English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dynamic sensitivity U حساسیت دینامیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dynamic luminous sensitivity U حساسیت نوری دینامیک
Other Matches
sensitivity U حساسیت
sensitivity U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity U حساس بودن به چیزی
sensitivity U میزان حساسیت
sensitivity ratio U نسبت حساسیت
sensitivity training U حساسیت اموزی
static sensitivity U حساسیت استاتیک
thermal sensitivity U حس دما
differential sensitivity U حساسیت افتراقی
absolute sensitivity U حساسیت مطلق
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
sensitivity analysis U تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
protopathic sensitivity U حساسیت ابتدایی
increase in sensitivity U افزایش حساسیت
terminal sensitivity U حد بیشینه حساسیت
measuring sensitivity U حساسیت سنجش
luminous sensitivity U حساسیت نوری
k tungsten sensitivity U حساسیت تنگستن در 4582کلوین
notche sensitivity index U ضریب حساسیت در مقابل شیار
intermediate frequency sensitivity U حساسیت فرکانس میانی
static luminous sensitivity U حساسیت نوری استاتیک
spectral sensitivity characteristic U مشخصه حساسیت مرئی
sensitivity training group U گروه حساسیت اموزی
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
dynamic U تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamic U زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
dynamic U ثیر گذاشتن روی داده ماشین
dynamic U مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamic U شخص پرانرژی
dynamic U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic U اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
dynamic U بالان
dynamic U متحرک
dynamic U نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic U نیروی مستقر
dynamic U نیروی درونی
dynamic U جنبشی
dynamic U پویشی
dynamic U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamic U حرکتی
dynamic U قوهای
dynamic U ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamic U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamic U پویا
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic U بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
dynamic U سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamic U حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamic U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic U دینامیک
dynamic relocation U جابجاسازی پویا
dynamic scheduling U زمان بندی پویا
dynamic pressure U فشار پویا
dynamic stop U ایست پویا
dynamic relocation U جابجایی پویا
dynamic relation U روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
dynamic ram U حافظه دستیابی تصادفی پویا
dynamic ram U حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
dynamic programming U برنامه سازی پویا
dynamic pressure U فشار محرکه درونی
dynamic programming U برنامه ریزی پویا
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
dynamic storage U انباره پویا
dynamic storage U حافظه پویا
lattice dynamic U دینامیک شبکه
dynamic viscosity U گرانروی مکانیکی
dynamic viscosity U گرانروی مطلق
dynamic trait U ویژگی پویشی
dynamic test U ازمون پویا
dynamic system U سازگان پویا
dynamic system U سیستم پویا
dynamic system U نظام پویا
dynamic subroutine U زیر روال پویا
dynamic subroutine U زیرروال پویا
dynamic structure U ساخت پویا
dynamic strength U مقاومت دینامیکی
dynamic brake U ترمزدینامیکی
dynamic pressure U فشار دینامیکی
dynamic stability U تعادل پویا
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
dynamic contraction U انقباض هم تنش
dynamic convergence U همگرایی دینامیک
dynamic damper U مستهلک کننده دینامیکی
dynamic dump U رو گرفت پویا
dynamic dump U روبرداری پویا
dynamic dump U نسخه برداری پویا
dynamic economy U اقتصاد پویا
dynamic check U مقابله پویا
dynamic characteristic U مشخصه دینامیک
dynamic braking U ترمز واکنشی
dynamic allocation U تخصیص پویا
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل پویای اقتصادی
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
dynamic analysis U تحلیل پویا
dynamic analysis U تحلیل دینامیک
dynamic balance U تعادل و توازن حرکتی
dynamic balay U حمایت متحرک
dynamic braking U ترمز دینامیکی
dynamic economy U اقتصاد متحرک
dynamic equilibrium U تعادل پویا
dynamic link U پیوند پویا
dynamic load U بار جنبشی
dynamic load U بار دینامی
dynamic load U بار پویا
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
dynamic loudspesker U بلند گوی دینامیک
dynamic memory U حافظه پویا
dynamic microphone U میکروفون دینامیکی
dynamic model U الگوی پویا
dynamic lift U برای دینامیکی
dynamic lattice U شبکه پویشی
dynamic equilibrium U تعادل دینامیکی
dynamic error U خطای پویا
dynamic expander U بسط دهنده دینامیکی
dynamic model U مدل پویا
dynamic factor U ضریب دینامیکی
dynamic data exchange U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
dynamic address translate U مترجم نشانی پویا
dynamic address translate U مترجم ادرس پویا
dynamic address translation U ترجمه پویای ادرس
dynamic shift register U ثبات تغییر مکان پویا
dynamic storage allocation U تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
macro dynamic model U الگوی کلان پویا
dynamic link library U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
dynamic simulation language U زبان شبیه سازی پویا
micro dynamic model U الگوی خرد پویا
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
dynamic random access memory U حافظه دستیابی مستقیم پویا
multibank dynamic random access memory U حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com