Perdic | expansion theorem | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 109 (6 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	expansion theorem U	قضیه بسطی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	theorem U	قضیه
	theorem U	مسئله
	theorem U	قاعده نکره
	theorem U	برهان
	theorem U	نظریه
	euler theorem U	در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
	euler theorem U	قضیه اولر
	energy theorem U	تئوری انرژی
	duality theorem U	قضیه دوگانگی
	h theorem of boltzmann U	قضیه H بولتزمن
	binomial theorem U	قضیه دو جملهای
	bernoulli theorem U	قضیه برنولی
	addition theorem U	قضیه جمع پذیری
	bayes'theorem U	قضیه بیس
	variation theorem U	قضیه تغییر
	virial theorem U	قضیه ویریال
	theorem proving U	اثبات نظریه
	slutsky theorem U	براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
	slutsky theorem U	قضیه اسلاتسکی
	Pythagorean theorem U	قضیه فیثاغورس [ریاضی]
	Pythagoras' theorem U	قضیه فیثاغورس [ریاضی]
	rearrangement theorem U	قضیه نوارایی
	euler's theorem U	قضیه اویلر
	orthogonality theorem U	قضیه تعامد
	well-ordering theorem U	قضیه خوش ترتیبی [ریاضی]
	prime number theorem U	قضیه اعداد اول [ریاضی]
	jahn teller theorem U	قضیه یان- تلر
	cob web theorem U	ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
	clausius virial theorem U	قضیه ویریال کلازیوس
	central limit theorem U	قضیه حد مرکزی
	balanced budget theorem U	قضیه بودجه متوازن
	expansion U	بسط
	expansion U	واتنش
	expansion U	وسعت
	expansion U	انبساط بسط
	expansion U	گسترش توسعه
	expansion U	توسعه گسترش دادن کشیدن
	expansion U	انبساط
	expansion U	گسترش انبساط
	expansion U	شکوفائی
	expansion U	گسترش
	expansion U	افزایش
	expansion U	مین میکند
	expansion U	تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
	expansion U	خط وط آدرس و داده متصل یه یک اتصال به کارتهای وسیع اجاره کنترل و دستیابی به داده حافظه را می دهند
	expansion U	اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
	expansion U	افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
	expansion U	فرآیندی که در آن فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جانشین میشود
	expansion U	توسعه
	path of expansion U	مسیر توسعه
	thermal expansion U	انبساط حرارتی
	expansion joint U	درز انبساط
	coefficient of expansion U	ضریب انبساط
	monetary expansion U	افزایش پول
	coefficient of expansion U	ضریب گستردگی
	monetary expansion U	توسعه پولی
	path of expansion U	مسیر گسترش
	polynomial expansion U	بست چندجملهای
	vertical expansion U	گسترش عمودی
	expansion chamber U	دریچهانبساط
	macro expansion U	بسط درشت دستور
	bank expansion U	گسترش بانکی
	binomial expansion U	بسط دو جملهای
	Taylor expansion U	بسط تیلور [ریاضی]
	expansion scab U	ریشه
	expansion tank U	مخزنانبساط
	expansion space U	فضایانبساط
	expansion diaphragm U	دیاگرام انبساط
	expansion connector U	صفحهاتصال
	laplace expansion U	بسط لاپلاس
	heat expansion U	انبساط حرارت
	expansion card U	کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
	expansion path U	مسیر گسترش
	expansion bus U	گذر گسترشی
	expansion orbit U	مدار نشان
	expansion of universe U	انبساط جهان
	expansion loop U	خم انبساط
	expansion joint U	درز انبساطی
	expansion joint U	درز وارفت
	expansion joint U	درز گسترش درز گشایش
	expansion joint U	اتصال چند قسمتی
	expansion interface U	حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
	expansion interface U	تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
	expansion heat U	گرمای واتنش
	expansion heat U	حرارت انبساط
	expansion coefficient U	ضریب انبساط
	expansion path U	مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
	expansion point U	درز انبساط
	free expansion U	انبساط ازاد
	expansion unit U	وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
	credit expansion U	گسترش اعتبار
	expansion team U	تیم تازه وارد به لیگ
	expansion bearing U	تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
	expansion board U	برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
	expansion table U	میز کشویی
	expansion table U	میز کشابی
	expansion slots U	شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
	expansion slot U	شکاف گسترشی
	cubical expansion U	انبساط حجمی
	expansion rule U	قاعده بسط
	expansion bolt U	پیچ واشو
	expansion rate U	اهنگ انبساط
	characteristic expansion time U	زمان شاخص انبساط
	thermal coefficient of expansion U	ضریب انبساط حرارتی
	taylor series expansion U	بسط سری تیلور
	coefficient of thermal expansion U	ضریب انبساط حرارتی
	multipe expansion of credit U	استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
	automatic volume expansion U	گسترش خودکار صدا

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy