Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electro erosion process
U
فرایند فرسایش الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electro erosion
U
فرسایش الکتریکی
electro spark process
U
فرایند قوس الکتریکی
electro negative
U
وابسته به برق منفی
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
electro plating
U
ابکاری فلزات به کمک برق
electro positive
U
الکتروپوزیتیو
electro magnet
U
اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
electro statics
U
علم برق ساکن
electro statics
U
علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
electro negative
U
دارای برق منفی
electro magnetism
U
برق و خواص مغناطیسی
electro galvanize
U
اب روی دادن الکتریکی الکتروگالوانیزه کردن
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electro magnetism
U
برق
electro physic
U
فیزیک الکتریسیته
electro magnetism
U
علم روابط فیزیکی میان
erosion
U
فرسایش وسایل
erosion
U
تحلیل تدریجی
erosion
U
رفتگی
erosion
U
فرسودگی
erosion
U
خوردگی
erosion
U
فسادتدریجی
erosion
U
ساییدگی
erosion
U
تحلیل
erosion
U
سایش
erosion
U
فرسایش
shore erosion
U
فرسایش ساحلی
wind erosion
U
فرسایش بادی
concrete erosion
U
فرسایش بتن
selective erosion
U
فرسایش انتخابی
beach erosion
U
فرسایش ساحلی
erosion-corrosion
U
خوردگی
arid erosion
U
فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
erosion-corrosion
U
فرسودگی
accelerated erosion
U
فرسایش تشدیدی
surface erosion
U
فرسایش سطحی
soil erosion
U
فرسایش خاک
rill erosion
U
فرسایش شیاری
rill erosion
U
این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
erosion corrosion
U
خوردگی- فرسودگی
gully erosion
U
فرسایش خندقی
rock erosion
U
از بین رفتن سنگ در اثرخراش
internal erosion
U
فرسایش داخلی
natural erosion
U
فرسایش طبیعی
natural erosion
U
فرسایش طبیعی که گاهی با پدیده خاک زائی در حالت تعادل است
sever erosion
U
فرسایش نابهنجار
erosion control
U
جلوگیری از فرسایش
natural erosion
U
فرسایش نابهنجار
geologic erosion
U
فرسایش زمین شناسی
process
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process
U
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process
U
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process
U
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process
U
تهیه کردن
process
U
مرحله
process
U
تهیه و تولید کردن
process
U
پویش
process
U
روند
process
U
فراگرد
process
U
تحویل
process
U
جریان کار
process
U
فرابرد فرابرش
process
U
جریان کار در دادگاه
process
U
دوره عمل
process
U
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process
U
عمل
process
U
عملکرد
process
U
طرزعمل
process
U
مراحلی راطی کردن
process
U
بانجام رساندن تمام کردن
process
U
فرا گرد
process
U
فراشد روند
process
U
فرایند
process
U
پردازش کردن
process
U
جریان
process
U
زائده
process
U
پرورش دادن
process
U
تقویم کردن تولید کردن
process
U
شیوه
process
U
روش
process
U
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process
U
عمل اوردن
process
U
تکلیف به حضور کردن
process
U
احضار کردن
process
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process
U
مرحله جریان
process
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
process
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process
U
مراحل مختلف چیزی
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process
U
جریان عمل مرحله
process
U
روند طریقه
process
U
پیشرفت تدریجی ومداوم
process bound
U
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
mesne process
U
مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
mental process
U
فرایند ذهنی
production process
U
روند ساخت
pterygoid process
U
زائده نازله استخوان شب پرهای
pterygoid process
U
زائده نازله عظم وتدی
pultrusion process
U
فرایند کشش رانی
random process
U
پویش تصادفی
mond process
U
فرایند موند
predefined process
U
فرایند از پیش تعریف شده
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
process chart
U
نقشه عملیات
process chart
U
نقشه روند کار
process control
U
کنترل فرایندها
process control
U
کنترل فرایند
process conversion
U
تبدیل فرایند
oxidizing process
U
فراینداحیاء
oxidizing process
U
فرایند اکسیداسیون
output process
U
فرایند خروجی
process of industrialization
U
فرایند صنعتی شدن
process schizophrenia
U
اسکیزوفرنیای تکوینی
process server
U
مامور ابلاغ برگهای قانونی
production process
U
فرایند تولید
obolete process
U
فرایندهای مهجور
process control
U
بررسی فرایند
production process
U
جریان تولید
random process
U
جریان تصادفی فرایند تصادفی
stochastic process
U
فرایند اتفاقی
styloid process
U
زائده سهمی
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
transverse process
U
زائده جانبی ستون فقرات
trustee process
U
توقیف
tunneling process
U
فرایند تونل زنی
unionmelt process
U
فرایند الیرا
word process
U
ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
spinous process
U
زائدهخارمانند
due process
U
سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
To process and treat something .
