English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electrolytic oxidation process U فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrolytic zinc process U الکترولیز روی
oxidation U عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
oxidation U ترکیب با اکسیژن
oxidation U اکسیداسیون
oxidation U اکسایش
oxidation U اکسیده شدن
oxidation state U حالت اکسایش
oxidation potential U پتانسیل اکسایش
oxidation number U حالت اکسایش
oxidation number U عدد اکسایش
oxidation film U قشر اکسید
oxidation degree U درجه اکسایش
oxidation coefficient U ضریب اکسایش
oxidation coefficient U ضریب اکسید شوندگی
anodic oxidation U پروسه اکسیداسیون الکترولیتی
oxidation reduction reaction U واکنش اکسایش- کاهش
standard oxidation potential U پتانسیل اکسایش استاندارد
oxidation reduction potential U پتانسیل اکسایش- کاهش
oxidation reduction indicator U شناساگر اکسایش
electrolytic U الکترولیتی
electrolytic tank U فرف جریان نما
electrolytic corrosion U خوردگی الکترولیتی
electrolytic capacitor U خازن الکتریکی
electrolytic capacitor U خازن الکترولیتی
electrolytic capacitor U خازن الکترولیت
electrolytic cell U پیل الکترولیز
electrolytic rectifier U یکسوسازی الکترولیتی
electrolytic rectifier U یکسوکننده الکترولیتی
electrolytic iron U اهن الکتریکی
electrolytic interrupter U ضربه گر الکترولیتی
electrolytic generator U دینام الکترولیز
electrolytic copper U مس الکترولیزی
electrolytic detector U اشکارساز الکترولیتی
electrolytic deposition U متالیزه گردانی گالوانیکی
electrolytic deposition U ته نشست الکترولیتی
electrolytic decomposition U تجزیه الکترولیت
electrolytic copper U مس الکترولیت
electrolytic cell U فرف برقکافت
electrolytic conduction U رسانش الکترولیتی
electrolytic condenser U خازن الکترولیتی
electrolytic silver refining U الکترولیز نقره
electrolytic lighnting arrester U برق گیر الکترولیتی
dry electrolytic condenser U خازن الکترولیتی خشک
high tension electrolytic capacitor U خازن الکترولیت فشار قوی
process U تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process U انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process U فراشد روند
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process U مراحل مختلف چیزی
process U تقویم کردن تولید کردن
process U جریان کار
process U عملکرد
process U مرحله
process U تهیه و تولید کردن
process U پویش
process U روند
process U فراگرد
process U فرا گرد
process U پرورش دادن
process U زائده
process U پیشرفت تدریجی ومداوم
process U جریان عمل مرحله
process U دوره عمل
process U طرزعمل
process U تهیه کردن
process U مراحلی راطی کردن
process U بانجام رساندن تمام کردن
process U فرایند
process U پردازش کردن
process U جریان
process U شیوه
process U تحویل
process U روند طریقه
process U عمل اوردن
process U احضار کردن
process U روش
process U عمل
process U مرحله جریان
process U تکلیف به حضور کردن
process U جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process U برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process U فرابرد فرابرش
process U و وسایل کنترل و پشتیبانی
process U جریان کار در دادگاه
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
obolete process U فرایندهای مهجور
mond process U فرایند موند
mesne process U مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
manufacturing process U پویش ساخت
mental process U فرایند ذهنی
process chart U نقشه عملیات
process control U کنترل فرایند
output process U فرایند خروجی
mastoid process U زایده پستانی
oxidizing process U فراینداحیاء
photogelatin process U چاپ بوسیله ژلاتین
predefined process U فرایند از پیش تعریف شده
process bound U برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
process chart U نقشه روند کار
process control U کنترل فرایندها
process control U بررسی فرایند
markov process U فرایند مارکف
process conversion U تبدیل فرایند
process of industrialization U فرایند صنعتی شدن
process schizophrenia U اسکیزوفرنیای تکوینی
production process U فرایند تولید
production process U جریان تولید
process server U مامور ابلاغ برگهای قانونی
oxidizing process U فرایند اکسیداسیون
solution [process] U راه حل
solidifying process U مرحله انجماد
solidifying process U پروسه انجماد
steelmaking process U فرایند فولادسازی
stochastic process U فرایند اتفاقی
styloid process U زائده سهمی
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
transverse process U زائده جانبی ستون فقرات
trustee process U توقیف
tunneling process U فرایند تونل زنی
unionmelt process U فرایند الیرا
word process U ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ziegler process U فرایند زیگلر
spinous process U زائدهخارمانند
due process U سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
To process and treat something . U چیزی راعمل آوردن
process of negotiations U روند مذاکرات
solidifying process U روند انجماد جریان انجماد
solidifying process U فرایند انجماد
production process U روند ساخت
pterygoid process U زائده نازله استخوان شب پرهای
pterygoid process U زائده نازله عظم وتدی
pultrusion process U فرایند کشش رانی
random process U پویش تصادفی
random process U جریان تصادفی فرایند تصادفی
refinery process U فرایند کوره پالایش
refining process U فرایند پالایش
remelting process U فرایند ذوب مجدد
remelting process U روش ذوب مجدد
retread process U تعمیر مجدد
retread process U تقویت روکش روکش دوباره
reversal process U جریان معکوس
salpeter process U فرایند سالپیتر
scrubbing process U فرایند شستشو و تصفیه
selective process U فرایند گزینشی
sequential process U فرایند ترتیبی
manufacturing process U فرایند ساخت
acid process U فرایند اسیدی
discriminal process U فرایند افتراقی
dissipative process U فرایند اتلافی
duplexing process U فرایند دوپلکس
ecological process U فرایند بوم شناختی
manufacture process U فراگرد ساخت
extrusion process U فرایند چکش کاری
final process U دستور اجرای حکم
fission process U روند انشقاق
fission process U فرایند انشقاق پروسه انشقاق
fission process U مرحله انشقاق
fixation process U فرایند تثبیت
flow process U جریان انجام کار
flow process U جریان چرخش کار
cyclic process U فرایند چرخهای
fusion process U فرایند ذوب
direct process U فرایند مستقیم
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
decision process U فرایند تصمیم
adiabatic process U فرایند بی دررو
annealing process U فرایند تابکاری
associative process U فرایند تجمعی
batch process U فرایند پیمانهای
batch process U فرایندناپیوسته
bessemer process U فرایند بسمر
budget process U فرایند بودجه
budget process U مراحل بودجه
child process U تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
cladding process U فرایند پوشش
cladding process U مرحله روکش کاری
cleaning process U فرایند شستشو
continuous process U فرایند پیوسته
converting process U فرایند بیرنه
coronoid process U زائده منقاری
gosseneck process U فرایند دوخمی
in process of time U رفته رفته
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
interative process U فرایند تکراری
irreversible process U فرایند برگشت ناپذیر
isothermal process U تحول در دمای ثابت
irreversible process U پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
isentropic process U فرایند هم انتروپی
isothermal process U پروسه هم دما
isothermal process U تحول همدما
background process U فرایندهای پس زمینه
in process of time U بمرور زمان
iterative process U فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
manufacture process U فرایند ساخت
iterative process U فرایند تکراری
historical process U پویش تاریخی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com