Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
glass paper
U
کاغذ گلاسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
looking-glass
U
ائینه
glass
U
ایینه شیشه دوربین
glass
U
استکان
glass
U
گیلاس جام
glass
U
لیوان
glass
U
ابگینه
looking glass
U
ایینه
looking glass
U
اینه
looking glass self
U
خود ایینهای
glass
U
عدسی
to f. glass
U
شیشه گری کردن
glass
U
شیشه ذره بین عدسی
glass
U
الت شیشهای
glass
U
زجاج
glass
U
لیوان یخ
glass
U
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
glass
U
دستگاه بارومتر
glass
U
صیقلی کردن
glass
U
عینک دار کردن شیشهای کردن
glass
U
شیشه گرفتن
glass
U
عینک
glass
U
شیشه
glass
U
شیشه الات
hand glass
U
ساعت شنی
focusing glass
U
ذره بین جیبی
frosted glass
U
شیشه کدر
frosted glass
U
شیشه مات
gauge glass
U
درجه اب
glass blower
U
شیشه گر
glass wool
U
پشم شیشه
glass blowing
U
شیشه گری
beer glass
U
لیوانآبجو
hand glass
U
ذره بین
hand glass
U
کوچک دسته دار
hand glass
U
ایینه
ground glass
U
نوعی شیشه نورافشان که دارای سطحی تراشیده است
granulated glass
U
شیشه دان دان
granulated glass
U
شیشه اج دار
glass snake
U
نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
flint glass
U
بلور
flint glass
U
فرف بلور
bordeaux glass
U
گیلاسمخصوصشرابفرانسوی
glass bulb
U
حباب شیشهای
glass cloth
U
کهنه شیشه پاک کن
glass rule
U
خط کش شیشهای
glass rod
U
میله شیشهای
glass rebate
U
دوراهه شیشه
glass eye
U
چشم شیشهای
glass eye
U
چشم مصنوعی
glass kiln
U
کوره شیشه گری
glass jaw
U
بوکسوراسیب پذیر
glass eyed
U
کور
glass house
U
گلخانه
glass frit
U
شیشه متخلخل
glass fibers
U
الیاف شیشه
glass separator
U
میان گیر شیشهای باتری
glass eye
U
عینک
glass cloth
U
شیشه پاک کن
glass cutter
U
الماس شیشه بری
glass jaw
U
ارواره شیشهای
glass wool
U
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
glass wool
U
پشم یا براده شیشه پشم شیشه
glass ware
U
فروف شیشه
glass cutter
U
شیشه بر
glass dust
U
خرده شیشه
glass electrode
U
الکترود شیشهای
glass vessels
U
فروف شیشهای
glass tube
U
لوله شیشهای
glass eyed
U
بی حالت
hard glass
U
شیشه سخت
pier glass
U
ایینه قدی
soluble glass
U
سدیم سیلیکات
soluble glass
U
شیشه مایع
spun glass
U
شیشه تاب خورده
spun glass
U
شیشه مذاب الیاف مانند
spun glass
U
شیشه ریسیده
stined glass
U
شیشه رنگی
tempered glass
U
شیشه ابداده
ornamental glass
U
شیشه تزئینی
opera glass
U
دوربین مخصوص اپرا
opaque glass
U
شیشه کدر
sight glass
U
شیشه مرئی
sheet glass
U
شیشه جام
security glass
U
شیشه نشکن
race glass
U
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
rain glass
U
میزان سنج
rain glass
U
میزان الهوا
rolled glass
U
شیشه نورد خورده
safety glass
U
عینک ایمنی
safety glass
U
شیشه ایمنی
safety glass
U
شیشه بی خطراتومبیل
safety glass
U
شیشه نشکن
safety glass
U
شیشه اطمینان
security glass
U
شیشه ایمنی
obscured glass
U
شیشه مات
obscured glass
U
شیشه تار
liquid glass
U
شیشه مایع
lime glass
U
شیشه اهکی
sheet glass
U
شیشه ورقی
water glass
U
لیوان اب
lead glass
U
شیشه سربی
water glass
U
شیشه مایع
weather glass
U
هواسنج میزان الهوا
wire glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
wired glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
hour glass
U
ساعت ریگی
water glass
U
اب شیشه
water glass
U
شیشه محلول
watch glass
U
شیشه ساعت
objective glass
U
عدسی شیئی
object glass
U
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
object glass
U
عدسی شیئی
night glass
U
دوربین شب
muscovy glass
U
شیشه معدنی
muscovy glass
U
سنگ طلقی
mirror glass
U
شیشه اینه
minute glass
U
ساعت ریگی دقیقهای
measuring glass
U
درجه دار
measuring glass
U
پیمانه
he is blowing glass
U
شیشه را با فوت درست کردن
There is a glass missing.
