Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
equilibrium theory
U
نظریه تعادل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equilibrium
U
حد تعادل مایعات
equilibrium
U
موازنه و تعادل
equilibrium
U
تعادل اقتصادی
equilibrium
U
وضع ثابت و پایدار ترازمندی
equilibrium
U
یکنواخت شدن رنگینه ها
equilibrium
U
وضع تعادل
equilibrium
U
همترازی
equilibrium
U
موازنه موازنه
equilibrium
U
ترازمندی
equilibrium
U
ثابت شدن واکنش
equilibrium
U
موازنه
equilibrium
U
تعادل
equilibrium
U
ارامش
equilibrium
U
سکون
equilibrium
U
توازن
equilibrium conditions
U
شرایط تعادل
equilibrium constant
U
ثابت تعادل
equilibrium drawdown
U
افت متعادل
equilibrium condition
U
شرط تعادل
equilibrium flow
U
جریان متعادل
equilibrium method
U
روش تعادل
equilibrium point
U
نقطه تعادل
equilibrium diagram
U
دیاگرام تعادل
thermal equilibrium
U
تعادل گرمایی
unstable equilibrium
U
تعادل بی ثبات
unstable equilibrium
U
تعادل ناپایدار
dynamic equilibrium
U
تعادل دینامیکی
unemployment equilibrium
U
تعادل در اشتغال ناقص
elastic equilibrium
U
تعادل ارتجاعی
elastic equilibrium
U
ایستائی برجهندگی
equilibrium time
U
زمان تعادل
equilibrium position
U
وضع تعادل
equilibrium pressure
U
فشار تعادلی
state of equilibrium
U
حالت تعادل
stable equilibrium
U
تعادل پایدار
international equilibrium
U
تعادل بین المللی
kinetic equilibrium
U
تعادل سینتیکی
market equilibrium
U
تعادل بازار
metasable equilibrium
U
تعادل شبه پایدار
momentary equilibrium
U
تعادل انی
momentary equilibrium
U
تعادل لحظهای
neutral equilibrium
U
تعادل بی تفاوت
static equilibrium
U
تعادل ایستا
equilibrium price
U
قیمت تعادل
equilibrium price
U
قیمت در حالت توازن و تعادل
equilibrium state
U
حالت تعادل
equilibrium system
U
سیستم تعادلی
gas equilibrium
U
تعادل گازی
general equilibrium
U
تعادل عمومی
structural equilibrium
U
تعادل بنیانی
structural equilibrium
U
تعادل ساختاری
neutral equilibrium
U
تعادل خنثی
neutral equilibrium
U
تعادل بی طرف
chemical equilibrium
U
تعادل شیمیایی
condition of equilibrium
U
شرط تعادل
consumer equilibrium
U
تعادل مصرف کننده
static equilibrium
U
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
mechanical equilibrium
U
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
static equilibrium
U
تعادل استاتیک
[فیزیک]
[مهندسی]
dynamic equilibrium
U
تعادل پویا
mechanical equilibrium
U
تعادل استاتیک
[فیزیک]
[مهندسی]
equilibrium moisture content
U
درصد رطوبت متعادل
acid base equilibrium
U
تعادل اسید- باز
equilibrium pressure curve
U
منحنی فشار متعادل
steady state equilibrium
U
تعادل در وضعیت رشد پایدار
equilibrium vapor pressure
U
فشار بخار تعادل
equilibrium vapor pressure
U
فشار به حد تعادل
full employment equilibrium
U
تعادل اشتغال کامل
partial equilibrium analysis
U
تحلیل تعادل جزئی
long run equilibrium
U
موازنه بلند مدت قیمتها قیمت عادی
long run equilibrium
U
تعادل بلند مدت
short run equilibrium
U
تعادل کوتاه مدت
theory
U
فرضیه
in theory
U
د رعالم فرض
in theory
U
درعلم نظری
theory of value
U
نظریه ارزش
value theory
U
نظریه ارزش
theory
U
اصول نظری
second best theory
U
نظریه بهترین دوم
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
theory
U
نظریه
theory
U
تئوری
theory
U
نگرش
theory
U
فرض علمی
theory
U
تحقیقات نظری
theory
U
اصل کلی
theory
U
علم نظری
theory
U
نگره فرضیه
theory
U
مباحث ریاصیاتی محض
theory
U
فرضیه علمی تعلیم
So much for theory!
