English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
employment tests U ازمونهای استخدامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
under employment U کم کار
employment U استعمال
employment U کاربرد نیروها یا جنگ افزارها استفاده از
self employment U شغل ازاد
out of employment U بیکار
employment U اشتغال
employment U استخدام
employment U کارگماری
under employment U کم کاری
employment U کاربرد
employment U به کار بردن یکانها
employment U بکارگیری
employment U شغل
employment act U قانون اشتغال
employment schedule U برنامه استفاده از ناو
employment schedule U برنامه ماموریت ناو
employment rate U میزان نسبی اشتغال
employment gap U شکاف اشتغال
employment gap U مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
employment opportunities U فرصتهای اشتغال
employment policy U سیاست اشتغال
he was refused employment U کردند
employment practice U شیوه استخدامی
employment rate U نزخ اشتغال
employment volume U حجم اشتغال
full employment U اشتغال کامل
overfull employment U اشباع اشتغال
employment opportunities U امکانات اشتغال
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
employment agency U آژانسکاریابی
commencement of employment U زمان شروع اشتغال
overfull employment U اشتغال وافر
mobile employment U استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
place of employment U محل کار
he was refused employment U باو کار ندادند
he was refused employment U از دادن کارباودریغ
full time employment U اشتغال تمام وقت
full employment equilibrium U تعادل اشتغال کامل
full employment output U تولید در اشتغال کامل
full employment rate of growth U نرخ رشد در اشتغال کامل
tests U امتحان ها
tests U آزمایش ها
tests U آزمون ها
tests U تست ها
tests U اختیار
tests U آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
tests U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tests U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tests U امتحان محک
tests U ازمایش کردن
tests U معاینه کردن
tests U تست کردن ازمایش
tests U تست
tests U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tests U محیط ی برای آزمایش برنامه ها
tests U محک زدن
tests U معیار
tests U محک
tests U امتحان کردن
tests U ازمایش
tests U ازمون
tests U بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
tests U ازمودن کردن
tests U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tests U شهادت گواهی بازرسی کردن
tests U ازمایش کردن امتحان
tests U امتحان
tests U عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
sampling tests U ازمایشهای نمونهای
speed tests U ازمونهای سرعت
situational tests U ازمونهای موقعیتی
statistical tests U ازمونهای اماری
litmus tests U آزمون نهادنما
timed tests U ازمونهای زمان دار
trade tests U ازمونهای شغلی
type tests U ازمایشهای نوعی
litmus tests U آزمون تورنسل
means tests U سنجش استطاعت مالی
will temprament tests U ازمونهای اراده- خلق وخوی
litmus tests U آزمون نمایانگر
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
screening tests U ازمونهای سرند کردن
creativity tests U ازمونهای افرینندگی
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
infant tests U ازمونهای نوباوگان
individual tests U ازمونهای انفرادی
aptitude tests U ازمون قابلیت فردی
field-tests U ازمون پایکار
aptitude tests U ازمون استعداد
benchmark tests U ازمایشات محک
aptitude tests U ازمون شایستگی
acceptance tests آزمایشهای تحویل
parallel tests U ازمونهای همتا
pictorial tests U ازمونهای تصویری
routine tests U ازمایشهای تک به تک
placement tests U ازمونهای تعیین شغل
prognostic tests U ازمونهای پیش اگهی
projective tests U ازمونهای فرافکن
psychomotor tests U ازمونهای روانی- حرکتی
prototype tests U ازمایشهای مرغوبیت
criterion refernced tests U ازمونهای ملاکی
culture bound tests U ازمونهای فرهنگ- بسته
california achievement tests آزمونهای پیشرفت کالیفرنیا
california tests of personality U ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
differential aptitude tests U ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
culture fair tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
culture free tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
custom made tests U ازمونهای کار- ویژه
random parallel tests U ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
college admission tests آزمونهای پذیرش دانشجو
goldstein scheerer tests U ازمونهای گلدشتاین- شیرر
terman merrill tests U ازمونهای ترمن- مریل
norm referenced tests U ازمونهای هنجاری
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
iowa tests of basic skills U ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
california tests of mental maturity U ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com