English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
graphic input device U دستگاه ورودی گرافیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
graphic output device U دستگاه خروجی گرافیکی
input device U دستگاه ورودی
input output device U دستگاه ورودی و خروجی
input/output device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
graphic U نگارهای
graphic U به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
graphic U تعداد پیکس هایی که کامپیوتر روی صفحه نمایش میتواند نشان دهد
graphic U زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
graphic U صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
graphic U وابسته به فن نوشتن
graphic U ترسیمی
graphic U نوشته شده کشیده شده
graphic U واضح
graphic U مربوط به نقاشی یاترسیم
graphic U مقیاس مصور
graphic U نمودارترسیمی
graphic U نمودار مقیاس
graphic U گرافیک
graphic U مربوط به نقاشی
graphic U داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
graphic output U خروجی گرافیکی
graphic equalizer U همسانکنندهگرافیکی
graphic method U روش نگارهای
graphic panel U تابلو نگارهای
graphic portfolio U نقشههای ترسیمی دستی زمینی یا دریایی
graphic scale U مقیاس خطی
graphic scale U مقیاس مصور
graphic score U نمره نگارهای
graphic limits U حدود گرافیکی
graphic language U زبان نگارهای
graphic analysis U تحلیل نگارهای
graphic arts U هنرهای زیبا
graphic arts U هنر طراحی ودکوراسیون
graphic arts U هنر خط نویسی و طراحی
graphic character U دخشه نگارهای
graphic fitting U خط کش ت شکل
graphic fitting U خط کش طراحی
graphic display U یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
graphic data structure U ساختار داده گرافیکی
graphic training aid U پوسترهای اموزشی
graphic training aid U چارت اموزشی
graphic display resolution U وضوح نمایش گرافیکی
graphic display mode U مد نمایش گرافیکی
graphic rating scale U مقیاس درجه بندی نگارهای
device U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
device U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device U وسیله جانبی
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device U حیله
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device U PRN برای پورت چاپگر
device name U نام دستگاه
device U دستگاه
device U ماشین یا وسیله کارا
device U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
device U وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
device U روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
device U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
device U اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device U CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device U الت
device U دستگاه اسباب وسیله
device U تمهید
device U شیوه
I/O device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
v , device U ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
device U اختراع
device U شعار دستگاه
device U اسباب
device U تجهیزات
device U اپارات
device U فزاره
device U چاشنی
device U خارضامن
device U عامل
device U وسیله
device U ضامن
device U ابزار
warning device U وسیلههشدار
locking device U ابزار
fastening device U پوچگیره
synchronous device U دستگاه همزمان
synchronous device U دستگاه همگام
storage device U انباره
illuminating device U تجهیزات روشنایی
symbolic device U دستگاه سمبلیک
switching device U تجهیزات سوئیچینگ
ignition device U وسیله احتراق
gripping device U متعلقات گیره و بست
storage device U دستگاه انباره
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
mapping device U دستگاه نگاشت
timing device U ساعتی
drawing device U دستگاه ترسیمه
dressing device U دستگاه مستقیم کنی
lifting device U ابزار بالا بر
firing device U عامل منفجرکننده
firing device U ماسوره
firing device U ماسوره مین
timing device U وسیله
military device U اسباب ارتشی
physical device U ابزار مادی
To take someone in . to device ( fool ) someone . U کسی را گول زدن
So dont try to device yourself . U سعی نکن خودت را گول بزنی
display device U دستگاه نمایش
storage device U دستگاه ذخیره سازی
point device U کاملا راست
point device U بی عیب
pointing device U وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
pointing device U دستگاه اشاره گر
pressure device U ماسوره فشاری
pressure device U عامل فشاری مین
pull device U ماسوره کشش مین
pull device U عامل کششی
safety device U دستگاه ضامن
spooling device U وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
sighting device U دوربین دستگاه نشانه روی
sighting device U وسیله نشانه روی
sequential device U دستگاه ترتیبی
send only device U دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
semiconductor device U دستگاه نیمه هادی
safety device U خارضامن
point device U بسیار درست
picking device U دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
storage device U دستگاه ذخیره
logic device U دستگاه منطقی
storage device U دستگاه انبارش
MCI device U وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
microcoding device U دستگاه ریزبرنامه نویسی
nonohmic device U دستگاه غیر اهمی
output device U دستگاه خروجی
overcurrent device U دستگاه حفافت
overload device U فیوز گرمایی
passive device U دستگاه منفعل
peripheral device U دستگاه جنبی
safety device U ضامن
discrete device U دستگاه گسسته
active device U دستگاه فعال
antilift device U ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
antirecovery device U ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
antisweep device U ضامن ضد مین روبی
electroreceptive device U وسیله برقی
antisweep device U ضامن ضد جمع اوری مین
antiwatching device U ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
antiwithdrawal device U وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
asynchronous device U دستگاه ناهمگام
asynchronous device U دستگاه غیرهمزمان
communication device U دستگاه ارتباطی
combination device U ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
antifriction device U مکانیسم ضد اصطکاک
active device U دستگاه کنشی
analog device U دستگاه قیاسی
analog device U دستگاه انالوگ
anticountermining device U وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
antifriction device U وسیله ضد اصطکاک
bistable device U دستگاه دوپایا
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
clamping device U وسایل قید و بست
dedicated device U دستگاه اختصاصی
device cluster U گروه دستگاه
device status U وضعیت دستگاه
device number U شماره دستگاه
binary device U دستگاه دو حالته
bending device U کج گیر
device flag U پرچم دستگاه
device independence U استقلال دستگاه
device independence U مستقل از دستگاه
audio device U دستگاه سمعی
device handler U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
auctioneering device U وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
device driver U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device dependent U وابسته به دستگاه
device code U کد دستگاه
device driver U محرک دستگاه
device driver U برنامه راه اندازی دستگاه
device handler U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
ten year device وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
coupling guide device U دستگاهحافظاتصال
time delay device U دستگاه تاخیردار
unit record device U دستگاه ضبط واحد
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
voice operated device U دستگاه با کار افت صدایی
air navigation device U دستگاههدایتهوایی
anti-skating device U دستگاهضدلفزش
peripheral device port U قسمتاصلیتنظیماتمحیط
slat tilt device U وسیلهسرازیریمیله
solid state device U دستگاه حالت جامد
sequential access device U دستگاه با دستیابی ترتیبی
optical recognition device U دستگاه تشخیص نوری
pipe bending device U لوله خمکن
automatic steering device U سکان خودکار
mass storage device U دستگاه انبوه ذخیره
mass storage device U دستگاه تل انبارش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com