English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
goal attack U گلزن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
own goal U گل به دروازه خودی
goal U 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goal third U گلسوم
goal U گل
goal U گل زدن هدفی در پیش داشتن
goal U هدف کلی
goal U هدف
goal U مقصد
goal U دروازه
keep goal U دروازه بانی
goal U دروازه بان
in goal U دروازه بان
goal U گل [ورزش]
goal-oriented <adj.> U مقصد گرا
mallet goal U نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
goal-oriented <adj.> U هدف دار
goal scorer U گلزن [ورزش]
dropped goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal U گل
to attain ones goal U بارزوی خودنائل شدن
goal area U منطقه دروازه
tend goal U دروازه بانی
touch in goal U محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
tend goal U حفظ دروازه
to attain ones goal U بمقصد
to make a goal U توپ راازدروازه طرف مقابل بیرون کردن
penalty goal U پنالتی گل شده
goal circle U محدودهگل
drop goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop a goal U ضربه زدن بر فراز دروازه
To score a goal . U گل زدن ( درفوتبال وغیره )
goal umpire U دروازه بان واترپولو
goal difference U تفاضلگلدرفوتبال
to attain ones goal U خودرسیدن
goal shooter U گلزن
goal defence U دفاعگل
to make a goal U یک بازی بردن
goal judge U داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
goal crease U نیمدایره جلودروازه لاکراس
goal directed U هدف گرا
goal games U بازیهای دروازه دار
goal gradient U شیب هدف
goal posts U پایههای دروازه
goal keeper U دروازه بان
goal oriented U هدف گرا
goal kick U ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
goal kick U شوت بسوی دروازه
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
goal mouth U دهانه دروازه
goal oriented U مقصد گرا
goal crease U محوطه دروازه
goal box U جعبه هدف
goal average U گل شماری
goal throw U پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
field goal U گل از راه دور
field goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
goal-oriented <adj.> U هدف گرا
goal tending U خطای اثر گذاردن روی توپ حلقه
goal tender U دروازه بان
goal object U شیئی هدف
goal programming U برنامه ریزی ارمانی
to miss the goal U گل نکردن [ورزش]
to miss the goal U به گل نزدن [ورزش]
goal average U گل اواژ
goal predicates blackness U زغال از سیاهی خبر میدهد
touch in goal line U ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
changing the goal keeper U تعویض دروازه بان
to rifle the ball into the goal U با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
high goal polo U چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
shot direct at goal U شوت مستقیم به دروازه
goal area line U خط دروازه
goal line referee U داورخطگل
goal keeper line U خط دروازه بان
fractional antedating goal response U خرده پاسخ انتظار هدف
attack U اعتداء
attack U حمله کردن
attack U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack U مبادرت کردن به
attack U تعدی
attack U افند
attack [on] U حمله کردن [بر]
attack U تک کردن
attack U تکش
attack U تاخت
attack U حمله کردن بر
attack U مبادرت کردن به تاخت کردن
attack U با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
attack U حمله
attack U اصابت یا نزول ناخوشی
attack U تک
attack U تاخت و تاز یورش
internal attack U تک داخلی یا تک از داخل
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
launch an attack U حمله کردن
launch an attack U شروع حمله
a racist attack U حمله ای با غرض نژاد پرستی
launch an attack U اجرای حمله شروع تک
holding attack U تک بازدارنده
spoiling attack U تک ممانعتی
line of attack U هدف
wing attack U حملهگوشه
preemptive attack U تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
holding attack U تک تثبیت کننده
suicide attack U قصد کشت بوسیله خودکشی
holding attack U تک متوقف کننده
suicide attack U حمله با خودکشی
She had a heart attack . U قلبش گرفت ( حمله قلبی )
to resist an attack U در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
simple attack U حمله ساده
sicilian attack U حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
heart attack U حملهی قلبی
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
attack line U خطاصابت
preparation of attack U شمشیرباز اماده حمله
attack on humans U آسیببشری
attack on nature U آسیبمحیطزیست
sozin attack U حمله سوزین در دفاع سیسیلی
spoiling attack U تک ایذایی
spray attack U پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
to resist an attack U حملهای رادفع کردن
torre attack U حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
velimirovic attack U حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
surprise attack U تک غافلگیری تک غافلگیرانه
surprise attack U تک ناگهانی
stern attack U تک نزولی ازسمت عقب
stern attack U در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
yogoslav attack U حمله یوگوسلاو در واریاسیون دراگون دفاع سیسیلی شطرنج
preemptive attack U تک پیشگیری
post attack U بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
minority attack U حمله اقلیت پیادهای شطرنج
minority attack U حمله مینوریته
mating attack U حمله ماتی
marshall attack U حمله مارشال در روی لوپس
To attack someone from the back. U از پشت به کسی حمله کردن
main attack U حمله اصلی
main attack U تلاش اصلی نیروها
main attack U تک اصلی
moller attack U حمله مولر در جوئوکوپیانوشطرنج
momentum of attack U دور حمله
momentum of attack U شدت حمله
pillsbury attack U حمله پیلزبری در گامبی وزیرشطرنج
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phased attack U تک مرحله به مرحله
counter attack U پاتک
open to attack U در معرض حمله
nimzovitch attack U گشایش لارسن
nimzovitch attack U حمله نیمزوویچ
line of attack U سینه شمشیرباز
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
attack plotter U وسیله ردنگار
attack plane U هواپیمای تک
attack pattern U ارایش تک
attack pattern U الگوی تک
attack origine U کشور اغازکننده تک
attack origine U محل اغازتک
attack origine U محل یا منبع تک
attack on the blade U حمله شمشیرباز به تیغه
attack on preparation U شمشیرباز اماده برای حمله
attack plotter U ردنگار هدف
attack position U موضع تک
attack size U اندازه تک
banzai attack U حمله بی پروا
backside attack U حمله از پشت
attack zone U منطقه حمله
attack transport U ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
attack transport U ناو ترابری نیروی تک
attack timing U زمان بندی تک
attack teacher U وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
attack speed U سرعت تک
attack size U استعداد وسایل درگیر در تک
attack helicopter U هلیکوپتر تک
attack helicopter U هلیکوپتر تک ور
attack heading U جهت تک
angle of attack U زاویه تک
anderssen attack U حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
air attack U حمله هوایی
air attack U تک هوایی
accidental attack U تک تصادفی
absence attack U حمله غیاب
counter-attack U پاتک
counter-attack U حمله متقابله
anxiety attack U حمله اضطراب
attack altitude U ارتفاع تک
attack assessment U ارزیابی نتایج تک
attack heading U سمت تک
attack group U گروه تک به ساحل
attack group U گروه تک
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
counter attack U حمله متقابله
attack carrier U ناو هواپیمابر افندی
attack block U دفاع روی تور والیبال
attack assessment U ارزیابی تک
close attack U سه مهاجم
creeping attack U تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
creeping attack U تک غافلگیرانه دریایی
echelon of attack U موج حمله
echelon of attack U رده حمله
cut off attack U تک قطع کننده مسیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com