English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dynamic test U ازمون پویا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dynamic U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamic U متحرک
dynamic U بالان
dynamic U قوهای
dynamic U دینامیک
dynamic U نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic U حرکتی
dynamic U شخص پرانرژی
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic U پویشی
dynamic U پویا
dynamic U جنبشی
dynamic U نیروی درونی
dynamic U نیروی مستقر
dynamic U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic U حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamic U سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamic U ثیر گذاشتن روی داده ماشین
dynamic U ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamic U مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamic U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic U زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
dynamic U اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
dynamic U تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamic U بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
dynamic U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamic stop U ایست پویا
dynamic trait U ویژگی پویشی
dynamic scheduling U زمان بندی پویا
dynamic storage U حافظه پویا
dynamic sensitivity U حساسیت دینامیک
dynamic storage U انباره پویا
dynamic viscosity U گرانروی مکانیکی
dynamic viscosity U گرانروی مطلق
dynamic memory U حافظه پویا
dynamic strength U مقاومت دینامیکی
dynamic structure U ساخت پویا
dynamic check U مقابله پویا
dynamic system U سیستم پویا
dynamic subroutine U زیرروال پویا
dynamic subroutine U زیر روال پویا
dynamic system U نظام پویا
dynamic system U سازگان پویا
dynamic relocation U جابجاسازی پویا
dynamic balance U تعادل و توازن حرکتی
dynamic convergence U همگرایی دینامیک
dynamic damper U مستهلک کننده دینامیکی
dynamic dump U رو گرفت پویا
dynamic dump U روبرداری پویا
dynamic dump U نسخه برداری پویا
dynamic programming U برنامه سازی پویا
dynamic economy U اقتصاد پویا
dynamic economy U اقتصاد متحرک
dynamic contraction U انقباض هم تنش
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
dynamic characteristic U مشخصه دینامیک
dynamic analysis U تحلیل دینامیک
dynamic analysis U تحلیل پویا
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل پویای اقتصادی
dynamic allocation U تخصیص پویا
dynamic balay U حمایت متحرک
dynamic stability U تعادل پویا
dynamic braking U ترمز دینامیکی
dynamic braking U ترمز واکنشی
dynamic equilibrium U تعادل دینامیکی
dynamic model U مدل پویا
dynamic pressure U فشار دینامیکی
dynamic pressure U فشار محرکه درونی
dynamic pressure U فشار پویا
dynamic programming U برنامه ریزی پویا
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
dynamic ram U حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
dynamic ram U حافظه دستیابی تصادفی پویا
dynamic brake U ترمزدینامیکی
dynamic relation U روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
dynamic model U الگوی پویا
dynamic microphone U میکروفون دینامیکی
dynamic loudspesker U بلند گوی دینامیک
dynamic error U خطای پویا
dynamic expander U بسط دهنده دینامیکی
dynamic factor U ضریب دینامیکی
dynamic lattice U شبکه پویشی
dynamic lift U برای دینامیکی
dynamic link U پیوند پویا
dynamic load U بار جنبشی
dynamic load U بار دینامی
dynamic load U بار پویا
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
dynamic relocation U جابجایی پویا
dynamic equilibrium U تعادل پویا
lattice dynamic U دینامیک شبکه
dynamic luminous sensitivity U حساسیت نوری دینامیک
dynamic address translate U مترجم ادرس پویا
dynamic storage allocation U تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
dynamic data exchange U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
micro dynamic model U الگوی خرد پویا
dynamic link library U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
dynamic address translate U مترجم نشانی پویا
macro dynamic model U الگوی کلان پویا
dynamic simulation language U زبان شبیه سازی پویا
dynamic shift register U ثبات تغییر مکان پویا
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
dynamic address translation U ترجمه پویای ادرس
dynamic random access memory U حافظه دستیابی مستقیم پویا
multibank dynamic random access memory U حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
test U اختیار
test U عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
z test U ازمون " زی "
test U آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
x o test U ازمون ضربدر و دایره
test U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test U بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
t test U ازمون تی
test U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
test U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
test U محیط ی برای آزمایش برنامه ها
test U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test U تست
test U تست کردن ازمایش
test U امتحان
test U ازمودن کردن
test U محک زدن
test U معیار
test U محک
test U امتحان کردن
test U ازمایش کردن امتحان
test U شهادت گواهی بازرسی کردن
test U معاینه کردن
test U ازمایش کردن
test U امتحان محک
test U آزمایش
test U آزمون
test course U مسافت ازمایش
u test U ازمون یو
test U امتحان
test value U نمره ازمون
test U تست
f test U ازمون اف
self test U ازمایش خودکار
to do a test U امتحان کتبی نوشتن
self test U خودازمایی
test run U اجرای ازماینده
lucas test U ازمایش لوکاس
low test U اندک
low test U دارای خاصیت فراری
test routine U روال ازماینده
test run U اجرای ازمایشی
loop test U ازمایش با حلقه وارلی
life test U ازمون حیات
test score U نمره ازمون
test scaling U مقیاس بندی ازمون
test run U رانش ازمایشی
load test U ازمایش با بار خارجی
load test U ازمون بار گذاری
impact test U ازمایش ضربه
load test U ازمایش بار
test room U اطاق ازمایش
test room U ازمایشگاه
test specimen U نمونه ازمایشی
intelligence test U ازمایش هوش
impact test U ازمون برخورد
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
impluse test U ازمایش فشار ضربهای
torsion test U ازمایش پیچش
to put to the test U ازمودن
inspection test U ازمایش کار
tollen's test U ازمون تولن
to put to the test U محک زدن
test protectors U نافر ازمایشات
informal test U ازمون غیررسمی
information test U ازمون معلومات
intelligence test U ازمون هوش
ishihara test U ازمون ایشیهارا
izod test U ازمایش ایزود
test reliability U پایایی ازمون
test series U سری ازمایش
test set U دستگاه ازمایش
literacy test U ازمون سواد
test sophistication U کارکشتگی در ازمونها
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
test town U شهر مورد ازمایش
test town U شهرمورد نمونه گیری
test validity U اعتبار ازمون
test wise U ازمون اشنا
joming test U ازمایش تعیین سختی فلزات
inkblot test U ازمون لکههای جوهر
test data U دادههای ازمایشی
recognition test U ازمون بازشناسی
repeated test U ازمون دوباره
rivet test U ازمایش تعیین مقاومت فلزات جهت ساختن میخ پرچ
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
test bias U سوداری ازمون
test bed U صفحه ازمایش
rorschach test U ازمون رورشاخ
test bed U میز ازمایش
saliva test U ازمایش بزاق دهان اسب
sampling test U ازمون نمونهای
test bay U میدان ازمایش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com