Perdic | excess cover treaty | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (6 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	excess cover treaty U	قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	excess loss cover U	بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
	He has read the book from cover to cover . U	کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
	excess U	زیادتی
	excess U	اضافه مازاد
	excess U	افراط
	excess U	افزونی
	excess U	زیادی
	excess U	افراط بی اعتدالی
	excess U	اضافه
	excess U	اضافی
	excess U	مازاد
	excess U	زیاده از حد
	excess U	کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
	excess U	مقدار زیادی از چیزی
	in excess of U	متجاوزاز
	in excess U	بیشترازحدمجاز
	in excess U	زیاد
	treaty U	قرارداد پیمان نظامی
	treaty U	موافقت نامه
	treaty U	عهدنامه
	treaty U	قرارداد
	treaty U	عهد نامه
	treaty U	قرار داد پیمان نامه
	treaty U	معاهده
	treaty U	پیمان
	in treaty U	مشغول مذاکره و عقد پیمان
	excess U	فزونی
	in excess of U	بیش از
	excess clearance U	تولرانس زیاده از حد
	frontier treaty U	معاهده مرزی
	excess capacity U	فرفیت اضافی
	dunkrik treaty U	معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
	dunkrik treaty U	پیمان دونکرک
	draft of a treaty U	پیش نویس معاهده
	excess listing U	لیست وسایل انفرادی مازاد
	difference excess U	مابه التفاوت
	excess demand U	تقاضای بیش از حد
	excess length U	طول افزوده شده
	excess demand U	تقاضای زیادی مازاد تقاضا
	locarno treaty U	انگلستان
	locarno treaty U	پیمان منعقدبین المان
	locarno treaty U	پیمان لوکارنو
	excess length U	طول اضافی
	excess demand U	فزونی تقاضا
	excess demand U	درخواست مازاد
	conclusion of a treaty U	عقد معاهده
	conclusion of a treaty U	انعقاد معاهده
	excess demand U	درخواست بیش از حد درخواست اضافی
	excess load U	بار اضافی
	denunciation of treaty U	الغاء معاهده
	excess profit U	سود اضافی
	excess property U	وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
	excess reserves U	ذخائر اضافی
	excess reserves U	اندوختههای مازاد
	excess stock U	مواد اضافی
	excess stock U	ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
	excess stock U	موجودی مازاد
	excess supply U	عرضه بیش از حد
	excess supply U	عرضه اضافی
	excess price U	اضافه قیمت
	excess price U	قیمت اضافی
	excess pressure U	فشار اضافی
	denunciation of treaty U	اعلان
	construction of a treaty U	تفسیر معاهده
	interpertation of a treaty U	تفسیر معاهده
	foreign excess U	تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
	denunciation of treaty U	نقض معاهده
	excess luggage U	اضافه بار
	excess meter U	کنتور مصرف اضافی
	excess n notation U	نشان گذاری با افزونی n
	excess preserves U	اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
	excess three code U	رمز با افزونی سه
	private treaty U	معامله خصوصی
	treaty port U	بندر پیمانی
	excess listing U	لیست اقلام مازاد
	rapallo treaty U	قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
	rio treaty U	معاهده ریو
	rio treaty U	پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
	rio treaty U	اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
	Excess Distribution U	توزیع فراوانی
	treaty of friendship U	قرارداددوستی
	treaty of friendship U	عهدنامه مودت
	treaty duty U	حق متعارف گمرکی
	to eat to excess U	پرخوردن
	to eat to excess U	زیادخوردن
	termination of the treaty U	فسخ معاهده
	to carry to excess U	افراط کردن در
	promulgation of treaty U	اعلام مفاد معاهده
	prolongation of treaty U	تمدید مدت معاهده
	versailles treaty U	گردید
	warsaw treaty U	پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
	locarno treaty U	ایتالیا
	locarno treaty U	بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
	bilateral treaty U	معاهده یا معاهدات دو جانبه
	termination of the treaty U	انقضا مدت معاهده
	open treaty U	معاهده باز
