Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electrostatic system
U
دستگاه الکتروستاتیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrostatic
U
مراجعه به وسایلی با استفاده از خصوصیات بار الکتریکی اشیا
electrostatic
U
مین شکل حرف و...و استفاده از جوهر با بار مخالف که در صورت ... به کاغذ می چسبد
electrostatic
U
محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
electrostatic
U
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
electrostatic
U
الکتروستاتیک
electrostatic
U
الکترواستاتیکی
electrostatic repulsion
U
دفع الکترواستاتیکی
electrostatic storage
U
انباره الکترواستاتیکی
electrostatic microscope
U
میکروسکپ الکتروستاتیکی
electrostatic unit
U
واحد الکترواستاتیک
electrostatic voltmeter
U
ولتمتر الکترواستاتیکی
electrostatic capacitive
U
فرفیت الکتروستاتیکی
electrostatic attraction
U
جاذبه الکترواستاتیکی
electrostatic procipitation
U
ته نشینی الکترواستاتیک
electrostatic charge
U
بار الکتریسیته ساکن
[که در اثر مالش بوجود می آید.]
electrostatic printer
U
چاپگر الکترواستاتیکی
electrostatic discharge
U
تخلیه الکتروستاتیکی
electrostatic deflection
U
خمش الکتروستاتیکی
electrostatic field
U
میدان الکتروستاتیکی
electrostatic focusing
U
تمرکز الکتروستاتیکی
electrostatic force
U
نیروی الکتروستاتیکی
electrostatic galvanometer
U
گالوانومتر الکتروستاتیکی
electrostatic generator
U
مولد الکتروستاتیکی
electrostatic grid
U
شبکه فرمان الکتروستاتیکی
electrostatic lens
U
عدسی الکتروستاتیکی
electrostatic induction
U
القای الکتروستاتیکی
electrostatic instrument
U
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
electrostatic plotter
U
رسام الکترواستاتیکی
electrostatic interaction
U
برهم کنش الکترواستاتیکی
electrostatic capacity
U
فرفیت الکترواستاتیک
electrostatic machine
U
ماشین الکتروستاتیکی
instrument for electrostatic screening
U
دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
law of electrostatic attraction
U
قانون جاذبه الکترواستاتیکی
electrostatic unit of charge
[esu]
U
استت کولن
[یکای الکترون]
[فیزیک]
[شیمی]
electrostatic crystal field theory
U
نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
linear system
[system of linear equations]
U
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
the system of
U
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
i.f.f. system
U
دستگاه تشخیص
cw system
U
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
p system
U
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system
U
نظام سیستم
c.g.s. system
U
دستگاه سگث
value system
U
نظام ارزشها
an system
U
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
the system of
U
the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
system
U
سامانه
system
U
سیستم
system
U
مجموعه سازمان
system
U
منظومه
system
U
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
U
سلسله
system
U
رشته دستگاه
system
U
طرز روش
system
U
نظم ترتیب
system
U
اصول وجود
system
U
اسلوب
system
U
ترتیب
system
U
همست
system
U
همستاد روش
system
U
طریقه
system
U
سلسله رشته
system
U
دستگاه
system
U
جهاز
system
U
طرز اسلوب
system
U
قاعده رویه
system
U
نظم منظومه
system
U
نظام
system
U
سازمان
system
U
تشکیلات
system
U
روش اصول
system
U
سازگان
system
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
rationing system
U
نظام سهمیه بندی
rationing system
U
نظام جیره بندی
redox system
U
سیستم اکسایش- کاهش
railway system
U
سیستم راه اهن
railway system
U
شبکه راه اهن
quantized system
U
دستگاه کوانتایی
quota system
U
نظام سهمیه بندی
ragozin system
U
سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
railroad system
U
سیستم راه اهن
quota system
U
سیستم سهمیهای
recoil system
U
سیستم دافع
second signal system
U
دستگاه علامتی دوم
russian system
U
سیستم روسی در دفاع گرونفلد
rotation system
U
توزیع تناوبی
road system
U
شبکه راهسازی
road system
U
شبکه راهها
rhombohedral system
U
دستگاه لوزوجهی
orthorhomobic system
U
دستگاه راست گوشه
respiratory system
U
دستگاه تنفسی
recoil system
U
سیستم عقب نشینی توپ
recoil system
U
دستگاه دافع توپ
numeration system
U
سیستم شمارشی
ptolemaic system
U
هئیت بطلیموسی
price system
U
نظام قیمت
rhombic system
U
دستگاه راست گوشه
practical system
U
دستگاه یکانهای عملی
parallel system
U
شبکه موازی
payroll system
U
سیستم پرداخت حقوق
phonetic system
U
سیستم صوتی
physiocratic system
U
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system
U
سیستم خورشیدی
planetary system
U
شمسی
planning system
U
نظام برنامه ریزی
point system
U
شرط بندی براساس امتیاز
polyphase system
U
دستگاه چندفاز
power system
U
سیستم قدرت سیستم انرژی
organ system
U
دستگاه
operating system/
U
سیستم عامل دو
price system
U
نسبت و رابطه قیمتها با هم
number system
U
سیستم عدد نویسی
number system
U
سیستم عددی
numeral system
U
سیستم عددی
price system
U
نظام قیمتی
oblique system
U
سیستم مایل
on line system
U
سیستم درون خطی
one component system
U
سیستم یک جزیی
open system
U
نظام باز
open system
U
سیستم باز
open system
U
سازگان باز
power system
U
شبکه نیرو
hexagonal system
U
دستگاه شش گوشهای
intercommunication system
U
سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
interphone system
U
سیستم تلفنی
irrigation system
U
شبکه ابیاری
isolated system
U
سیستم منزوی
limbic system
U
دستگاه کناری
london system
U
سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
lymphatic system
U
دستگاه لنفاوی
magnetic system
U
سیستم مغناطیسی
makagonov system
U
سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
management system
U
سیستم مدیریت
management system
U
سیستم اداره
market system
U
نظام بازار
maroczy system
U
سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
intercommunication system
U
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
household system
U
نظام خانوادگی
household system
U
نظام تولیدخانوادگی
hydraulic system
U
سیستم هیدرولیک
ignition system
U
سیستم احتراق موتور
illuminating system
U
سیستم روشنایی
incentive system
U
نظام تشویقی
indeterminate system
U
سیستمی که وضعیت منط قی
indeterminate system
U
آن قابل پیش بینی نیست
induction system
U
سیستم مکش
information system
U
سیستم اطلاعاتی
information system
U
سیستم اطلاعات
inquiry system
U
سیستم پرسش- پاسخ
integrate system
U
سیستم مجتمع
interactive system
U
سیستم فعل و انفعالی
mature system
U
سیستم کامل
total system
U
سیستم کامل
measuring system
U
سیستم سنجش
multicomputer system
U
سیستم چند کامپیوتری
multilink system
U
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
multiple well system
U
سیستم چند چاهی
multiplex system
U
سیستم چند سیمه
multiplex system
U
سیستم چندگانه
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system
U
سیستم چند پردازی
multiprocessing system
U
سیستم پردازش چند گانه
multiprogramming system
U
سیستم عملکرد چند برنامهای
multiprogramming system
U
سیستم برنامه سازی چندگانه
multiuser system
U
سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
neurovegetative system
U
دستگاه اعصاب نباتی
non quantized system
U
دستگاه ناکوانتایی
non quantized system
U
دستگاه کلاسیک
multicomponent system
U
سیستم چند جزیی
monoprogramming system
U
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
merit system
U
نظام شایستگی نگر
microcomputer system
U
سیستم ریزکامپیوتری
miniature system
U
خرده نظام
mixed system
U
نظام مختلط
mksa system
U
دستگاه مکثا
mnemonic system
U
نظام یادیار
modern system
U
نظام نوین
modern system
U
نظام جدید
modular system
U
سیستم پیمانهای
modulation system
U
سیستم مدولاسیون
monetary system
U
سیستم پولی
monitor system
U
سیستم مبصر
monoclinic system
U
دستگاه تک شیب
monocyclic system
U
دستگاه تکدور
magnet system
U
سیستم اهنربایی
secure system
U
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
system reset
U
راه اندازی مجدد سیستم
target system
U
سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
tax system
U
نظام مالیاتی
tectopulvinar system
U
دستگاه بامی- پروانهای
telephone system
U
سیستم تلفن
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
tetragonal system
U
دستگاه چهار گوشهای
text system
U
سیستم متن
the nervous system
U
سلسله پیهای نباتی
the vascular system
U
سلسله اوندهاومجراها
three phase system
U
سیستم سه فاز
three phase system
U
شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
three wire system
U
دستگاه سه سیمی
transmission system
U
شبکه انتقال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com