English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
glove orange نارنگی [گیاه شناسی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
orange U مرکبات نارنجی
orange پرتقالی
orange U نارنج
orange U پرتقال
orange peel U پوست یا خلال نارنج
orange pekoe U چای زرین
methyl orange U نارنجی متیل
mock orange U یاس درختی
sour orange U نارنج
mock orange U یاس شیروانی
Orange Book U مجموعه استانداردهای Philips که قالب ROM-CD قابل ضبط را بیان میکند
orange flower U بهار نارنج
orange flower U گل نارنج یاپرتغال
orange forces U علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
sour orange U درخت نارنج
orange pekoe U چای زرین اعلی
orange blossom U تزئینکنندهعروسی
china orange نارنگی
orange juice U آب پرتقال
I'd like some orange juice. من آب پرتقال میخواهم.
To squeeze an orange . U پرتقال را فشردن
mandarin orange نارنگی [گیاه شناسی]
He gulped down the orange juice . U آب پرتقال رایکباره سر کشید
orange flower water U عرق بهار نارنج
essential oil of orange flower U عطر بهار نارنج
It's Lombard Street to a China orange. <idiom> U کاملا مسلم وقطعی است.
It's Lombard Street to a China orange. <idiom> U بطور قطع [حتما] اتفاق می افتد.
glove U دستکش
to take up the glove U قبول مبارزه کردن
to throw down the glove U بجنگ تن بتن دعوت کردن
batting glove U دستکشگویزنی
to throw down the glove U بمبارزه خواندن
golf glove U دستکشگلف
ski glove U دستکشاسکی
catch glove U دستکشمخصوصتوپگرفتن
driving glove U دستکشرانندگی
fielder's glove U دستکشبازیکن
diving glove U دستکشغواصی
catcher's glove U دستکشگیرنده
glove finger U انگشتدستکش
riding glove U دستکشسوارکاری
fit like a glove <idiom> U کاملا مناسب
short glove U دستکشکوتاه
evening glove U دستکشمهمانی
to fit like a glove U درست اندازه بودن
hand and glove U خیلی صمیمی
glove compartment U جعبه داش بورد
glove stretcher U اسباب گشادکردن پنجههای دستکش
glove fight U مشت بازی بادستکش
glove anesthesia U بی حسی دست
glove compartment U جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
glove compartments U جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
catching glove U دستکش دروازه بان
boxing glove U دستکش بوکس
hand and glove U خیلی نزدیک
hand and glove U دوست یک دل ویکزبان
hand and glove U دوست همراز
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
palm of a glove U بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
kid glove U دستکش پوش
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
kid glove U گریزان وفراری از کار
hand in glove U دوست همراز
hand in glove U دوست یک دل ویکزبان
hand in glove U خیلی نزدیک
hand in glove U خیلی صمیمی
glove compartments U جعبه داش بورد
blow with the open glove U ضربه با دستکش باز بوکس
Where is the mate ( companion ) of this glove ? U لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
wrist-length glove U دستکشمچ
The coat fitted me like a glove . U کت قالب تنم بود ( کاملا" انداره بود )
an iron hand in a valvet glove U دست اهنین در دستکش مخملی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com