Perdic | escaped slave | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 72 (58 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	escaped slave U	عبد ابق
	escaped slave U	برده فراری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	escaped U	رستن
	escaped U	فرار از خاک
	escaped U	گریختن
	escaped U	دررفتن فرارکردن
	escaped U	رهایی جستن خلاصی جستن
	escaped U	جان بدربردن گریز
	escaped U	فرار
	escaped U	رهایی
	escaped U	خلاصی
	escaped U	گریز
	escaped U	فرار کردن
	escaped U	گریز فرار
	It escaped me. U	آن یادم نمی آید .
	Tell me how you escaped? U	بگو ببینم چطور فرار کردی ؟
	escaped U	فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
	it has escaped my remembrance U	یاد نیست
	Tell me hpw you escaped. U	برایم بگه چطور فرار کردی
	it has escaped my remembrance U	از خاطرم رفته
	it escaped my memory U	یادم رفت
	escaped water U	تلفات اب هنگام بهره برداری
	it has escaped my remembrance U	در یاد ندارم بخاطر ندارم
	They escaped under cover of darkness. U	درتاریکی شب فرار کردند
	He escaped by the skin of his teeth. U	بزحمت جانش رانجات داد
	slave U	ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
	slave U	غلام
	slave U	مملوک
	slave U	محفظه داده که داده را از باس اصلی می گیرد
	slave U	پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
	slave U	غلامی کردن
	slave U	سخت کارکردن
	slave U	زرخرید اسیر
	slave U	بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
	slave U	بنده
	slave U	برده
	slave U	پیرو
	slave U	کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
	slave U	صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
	slave station U	ایستگاه فرعی
	negro slave U	کاکا
	slave ant U	مورچه کارگر
	slave computer U	کامپیوتر برده
	slave holder U	زرخرید
	slave holder U	دار
	slave merchant U	برده فروش
	negro slave U	غلام زنگی
	To emancipate a slave. U	برده ای را آزاد کردن
	slave labour U	بردهداری
	white slave U	استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس
	negro slave U	غلام سیاه
	slave trade U	برده فروشی
	slave drivers U	نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
	slave driver U	نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
	female slave U	جاریه
	female slave U	کنیز
	galley slave U	غلام پاروزن
	galley slave U	مزدور زحمتکش
	galley slave U	غلام
	master slave U	ارباب و برده
	slave mode U	حالت پیرو یا برده
	male slave or servant U	غلام
	master slave system U	سیستم راهبر پیرو
	master slave manipulator U	بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
	master slave manipulator U	یک شانه
	female slave with a child U	master her from child witha
	female slave with a child U	ام ولد
	master slave system U	سیستم ارباب و برده
	previous master of a liberated slave U	معتق
	To work like a horse ( dog, slave ) . U	مثل خر کا رکردن
	A slave bought with money is more free than he who. <proverb> U	بنده زر خرید آزادتر از بنده شکم است .
	master slave computer system U	یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy