English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electron transfer mechanism U مکانیسم انتقال الکترون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mechanism U طرزکار
mechanism U طرز کار
mechanism U ساز و کار مکانیزم
mechanism U ساز و کار
mechanism U قطعه ماشینی
mechanism U ساز و کار سازواره
mechanism U ساختمان
mechanism U اجزاء متشکله چیزی
mechanism U اجزاء مکانیکی
mechanism U عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanism U ماشین
mechanism U دستگاه
mechanism U مکانیسم
mechanism U طرز عمل
market mechanism U مکانیسم بازار
driving mechanism U مکانیزم رانش
drive mechanism U مکانیزم رانش
drive mechanism U جعبه دنده
dissociative mechanism U مکانیسم تفکیکی
defense mechanism U مکانیسم دفاعی
synchronizing mechanism U ساز وکار همزمانی
synchronizing mechanism U ساز و کار هماهنگ
stop mechanism U مکانیزم توقف
steering mechanism U مکانیزم فرمان
soil mechanism U مکانیک خاک
shut off mechanism U وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
servo mechanism U سروو- مکانیزم
releasing mechanism U مکانیسم راه اندازی
counter mechanism U طرزکارشمارشگر
counter mechanism U مکانیسم شمارشگر
cintrol mechanism U مکانیسم کنترل
cam mechanism U مکانیزم بادامک
breech mechanism U مکانیسم کولاس
breech mechanism U دستگاه کولاس
collapse mechanism U فروریختگی
automatic mechanism U مکانیزم خودکار
associative mechanism U مکانیسم تجمعی
escapement mechanism U مکانیزم چاپکاغذ
adjustment mechanism U مکانیسم سازگاری
access mechanism U دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
defence mechanism U ساز و کاردفاعی
defence mechanism U مکانیزم دفاعی
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
collapse mechanism U مکانیزم خرابی
recoil mechanism U مکانیسم عقب نشینی
firing mechanism U مکانیسم اتش
feedback mechanism U مکانیسم بازخوری
feed mechanism U مکانیزم تغذیه
escape mechanism U وسیله فرار
escape mechanism U طفره وتعلل
escape mechanism U تجاهل
elevating mechanism U دستگاه حرکت در ارتفاع
mechanism of the organ U نظام تشکیلات
mechanism of the organ U مکانیزم ارگان
octave mechanism U ساختماناکتاو
elevating mechanism U دستگاه حرکت ارتفاع
winding mechanism U مکانیسمسیمپیچ
safety mechanism U ساز و کار ایمنی
firing mechanism U قفل اتش
locking mechanism U مسدودکنندگی
recoil mechanism U دستگاه عقب نشینی
prediction mechanism U دستگاه محاسب تیر
prediction mechanism U دستگاه مدبر یا محاسب سبقت هدف
firing mechanism U چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
market mechanism U طرز کار بازار
tractor feed mechanism U مکانیسم تغذیه تراکتوری
brake expander mechanism U مکانیزم انبساط ترمز
blade rotation mechanism U چرخشدورانیتیغه
blade lifting mechanism U بلندکنندهتیغه
change gear mechanism U مکانیزم چرخ دندانه تبدیل
worm gear mechanism U مکانیزم چرخ دنده حلزونی
ratchet and pawl mechanism U مکانیزم چرخ ضامن دار و گیر
blade tilting mechanism U عملکردتیغهواژگون
bolt assist mechanism U محلالصاقگلوله
crossing barrier mechanism U قالبفلزی
depth-adjustment mechanism طرز کار تنظیم عمیق
sour grapes mechanism U مکانیسم ناچیز انگاری
firing stop mechanism U مکانیسم ضامن اتش
firing stop mechanism U وسیله منع اتش ضامن خودکار
innate releasing mechanism U مکانیسم راه اندازی فطری
moving coil measuring mechanism U مکانیزم سنجش قاب گردان
weight-driven clock mechanism U مکانیزم ساعتپانولدار
bail arm opening mechanism U ماشینبازکنندهبازویمتحرک
k , transfer U ضریب کای برد
k , transfer U ضریب تصحیح برد توپ
transfer of cause U احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
transfer U دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U تغییر سمت دادن لوله
transfer U زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer U بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer U دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfer U سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer U زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfer U احاله
transfer U حواله
transfer U سند انتقال یا واگذاری
transfer U واگذاری نقل
transfer U واگذار کردن نقل کردن انتقال
transfer U واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer U تغییر دستور یا کنترل
transfer U کپی کردن یک بخش از حافظه به محل دیگر
transfer U واگذار کردن
transfer U انتقال دادن
transfer U ورابردن
transfer U تغییر دستورات یا کنترل
transfer U واگذاری
transfer U ورابری
transfer U منتقل کردن
transfer U نقل
transfer U سند انتقال انتقالی
transfer U واگذاری تحویل
transfer U انتقال
transfer U پهلو- رفت
transfer port U دریچهانتقال
heat transfer U انتقال گرما
transfer scale U پایهانتقال
energy transfer U انتقال انرژی
transfer ladle U کفچه انتقال چمچمه انتقال
heat transfer U انتقال حرارت
transfer station U محل اعزام افراد
transfer canal U کانالانتقال
transfer characteristic U مشخصه متقابل
negative transfer U انتقال منفی
transfer order U دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
positive transfer U انتقال مثبت
file transfer U انتقال فایل
radial transfer U انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
transfer rate U نرخ انتقال
power transfer U انتقال انرژی
technology transfer U انتقال تکنولوژی
unconditional transfer U انتقال غیر شرطی
transfer operation U عمل انتقال
transfer of training U انتقال اموزش
transfer of technology U انتقال تکنولوژی
transfer of portfolio U انتقال موجودی اوراق بهادار
transfer of obligation U حواله مدنی
transfer of learning U انتقال یادگیری
transfer of capital U انتقال سرمایه
transfer molding U ریخته گری انتقالی
transfer molding U قالب ریزی انتقالی
transfer orbit U مدار انتقال
transfer payment U پرداخت پولی که هیچ کارتولیدی را باعث نشود
transfer payments U پرداختهای انتقالی
transfer time U مدت انتقال
transfer time U زمان انتقال
transfer table U میز انتقال
transfer switch U کلید انتقال
transfer station U محل انتقال افراد
transfer resistor U ترانزیستور
transfer reaction U واکنش انتقالی
transfer rate U نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
transfer mold U قالب گیری انتقالی
transfer medium U رسانه انتقال
transfer machine U دستگاه انتقال
transfer check U انتقال
transfer check U مقابله
transfer case U دیفرانسیل
transfer case U جعبه انتقال نیرو
transfer berth U دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
transfer area U در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer address U ادرس انتقال
third person of a transfer U محال علیه
thermal transfer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
transfer earnings U درامدهای انتقالی
transfer equipment U تجهیزات
transfer function U تابع انتقال
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
transfer line U خط انتقال
transfer limit U حدود تصحیحات انتقال تیر
transfer limit U حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
transfer ladle U پاتیل انتقال
transfer interpreter U مفسر انتقال
transfer instruction U دستور العمل انتقال
transfer income U درامد انتقالی
transfer functions U توابع انتقالی
telegraphic transfer U انتقال تلگرافی
credit transfer U انتقال اعتبار
deed of transfer U سند انتقال
deed of transfer U انتقال نامه
credit transfer U پرداخت ازطریق انتقال
collect transfer U بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
data transfer U انتقال داده ها
block transfer U انتقال کندهای
block transfer U انتقال بلوک
conditional transfer U انتقال شرطی
government transfer payments U پرداختهای انتقالی دولت
electronic transfer of data U انتقال الکترونیکی اطلاعات
passenger transfer vehicle U وسلهجابجاییمسافرین
fuel transfer pipe U لولهانتقالسوخت
file transfer protocol U پروتکل انتقال فایل
image transfer constant U ثابت انتقال تصویر
charge transfer compounds U ترکیبات انتقال بار
electronic fund transfer U ارسال الکترونیکی دارائی
bit transfer rate U نرخ ارسال بیت
heat transfer coefficient U ضریب انتقال گرما
file transfer utility U برنامه کمکی انتقال فایل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com