English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
endurance U تحمل
endurance U دوام
endurance U حداکثرتوان پرواز یا حرکت
endurance U برد عملیاتی
endurance U حداکثر
endurance U دیرپایی
endurance U استقامت
endurance U پایداری 0
endurance race U مسابقه اتومبیلرانی استقامت
fuel endurance U قدرت پایداری سوخت
power endurance U توان استقامت
abdominal endurance U ورزشهای تقویت عضلههای شکم
endurance time U سرعت مداوم
endurance time U سرعت حداکثر مداوم
endurance race U مسابقه استقامت
fuel endurance U میزان تکافوی سوخت
muscular endurance U استقامت عضلانی
endurance limit U حد دوام مصالح
prudent limit of endurance U حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
Power of resistance(endurance). U تاب مقاومت
self loading U پرشونده خودکار
self loading U فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
loading U عمل انتقال فایل یا برنامه از دیسک به حافظه
loading U فرفیت بارگیری
loading U خرج گذاری کردن سلاح
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
loading U بارگذاری
loading U بار
loading U امیختن موادخارجی به شراب
loading U بار محموله
loading U بارگیری
loading U بارکنش
loading U پر کردن سلاح
loading U بار گذاری
loading U فرفیت
loading list U لیست بارگیری خودرو
loading duration U مدت بار گذاری
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
loading routine U روال بارکننده
loading facilities U وسایل بارگیری
loading diagram U دیاگرام بارگیری
loading plan U طرح بارگیری خودرو
loading point U نقطه بارگیری
loading scale U مقیاس بارگیری
loading site U سکوی بارگیری
loading ramp U راهروی شیب دار بارگیری
loading site U محل بارگیری
loading rack U سکوی بارگیری
loading point U نقطه سوارشدن
loading space U فضای قابل بارگیری
loading speed U سرعت بار گذاری
loading station U ایستگاه بارگیری
loading table U جدول بارگیری
loading time U زمان بارگیری
truck loading U سربار کامیون
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
up line loading U انتقال یک کپی از یک برنامه
wing loading U وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing loading U نسبت وزن کل به مساحت یال
loading area U قسمتلودینگ
loading bunker U بارگیریانبارزغال
loading dock U بارگیریبارانداز
The ship is loading. U کشتی درحال بارگیری است
Loading and unloading. U بارگیری وتخلیه
transverse loading U بارگذاری روی پایه
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
muzzle loading U سر پر
point of loading U نقطه بارگیری
loading door U فشاردر
pre loading U بارگیری اولیه
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
rate of loading U میزان بارگذاری
separate loading U مجزا پرشونده
separate loading U مهمات مجزا
loading tray U سینی پر کن گلوله
loading coil U پیچک بار افزای
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
cross loading U سر شکن کردن بارها
cross loading U تقسیم بارهای هواپیما
cross loading U مخلوط کردن بارها
cycles of loading U دورههای بار
density of loading U تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
diffraction loading U منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
diffraction loading U منتجه فشار
disc loading U نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
commercial loading U بارگیری تجارتی
combat loading U بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
base loading U بار اولیه
bill of loading U بارنامه کشتی
bill of loading U جواز کشتی
breech loading U ته پر
breech loading U پر کردن تفنگ از ته
bulk loading U بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk loading U بارگیری در مخازن
cease loading U پر نکنید
cease loading U گلوله را پرنکنید
drag loading U فشار کششی
lane loading U سربار خط عبوری
horizontal loading U کولاس افقی
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
indirect loading U بارگذاری غیرمستقیم
loading chart U طرح بارگیری هواپیما
loading apron U نوار بارگیری
loading bridge U پل بارگیری
loading capacity U فرفیت
loading capacity U بار گیری
loading bucket U سطل بارگیری
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
frequency loading U بارگیری فرکانسی
drag loading U نتیجه کشش بادیا موج انفجار
drift loading U دهانه
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
emergency loading U بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
loading chart U جدول بارگیری
factor loading U وزن عاملی
frequency loading U بارکنش فرکانسی
muzzle-loading cannon U بارگیریلولهتوپ
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
ammunition loading line U صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
container-loading bridge U پلورودبستههابهکشتی
bow loading door U درخمشدهمخصوصبار
strength under tangential loading U مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
manpower loading chart U نمودار تخصیص نیروی انسانی
loading participation in profits U هزینههای مشارکت در سود
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
loading on alternate spans U حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
deflection under long term loading U خیز ریز بار طویل المدت
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
cross section of a muzzle-loading cannon U قسمتموربدهانهتوپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com