English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
file conversion utility U برنامه کمکی تبدیل فایل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
file conversion U تبدیل فایل
file transfer utility U برنامه کمکی انتقال فایل
file compression utility U برنامه کمکی فشرده کردن فایل
conversion U نوکیشی
conversion U تغییرکیش
conversion U تسعیر
conversion U تبدیل
conversion U تغییر
conversion U پرتاب ازاد
conversion U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion U تغییر مذهب
conversion U استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
conversion U قلب
conversion cost U هزینه تبدیل
conversion cost U هزینه تسعیر
conversion factor U ضریب تبدیل
conversion hysteria U هیستری تبدیلی
conversion angle U زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
conversion angle U زاویه حامل مسیر ناو
code conversion U تبدیل کد
code conversion U تبدیل رمز
conversion efficiency U بازده تبدیل
internal conversion U تبدیل درونی
conversion neurosis U روان رنجوری تبدیلی
conversion of data U تبدیل عناصر
conversion of shares U تبدیل سهام
direct conversion U تبدیل مستقیم
double conversion U تبدیل دوگانه
internal conversion U تبدیل باطنی
fiel conversion U تبدیل پرونده
fiel conversion U تبدیل فایل
frequency conversion U تبدیل فرکانس
media conversion U تبدیل رسانه ها
parallel conversion U تبدیل موازی
phased conversion U تبدیل مرحله بندی شده
process conversion U تبدیل فرایند
loan conversion U تجدید نظر در شرایط وام
data conversion U تبدیل داده ها
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
conversion scale U مقیاس خطی
conversion reaction U واکنش تبدیلی
conversion table U جدول تبدیل
conversion tables U جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
conversion transconductance U رسانایی متقابل وارون
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
conversion rate U نرخ تبدیل
conversion price U قیمت تبدیل
conversion price U بهای تبدیل
standard conversion factor U ضریب تبدیل استاندارد
internal conversion coefficient U ضریب تبدیل داخلی
image conversion equipment U دستگاه مبدل تصویر
binary to decimal conversion U تبدیل دودوئی به دهدهی
energy conversion efficiency U راندمان تبدیل انرژی
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
decimal to octal conversion U تبدیل دهدهی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
decimal to binary conversion U تبدیل دهدهی به دودوئی
decimal to hexadecimal conversion U تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
utility U منفعت
utility U فایده
utility U سودمندی
utility U مفیدیت
utility U کاربردپذیری
utility U صنایع همگانی
utility U مطلوبیت
utility U باری
utility U چیزسودمند
utility U مفید بودن
utility U بارکش
utility U تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
utility U ذخیره همه فن حریف
utility U نفع
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
utility U سود فایده
utility U وسایل رفاهی
utility U عمومی همه مصرفه
utility U برنامه سودمند
from utility U from
bulk petroleum conversion kit U جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
utility car U وسیله نقلیه عمومی
diminishing utility U اصل فایده نزولی
diminishing utility U قانون تقلیل تمایل به مصرف
utility maximization U به حداکثر رسانیدن مطلوبیت
utility function U تابع مفید
utility function U تابع کاربردی
utility frontier U مرز مطلوبیت
utility program U برنامه سودمند
utility vehicle U وسیله نقلیه عمومی
time utility U استفاده از زمان
total utility U مطلوبیت کل
utility programs U برنامههای سودمند
undelete utility U برنامه کمکی احیاء
utility program U برنامه کاربردی
downloading utility U برنامه کمکی استقرار
time utility U بهره گیری از شرایط زمانی
dis utility U عدم مطلوبیت
utility program U برنامه مفید
utility routine U روال سودمند
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
utility vehicle U وسیله نقلیه عام المنفعه
margin utility U حد مطلوبیت کالا
pf public utility U سودمند برای همه
outline utility U برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
ordinal utility U مطلوبیت ترتیبی
of public utility U عام المنفعه
of popular utility U سودمندبرای همه
backup utility U برنامه کمکی پشتیبان
of popular utility U عام المنفعه
marginal utility U فایده نهائی
marginal utility U مطلوبیت نهائی
margin utility U مطلوبیت نهایی
form utility U مطلوبیت شکلی
form utility U کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
form utility U در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
pf public utility U عام المنفعه
Briefcase utility U در ویندوز امکان مخصوصی برای به روز نگه داشتن فایلهای کامپیوتر قابل حمل یا PC
cardinal utility U مطلوبیت عددی
subjective utility U سودمندی ذهنی
table utility U برنامه کمکی جدولی
public utility U عام المنفعه
coefficient of utility U ضریب مصرف
public utility U کار عام المنفعه
place utility U استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
place utility U مطلوبیت مکانی
computer utility U سودمندی کامپیوتر
computer utility U خدمات کامپیوتری
the utility of medicines U سودمندی داروها
information utility U utility computer
conversion loss of frequency changer cry U اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهائی
diminishing marginal utility U فایده نهایی نزولی
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهایی
screen saver utility U برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
marginal utility curve U منحنی مطلوبیت نهائی
personal service utility U کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
personal service utility U عرضه سرانه کار
marginal utility function U تابع مطلوبیت نهائی
marginal utility school U قرار داد
marginal utility of money U مطلوبیت نهائی پول
total utility function U تابع مطلوبیت کل
marginal utility of income U مطلوبیت نهائی درامد
marginal utility of capital U مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
document comparison utility U برنامه کمکی مقایسه مدارک
utility possibility frontier U مرز امکانات مطلوبیت
utility possibility curve U منحنی امکانات مطلوبیت
law of diminishing marginal utility U قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. U آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
file U در صف راه رفتن
file U صورت
I/O file U داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
file U اصلاح کردن
file U ستون کردن بایگانی کردن
file U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
associated file U سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
file U بایگانی
file name U نام فایل
file U پرونده
to file off or away U زدودن
com file U در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
file U سوهان زدن
file U رژه رفتن
com file U COفایل
file U دسته کاغذهای مرتب
file U فهرست
file U اهن سای
file U ساییدن پرداخت کردن
associated file U وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated file U متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
file name U نام پرونده
to file off U رژه رفتن
file U بایگانی کردن
to file off or away U باسوهان بردن
to keep on file U درپرونده نگاه داشتن
to keep on file U ضبط کردن
file U صف درپرونده گذاشتن
file U به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file U پرونده ستون
file U ستون
file U فایل
file U قطار
file U سوهان
keep on file U بایگانی کردن
file U به خط کردن
file U بخشی از داده روی کامپیوتر
file U ردیف صف به صف کردن
open file U ستون باز شطرنج
to file a petition U بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
rotary file U پروندهچرخشی
multivolume file U نوارمغناطیسی یا فلاپی دیسک جهت نگهداری ان میباشد پرونده چند حجمی
open file U فایل باز
to file an application to somebody U از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
spike file U بایگانیسوزنی
file leader U سردسته
mill file U سوهان دستی
suspension file U پوشهآویزان
PCX file U روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com