English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flow process U جریان انجام کار
flow process U جریان چرخش کار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
process U عملکرد
process U مرحله
process U پویش
process U تهیه کردن
process U روند
process U فراگرد
process U شیوه
process U تحویل
process U جریان کار
process U تقویم کردن تولید کردن
process U مراحلی راطی کردن
process U بانجام رساندن تمام کردن
process U فرا گرد
process U فراشد روند
process U فرایند
process U پردازش کردن
process U جریان
process U پرورش دادن
process U فرابرد فرابرش
process U جریان کار در دادگاه
process U جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process U برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process U و وسایل کنترل و پشتیبانی
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process U تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process U انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process U عمل
process U مرحله جریان
process U احضار کردن
process U عمل اوردن
process U روند طریقه
process U روش
process U طرزعمل
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process U تهیه و تولید کردن
process U زائده
process U تکلیف به حضور کردن
process U مراحل مختلف چیزی
process U پیشرفت تدریجی ومداوم
process U جریان عمل مرحله
process U دوره عمل
discriminal process U فرایند افتراقی
dissipative process U فرایند اتلافی
duplexing process U فرایند دوپلکس
ecological process U فرایند بوم شناختی
extrusion process U فرایند چکش کاری
final process U دستور اجرای حکم
interative process U فرایند تکراری
fission process U فرایند انشقاق پروسه انشقاق
fission process U مرحله انشقاق
fission process U روند انشقاق
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
predefined process U فرایند از پیش تعریف شده
photogelatin process U چاپ بوسیله ژلاتین
oxidizing process U فراینداحیاء
oxidizing process U فرایند اکسیداسیون
output process U فرایند خروجی
obolete process U فرایندهای مهجور
mond process U فرایند موند
direct process U فرایند مستقیم
converting process U فرایند بیرنه
coronoid process U زائده منقاری
cyclic process U فرایند چرخهای
decision process U فرایند تصمیم
fixation process U فرایند تثبیت
steelmaking process U فرایند فولادسازی
isothermal process U تحول در دمای ثابت
isothermal process U تحول همدما
iterative process U فرایند تکراری
iterative process U فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
manufacture process U فرایند ساخت
mental process U فرایند ذهنی
manufacture process U فراگرد ساخت
manufacturing process U پویش ساخت
markov process U فرایند مارکف
manufacturing process U فرایند ساخت
isothermal process U پروسه هم دما
isentropic process U فرایند هم انتروپی
mesne process U مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
fusion process U فرایند ذوب
gosseneck process U فرایند دوخمی
historical process U فرایند تاریخی
historical process U پویش تاریخی
in process of time U بمرور زمان
in process of time U رفته رفته
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
irreversible process U فرایند برگشت ناپذیر
irreversible process U پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
mastoid process U زایده پستانی
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
styloid process U زائده سهمی
stochastic process U فرایند اتفاقی
solidifying process U پروسه انجماد
solidifying process U روند انجماد جریان انجماد
solidifying process U فرایند انجماد
sequential process U فرایند ترتیبی
selective process U فرایند گزینشی
scrubbing process U فرایند شستشو و تصفیه
salpeter process U فرایند سالپیتر
transverse process U زائده جانبی ستون فقرات
trustee process U توقیف
tunneling process U فرایند تونل زنی
solution [process] U راه حل
process of negotiations U روند مذاکرات
To process and treat something . U چیزی راعمل آوردن
due process U سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
spinous process U زائدهخارمانند
ziegler process U فرایند زیگلر
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
word process U ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
unionmelt process U فرایند الیرا
reversal process U جریان معکوس
retread process U تقویت روکش روکش دوباره
retread process U تعمیر مجدد
process server U مامور ابلاغ برگهای قانونی
process schizophrenia U اسکیزوفرنیای تکوینی
process of industrialization U فرایند صنعتی شدن
solidifying process U مرحله انجماد
process conversion U تبدیل فرایند
process control U کنترل فرایند
process control U بررسی فرایند
process control U کنترل فرایندها
process chart U نقشه روند کار
process chart U نقشه عملیات
production process U فرایند تولید
production process U جریان تولید
remelting process U روش ذوب مجدد
remelting process U فرایند ذوب مجدد
refining process U فرایند پالایش
refinery process U فرایند کوره پالایش
random process U جریان تصادفی فرایند تصادفی
random process U پویش تصادفی
pultrusion process U فرایند کشش رانی
pterygoid process U زائده نازله عظم وتدی
pterygoid process U زائده نازله استخوان شب پرهای
production process U روند ساخت
process bound U برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
bessemer process U فرایند بسمر
batch process U فرایند پیمانهای
cladding process U مرحله روکش کاری
child process U تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
cleaning process U فرایند شستشو
associative process U فرایند تجمعی
background process U فرایندهای پس زمینه
batch process U فرایندناپیوسته
acid process U فرایند اسیدی
cladding process U فرایند پوشش
annealing process U فرایند تابکاری
adiabatic process U فرایند بی دررو
budget process U مراحل بودجه
budget process U فرایند بودجه
continuous process U فرایند پیوسته
flow U روانی
flow U حرکت به نرمی
flow U حرکت داده در یک سیستم
flow U مدیریت جریان داده
flow U لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow U جریان
flow U جاری شدن
flow U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
to flow over U لبریزشدن
flow U سیلان
to flow over U طغیان کردن
flow U روانی سلاست
flow U بده
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U ناشی شدن فلو
flow U حرکت متناوب
over flow U طغیان ریزش
flow U جاری بودن روان شدن
flow U روند
over flow U لبریز شدن
over flow U لبریزی
over flow U سر ریز
flow U گردش
to flow over U سر رفتن
flow U بده شریدن
flow U سلاست
to go with the flow <idiom> U در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
out flow U برون ریز
flow U مد
flow U سلیس بودن
flow U جریان جاری کردن
spark cutting process U فرایند برشکاری شعلهای
bench scale process U فرایند کارگاهی
investment castings process U فرایند ریخته گی بسته
lost wax process U ریخته گری با مدلهای مومی
roll piercing process U فرایند نوردمایل
process control computer U کامپیوتر کنترل فرایند
fortran translation process U فرایند ترجمه فرترن
press cast process U فرایند ریخته گری فشاری
lead chamber process U فرایند اتاق سربی
shell molding process U فرایند قالب گیری پوستهای
reciprocating rolling process U فرایند نوردکاری رفت و امدی
lins donawitz process U طریقه ال دی
hot dipping process U فرایند اندودکاری
centrifugal casting process U فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com