یک لیوان کم است.
crown glass
U
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
burning glass
U
ذره بین
burning glass
U
عدسی محدب یاایینه مقعر
burning glass
U
عینک جوشکاری
cast glass
U
شیشه جام ریختگی
cast glass
U
شیشه ریخته گی
colored glass
U
شیشه رنگی
liqueur glass
U
جام لیکور
crown glass
U
شیشه گردیاچرخی
hock glass
U
جام پایهبلند
bell glass
U
مردنگی
stained glass
U
شیشه کاری منقوش
a glass of water
U
یک لیوان آب
cut glass
U
بلور کریستال
magnifying glass
U
ذره بین
plate glass
U
شیشه لوحی
plate glass
U
شیشه سنگ شیشه تختهای
glass fibre
U
فایبرگلاس
port glass
U
جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
spy glass
U
تلسکپ یادوربین کوچک
stained glass
U
شیشه بندی منقوش
crystal glass
U
بلور
cupping glass
U
شاخ حجامت
eye glass
U
شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
eye glass
U
عینک دستی
glass cover
U
پوشششیشهای
burgundy glass
U
بورگندی
brandy glass
U
گیلاسکنیاک
cocktail glass
U
لیوانمخصوصمشروب
burgundy glass
U
لیوان
champagne glass
U
گیلاسگردشامپاین
field glass
U
دوربین صحرایی
finger glass
U
فرف انگشت شوئی
field glass
U
عدسی درونی دوربین یاذره بین
glass dome
U
برآمدگیشیشهای
glass roof
U
سقفشیشهای
glass sphere
U
گویشیشهای
drinking glass
U
فنجان
drinking glass
U
گیلاس
glass slide
U
اسلایدشیشهای
white wine glass
U
جام مشروبسفید
He emptied the glass to the last drop .
U
لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
glass-lined tank
U
مخزنکوچکشیشهای
glass transition temperature
U
دمای تبدیل شیشهای
Empty this glass of water.
U
این لیوان آب راخالی کن
rough cast glass
U
شیشه خام
black glass bottle
U
بطری
glass membrance electrode
U
الکترود شیشه غشایی
The glass is full of water.
U
لیوان پر از آب است
glass type tube
U
لامپ الکترونی شیشهای
to temper
[metal or glass]
U
آب دادن
[سخت کردن]
[آبدیده کردن]
[بازپخت کردن]
[فلز یا شیشه]
black glass bottle
U
بطلی
octal glass type tube
U
لامپ الکترونی هشت پایهای
glass-fronted display cabinet
U
بوفه
paper
U
محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper
U
سفته برات
paper
U
اوراق بهادار
paper
U
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper
U
چاپ کردن
paper
U
روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
paper
U
روش حرکت دادن کاغذ به جلو
paper
U
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
on paper
U
ازروی حساب یا قلم و کاغذ بافرض
paper
U
درکاغذ پیچیدن
paper
U
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
paper
U
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper
U
ورقه مشخصات کشتی
paper
U
کاغذ
paper
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper
U
روی کاغذاوردن
paper
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper
U
روزنامه
paper
U
مقاله
paper
U
جواز پروانه
paper
U
ورقه
paper
U
ورق کاغذ
paper
U
اوراق
paper
U
روی کاغذ نوشتن
plain paper
U
کاغذ بی نقش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com