	approval to the treaty U	معاهدهای را تصویب کردن
	peace treaty U	معاهده صلح
	preamble of a treaty U	مقدمه معاهده
	private treaty U	معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
	warsaw treaty U	پیمان ورشو
	to carry to excess U	بحدافراط رساندن
	excess burden of taxation U	بار اضافی مالیات
	excess capacity theory U	نظریه مازاد فرفیت
	excess demand inflation U	تورم ناشی از مازاد تقاضا
	central treaty organization U	سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
	central treaty organization U	پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
	central treaty organization U	انگلستان
	brucsels treaty organization U	سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
	quota share treaty U	قرار سهمیه بندی
	North Atlantic Treaty Organization U	ناتو
	north atlantic treaty organization (nato U	سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
	south east asia treaty organization U	مان در بانکوک است
	north atlantic treaty organization (nato U	پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
	cover up <idiom> U	پنهان کاربدواشتباه
	cover U	پوشش مخفی [جامعه شناسی]
	cover U	مخفی گاه [جامعه شناسی]
	under cover <idiom> U	پنهان شدن
	to cover in U	پرکردن
	to cover in U	پوشاندن
	to cover up U	پیچیدن
	to cover up U	پوشاندن
	take cover U	پشت جان پناه قرار گرفتن
	take cover U	حفاظ گرفتن
	take cover U	جان پناه گرفتن
	under cover U	سربسته درپاکت
	from cover to cover U	ازاغازتا انجام کتاب
	cover U	سقف زدن
	cover U	تامین زیان و خسارات بیمه
	cover U	نگهبان بگوش
	cover U	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
	cover U	روپوش
	cover U	حاوی بودن درپوش
	cover U	حایل شدن
	cover U	مخفی در بر گرفتن
	cover U	اختفاء
	cover U	انجام دادن
	cover U	جان پناه خفاگاه پوشاندن
	cover U	حفاظ
	cover U	بسته بندی
	cover U	روکش کردن پوشانیدن پوشش
	cover U	جلد سرپوش
	cover U	تامین
	cover U	بوته زار پناهگاه شکار
	cover U	مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
	cover U	امادگی
	cover U	سطح برف
	cover up U	در لاک دفاعی فرورفتن
	cover-up U	در لاک دفاعی فرورفتن
	cover U	اماده شدن برای دریافت توپ
	cover U	پوشاندن
	cover U	بازی دفاعی
	cover U	اماده برای برگرداندن توپ
	cover U	جلد کردن
	cover U	جلد
	cover U	پوشش
	cover U	پاکت
	cover all U	رولباسی
	cover all U	بارانی یا روپوش
	cover off U	پشت سر هم قرار گرفتن پشت به گردن
	cover U	سرپوش
	cover U	تامین کردن
	cover U	طی کردن
	cover U	پنهان کردن
	cover U	رویه لفاف
	to cover much ground U	رسابودن
	loose cover U	روکش
	duvet cover U	روپوشقابلشستشو
	cover one's tracks <idiom> U	پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
	bed cover U	روتختی
	glass cover U	پوشششیشهای
	divan cover U	[قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
	horse cover U	قالیچه زیر زین اسب
	sight cover U	روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
	saddle cover U	غاشیه
	saddle cover U	رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
	valve cover U	روپوشسرپاپ
	to cover much ground U	جامع بودن
	lever cover U	پوششدربازکن
	head cover U	محافظسر
	cover girl U	زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
	cover girl U	ستارهی روی جلد
	cover girls U	ستارهی روی جلد
	first-day cover U	پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
	battery cover U	پوششباطری
	saddle cover U	زین پیچ
	under cover of letter no U	ضمن نامه شماره
	mattress cover U	گردنبندبلندمهمانی
	pan cover U	پوششکنه
	cover girls U	زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
	to cover much ground U	وسیع بودن
	to cover one's nakedness U	ستر عورت کردن
	speaker cover U	پوششصدا
	toilet cover U	رو میزی برای میز ارایش
	sliding cover U	پوششمتحرک
	seat cover U	پوششصندلی
	pillow cover U	ستونمخروطی
	filter cover U	پوششفیلتر
	saddle cover U	زین پوش
	extra cover U	بازیگر بل گیر