U
چیزی راعمل آوردن
process of negotiations
U
روند مذاکرات
solution
[process]
U
راه حل
steelmaking process
U
فرایند فولادسازی
solidifying process
U
پروسه انجماد
refinery process
U
فرایند کوره پالایش
refining process
U
فرایند پالایش
remelting process
U
فرایند ذوب مجدد
remelting process
U
روش ذوب مجدد
retread process
U
تعمیر مجدد
retread process
U
تقویت روکش روکش دوباره
reversal process
U
جریان معکوس
sequential process
U
فرایند ترتیبی
salpeter process
U
فرایند سالپیتر
scrubbing process
U
فرایند شستشو و تصفیه
ziegler process
U
فرایند زیگلر
selective process
U
فرایند گزینشی
solidifying process
U
فرایند انجماد
solidifying process
U
روند انجماد جریان انجماد
solidifying process
U
مرحله انجماد
mastoid process
U
زایده پستانی
acid process
U
فرایند اسیدی
direct process
U
فرایند مستقیم
discriminal process
U
فرایند افتراقی
dissipative process
U
فرایند اتلافی
duplexing process
U
فرایند دوپلکس
ecological process
U
فرایند بوم شناختی
extrusion process
U
فرایند چکش کاری
final process
U
دستور اجرای حکم
batch process
U
فرایند پیمانهای
fission process
U
روند انشقاق
fission process
U
فرایند انشقاق پروسه انشقاق
fission process
U
مرحله انشقاق
fixation process
U
فرایند تثبیت
flow process
U
جریان انجام کار
flow process
U
جریان چرخش کار
fusion process
U
فرایند ذوب
gosseneck process
U
فرایند دوخمی
historical process
U
فرایند تاریخی
manufacturing process
U
فرایند ساخت
diabatic process
U
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
adiabatic process
U
فرایند بی دررو
annealing process
U
فرایند تابکاری
associative process
U
فرایند تجمعی
background process
U
فرایندهای پس زمینه
batch process
U
فرایندناپیوسته
bessemer process
U
فرایند بسمر
budget process
U
فرایند بودجه
budget process
U
مراحل بودجه
child process
U
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
cladding process
U
فرایند پوشش
cladding process
U
مرحله روکش کاری
cleaning process
U
فرایند شستشو
continuous process
U
فرایند پیوسته
converting process
U
فرایند بیرنه
coronoid process
U
زائده منقاری
cyclic process
U
فرایند چرخهای
decision process
U
فرایند تصمیم
historical process
U
پویش تاریخی
interative process
U
فرایند تکراری
isentropic process
U
فرایند هم انتروپی
isothermal process
U
پروسه هم دما
isothermal process
U
تحول در دمای ثابت
isothermal process
U
تحول همدما
manufacture process
U
فراگرد ساخت
manufacture process
U
فرایند ساخت
iterative process
U
فرایند تکراری
iterative process
U
فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
irreversible process
U
پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com