری خارجی
margin efficiency of investment U بازده نهایی سرمایه گذاری
marginal efficiency of investment U کارائی نهائی سرمایه گذاری
marginal return of investment U بازدهی نهائی سرمایه گذاری
marginal efficiency of investment schedu U نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
in the gross U بطورکلی
gross value U ارزش ناخالص
gross U کل
in the gross U روی همرفته
gross f. U کلاه برداری بزرگ
gross f. U عین فاحش
gross U ناخالص
gross U قراص
gross U درشت
gross U کلی
gross U یکپارچه
gross U یکجا وزن کل
gross U ناویژه
gross U دوازده دوجین
gross U تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
gross U فاحش
gross U 441عدد
gross U فاهش
gross U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
gross U بزرگ
gross U ستبر
gross U عمده ناخالص
gross U زمخت
gross U درشت بافت
gross U زشت
gross U شرم اور ضخیم
gross U بی تربیت
gross U وحشی توده
gross U انبوه
gross U وزن سرجمع چیزی
gross U جمع کل
gross U بزرگ کردن
gross U جمع کردن زمخت کردن
gross U غیر خالص
gross fraud U غبن فاحش
gross weight U وزن کل هواپیما یاخودرو با بار وزن خالص
gross error U خطای فاحش [ریاضی]
gross tonnage U گنجایش حجمی
small gross U قراص کوچک
gross yield U محصول ناخالص
gross yield U بازده ناخالص
gross weight U وزن با فرف
gross space U فضای کلی
gross score U نمره خام
gross revenue U درامد فروش ناخالص دریافتی ناخالص
gross capacity U فرفیت ناویژه
gross profit U سود ناخالص
gross area U پهنه ساختمان
gross negligence U اهمال فاحش
gross negligence U تقصیر در نگهداری مال تعدی و تفریط
gross negligence U اشتباه دقت کلی
gross negligence U اشتباهات کلی ناشی از بی دقتیها بی دقتی کلی
gross amount U مبلغ ناخالص
gross space U جای کلی
gross income U درامد ناخالص
gross earnings U عواید ناخالص
gross weight U وزن ناخالص
gross earnings U درامدناخالص
gross tonnage U فرفیت ناخالص به تن
gross expenditure U هزینه ناخالص
gross weight U وزن ناویژه
gross weight U وزن کل
great gross U قراص بزرگ
gross density U چگالی خام
gross density U چگالی غیر خالص
gross space U حجم کلی
gross motor skills U مهارتهای حرکتی درشت
gross national expenditure U هزینه ناخالص ملی
gross national product U تولید ناخالص ملی
gross national product U تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
gross motor activity U فعالیت حرکت عمده
gross rate of return U نرخ بازده ناخالص
gross domestic product U تولید ناخالص داخلی
gross product per capita U تولید ناخالص سرانه
gross primary product U تولید ناخالص نخستین
gross national quality U کیفیت ناخالص ملی
design gross weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
gross national income U درامد ناخالص ملی
gross national product U محصول ناخالص ملی
deceit resulting in gross loss U غبن فاحش
total gross floor area U سطح بنا با گسترده ساختمان
nominal gross national product U محصول ناخالص ملی اسمی
potential gross national product U تولید ناخالص ملی بالقوه
real gross national product U تولید ناخالص ملی واقعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com