English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drop scene U پرده جلوصحنه نمایش
drop scene U پرده اخرداستان زندگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scene U مجلس پرده جزء صحنه نمایش صحنه
scene U چشم انداز
scene U مرحله
scene U منظره
scene U جای وقوع
Behind the scene. U پشت صحنه
scene-shifter U فردیکهمرتباازسنتئاتربالاوپائینمیرود
to screen a scene U در روی پرده نشان دادن
to shiftthe scene U عوض کردن صحنه
scene of destruction U جایگاه خرابیها
scene of action U صحنه جنگ یادرگیری
make the scene <idiom> U به محل یا حادثه خاص رفتن ،حاضر شدن
scene of action U صحنه عملیات
To appear on the scene (stage). U روی صحنه ظاهر شدن
change of scene U تغییرمنظره
far-right extremist scene U صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
primal scene U صحنه اغازین
scene stealer U هنرپیشه خودنما
It was the usual scene. U صحنه [موقعیت] معمولی بود.
[extreme] right-wing scene U صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
the scene is laid in paris U درپاریس قرارداده شده است
the scene is laid in paris U جای وقوع
Drop by drop . I n drops. U قطره قطره
The scene of the nover is laid in scotland. U صحنه داستان دراسکاتلند است
To kick up a row. To raise hell. To make a scene. U داد وبیداد را ؟ انداختن
She created a grave scandal . You cant imagine what a scene she made . U جنجالی (الم شنگه یی ) راه انداخت که نگه ونپرس
to drop in U اتفاقا دیدنی کردن
to drop something off [at someone's] U چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
drop behind U عقب افتادن از
to drop on U سرزنش یاتنبیه کردن
drop by U مختصرکردن
drop by U بکسی سر زدن
drop by U دیدن
drop off U دفاع بیرون از منطقه خود
drop on U سوزن دوراهی خط اهن
drop out U افت
drop out U حذف شدن
To drop in on someone . U به کسی سرزدن
drop in U درج تصادفی
drop in U اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in U سرزدن
drop out U حذف تصادفی
drop off U بخواب رفتن
drop by <idiom> U بازدید از کسی با جایی
to let drop U انداختن
drop in <idiom> U دیدار کوتاه
to let drop U رهاکردن
to let drop U ول کردن
to drop someone off U کسی را پیاده کرن
drop out U از قلم افتادگی
drop off U مردن
drop U قطره
drop U فرود
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U جاگذاشتن حریف
drop U پشت سر گذاشتن حریف دو
drop U بار
drop U کم کردن
drop U سقوط
drop U چکه
drop U نقل
drop U اب نبات
drop U از قلم انداختن
drop U افتادن چکیدن
drop U رهاکردن
drop U انداختن قطع مراوده
drop U افت
drop U چکه سقوط
drop U نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop U ژیگ
ir drop U افت ای ار
drop U [نوعی طاق]
drop U [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop behind U عقب ماندن
the very last drop U اخرین قطره
drop U جرعه کمی
to drop in U سرزدن
drop-out U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-out U ترک کننده
drop-out U افت
drop U افت سقوط
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop U خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop U دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop U یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
the drop the veil U توری یانقاب خودراپایین انداختن
stepped drop U شیبشکن پلکانی
syphon well drop U ابشار با چاهک و لوله
short drop U دراپ کوتاه
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
line drop U افت خط
impedance drop U ولتاژ اتصال کوتاه
letter drop U صندوق پست
lemon drop U اب نبات ترش
leakage drop U افت نشتی
knee drop U فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
hot drop saw U اره گرم
heavy drop U پرتاب بارسنگین با چتر
heavy drop U بارریزی سنگین
ohmic drop U افت اهمی
one should not drop the pilot U شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
school drop out U افت تحصیلی
school drop out U ترک تحصیل کرده
resistance drop U افت ای ار
resistance drop U افت مقاومتی
pressure drop U افت فشار
potential drop U افت ولتاژ
potential drop U افت پتانسیل
peppermint drop U قرص نعناع
paradrag drop U سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
heat drop U افت حرارت
the drop the veil U روی خودراپوشیدن
drop back <idiom> U عقب نشینی کردن
drop by the wayside <idiom> U قبل از اتمام کار ،ویران شدن
Drop dead <idiom> U کم کردن مزاحمت
drop in the bucket <idiom> U مقداری جزئی
drop out (of school) <idiom> U ترک مدرسه
a drop in the ocean <idiom> U قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
Let's drop the subject. U از این موضوع صرف نظر کنیم .
drop repeat U واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
drop-ornament U تزئینات آویزان
drop-tracery U تزئینات مشبک کاری
ear-drop U گوشواره
ear-drop U گل آویز
drop (someone) a line <idiom> U چند خط(برای کسی)نوشتن
drop a hint <idiom> U فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
vertical drop U ابشار قائم
voltage drop U افت ولت
voltage drop U افت ولتاژ
voltage drop U افت فشار الکتریکی
wing drop U افت ناگهانی برا روی یک بال
crystal drop U اشککریستالی
drop earrings U گوشوارهآویز
drop-leaf U لایهلولاییمیز
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Drop me a line . U برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
To drop a brick . <idiom> U دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
I just cant drop my work and go . U نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
at the drop of a hat <idiom> U بدون هیچ گونه معطلی
drop point U نقطه چکه
drop keel U centre-plate :syn
drop keel U تیغه میانی
drop inlet U دریچه ریزش
drop in temperature U کاهش دما
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop hammer U چکش سقوطی
drop hammer U چکش سقوط ازاد
drop hammer U پتک خودکار اهنگری
drop goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop froge U اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop kick U شوت سرضرب
drop leaf U رومیزی اویخته از اطراف میز
drop letter U نامه پست شهری
drop point U نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop point U نقطه پرش
drop pass U پاس بعقت
drop out type U دخشههای متضاد
drop of potential U افت پتانسیل
drop mohawk U چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message U لولههای خبر
drop master U سرپرست پرش
drop master U مدیر پرش
drop manhole U دهانه ریزش
drop forging U اهنگری سقوطی
drop forger U اهنگر
drop forge U منگنه زدن
drop a goal U ضربه زدن بر فراز دروازه
drip drop U چک چک
contact drop U افت کنتاکتی
barrel drop U ابشار لولهای
automatic drop U اتصال خودکار
arc drop U افت جرقهای ولت
drop gage U فشار سنج
drop volley U جاخالی
drop-outs U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs U ترک کننده
drop altitude U ارتفاع پرش
drop altitude U ارتفاع بارریزی
drop annunciator U زنگ احضار
drop forge U سکه زدن
drop down menu U منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop curtain U پرده جلو صحنه
drop cap U حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop cable U بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop ball U انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop ball U دراپ بال
drop back U جاافتادن
drop back U افتادن
drop arch U قوس شاه عباسی
drop-outs U افت
drop point U چکه
ear drop U گوشواره اویزدار
drop track U تعقیب موقوف
drop track U تعقیب را قطع کنید
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
drop weight U وزن سقوطی
drop wire U سیم انشعاب
drop worm U حلزونی سقوطی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com