<idiom>
U
به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
theory of numbers
U
نظریه اعداد
[ریاضی]
probability theory
U
نظریه احتمال
quantum theory
U
تئوری کوانتوم
viscoelastic theory
U
نظریه ویسکوالاستیک
quantum theory
U
نظریه کوانتومی
queing theory
U
نظریه صف
queuing theory
U
نظریه صف بندی
queuing theory
U
نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
valence theory
U
نظریه والانسی
probability theory
U
نظریه احتمالات
price theory
U
اقتصاد خرد
price theory
U
نظریه قیمت
noncontinuity theory
U
نظریه ناپیوستگی
one factor theory
U
نظریه یک عاملی
quantum theory
U
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
set theory
U
نظریه مجموعه ها
[ریاضی]
perturbation theory
U
نظریه اختلال
theory of law
U
فلسفه حقوق
plutonic theory
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
poisson theory
U
تئوری پویسن
queuing theory
U
نظریه صف
recapitulation theory
U
نظریه بازپیدایی
replacement theory
U
نظریه جایگزینی
representation theory
U
نظریه نمایش
switch theory
U
نظریه راه گزینی
switching theory
U
تئوری سوئیچینگ
tetrachromatic theory
U
نظریه چهاررنگی
theory of accumulation
U
نظریه انباشته
theory of epigensis
U
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
theory of numbers
U
نظریه اعداد
theory of preformation
U
فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
theory of relativity
U
نظریه نسبیت
theory of rent
U
نظریه اجاره
theory of saving
U
نظریه پس انداز
theory of saving
U
نظریه مربوط به پس انداز
Group theory
U
نظریه گروه ها
[ریاضی]
sampling theory
U
نظریه نمونه گیری
trireceptor theory
U
نظریه سه گیرندهای
social theory
U
نظریه اجتماعی
underconsumption theory of
U
نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
underconsumption theory of
U
cycle business
underconsumption theory
U
نظریه مصرف ناکافی
two factor theory
U
نظریه دو عاملی
Order theory
U
ترتیب جزئی
[ریاضی]
theory of fault
U
تئوری تقصیر
transformational theory
U
نظریه تطور
three component theory
U
نظریه سه مولفهای
trichromatic theory
U
نظریه سه رنگی
electomagnetic theory
U
نظریه الکترومغناطیسی
general theory
U
نظریه عمومی
consumption theory
U
نظریه مصرف
graph theory
U
نظریه گرافها
communication theory
U
تئوری مخابرات
graph theory
U
تئوری گراف
economic theory
U
نظریه اقتصادی
communication theory
U
نظریه ارتباط
communication theory
U
نظریه ارتباطات
group theory
U
نظریه گروهی
hartree theory
U
نظریه هارتری
cloaca theory
U
اعتقاد به مقعدزایی
information theory
U
نظریه اگاهی
information theory
U
نظریه خبر
information theory
U
نظریه اطلاعات
innovation theory
U
نظریه نواوری
innovation theory
U
این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
continuity theory
U
نظریه پیوستگی
game theory
U
تئوری بازی
electron theory
U
نظریه الکترونی
electron theory
U
نظریه الکترونها
electron theory
U
تئوری الکترونی
duplicity theory
U
نظریه دو جزیی
emission theory
U
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
set theory
U
نظریه مجموعه ها
decision theory
U
تئوری تصمیم
facet theory
U
نظریه رویه ها
field theory
U
نظریه میدانی
field theory
U
تئوری میدان ها
field theory
U
نظریه اساسی میدان
game theory
U
نظریه بازیها
game theory
U
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
decision theory
U
نظریه تصمیم گیری
game theory
U
نظریه بازی
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
labor theory of value
U
نظریه ارزش کار
mechanistic theory
U
نظریه ماشینی نگری
classical theory
U
نظریه کلاسیک
capital theory
U
نظریه سرمایه
local theory
U
نظریه اختصاصی
location theory
U
نظریه تعیین مکان
set theory
U
تئوری مجموعه ها
fuzzy theory
U
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
molecular theory
U
نظریه مولکولی
balance theory
U
نظریه توازن
atomic theory
U
فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
logic theory
U
نظریه منطقی
leg theory
U
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
learning theory
U
نظریه یادگیری
kinetic theory
U
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
kinetic theory
U
نظریه جنبشی
group theory
U
نظریه گروهها
location theory
U
نظریه تعیین محل استقرار صنعت
network theory
U
نظریه شبکه
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
automata theory
U
نظریه ماشینها
need press theory
U
نظریه نیاز- فشار
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
labor theory of value
U
تئوری ارزش کار
A comparison of theory and practice.
U
مقایسه ای از نظری و عمل.
valence bond theory
U
نظریه پیوند والانس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com