English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drop in the bucket <idiom> U مقداری جزئی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Only a drop in the bucket ( ocean) . U قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
Other Matches
Drop by drop . I n drops. U قطره قطره
bucket U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bucket U بیل مکانیکی
bucket U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket U تیغه گردنده توربین
bucket U سطل جام
bucket U منحنی پیوند
bucket U سطل
bucket U دلو
bucket U فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
bucket U قوس پیوند قوس پیوندی
bucket shop U جای شرط بندی وقمار روی سهام و مانند ان
bucket sort U جور کردن دلوی
kick the bucket <idiom> U مردن
grab bucket U سطل قلاب دار
conveyor bucket U سطل بالابر
bucket step U فیکس کردن پا برای استراحت
bucket of steam U سطل بخار
bucket hoist U دستگاه بالابرنده سطل
bucket elevator U دستگاه بالابرنده سطل
bucket ring U زبانهحلقه
bucket charging U بارگیری با سطل
brain bucket U کلاهخود
dump bucket U سطل زباله
dump bucket U سطل اشغال
grab bucket U بیل مکانیکی
bucket shops U جای شرط بندی وقمار روی سهام و مانند ان
elevator bucket U سطل بالابر
loading bucket U سطل بارگیری
backward bucket U سطلوارونه
bucket cylinder U زبانهسیلندر
bucket lever U سطحزبانه
bucket tooth U زبانهدندانه
bucket seat U صندلی یکنفری
bucket seats U صندلی یکنفری
digger bucket U تیغهحفرکن
The handle of the bucket has come off. U دسته سطل کنده شده
to kick the bucket U مردن
ice-bucket U یخدان- سطلیخ
leather bucket U دول
suspension bucket U سطل اویزان
swing bucket U جراثقال گردان
swing bucket U جراثقال نوسان دار
coin return bucket U محلبرگشتپول
bucket wheel excavator U زبانهیچرخهیبالابر
backward bucket cylinder U سیلندرسطلوارونه
grab bucket crane U جرثقیل با بیل مکانیکی
bucket hinge pin U زبانهلولایی
drop by U مختصرکردن
drop by U دیدن
drop out U حذف تصادفی
drop out U حذف شدن
drop out U افت
drop U [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop in U سرزدن
drop on U سوزن دوراهی خط اهن
drop off U دفاع بیرون از منطقه خود
drop off U مردن
drop off U بخواب رفتن
drop in U درج تصادفی
drop in U اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop out U از قلم افتادگی
To drop in on someone . U به کسی سرزدن
to let drop U ول کردن
to drop someone off U کسی را پیاده کرن
drop by <idiom> U بازدید از کسی با جایی
the very last drop U اخرین قطره
to drop in U سرزدن
to drop in U اتفاقا دیدنی کردن
to drop on U سرزنش یاتنبیه کردن
to let drop U رهاکردن
to let drop U انداختن
to drop something off [at someone's] U چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
drop in <idiom> U دیدار کوتاه
drop U [نوعی طاق]
drop U جرعه کمی
ir drop U افت ای ار
drop by U بکسی سر زدن
drop-out U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop U چکه سقوط
drop U بار
drop U پشت سر گذاشتن حریف دو
drop U جاگذاشتن حریف
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
drop U نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop-out U افت
drop U افت سقوط
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop U خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop U دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop U یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop-out U ترک کننده
drop U کم کردن
drop U سقوط
drop U انداختن قطع مراوده
drop U رهاکردن
drop U افتادن چکیدن
drop behind U عقب ماندن
drop U ژیگ
drop U اب نبات
drop behind U عقب افتادن از
drop U نقل
drop U افت
drop U فرود
drop U قطره
drop U از قلم انداختن
drop U چکه
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
drop back <idiom> U عقب نشینی کردن
drop by the wayside <idiom> U قبل از اتمام کار ،ویران شدن
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Drop me a line . U برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
knee drop U فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
line drop U افت ولتاژ یک خط
line drop U افت خط
leakage drop U افت نشتی
lemon drop U اب نبات ترش
Drop dead <idiom> U کم کردن مزاحمت
letter drop U صندوق پست
drop gage U فشار سنج
drop volley U جاخالی
drop-outs U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs U ترک کننده
gravity drop U زنگ احضار وزنی
gravity drop U پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
heat drop U افت حرارت
heavy drop U بارریزی سنگین
heavy drop U پرتاب بارسنگین با چتر
drop-outs U افت
drop out (of school) <idiom> U ترک مدرسه
hot drop saw U اره گرم
impedance drop U ولتاژ اتصال کوتاه
ohmic drop U افت اهمی
one should not drop the pilot U شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
the drop the veil U روی خودراپوشیدن
drop (someone) a line <idiom> U چند خط(برای کسی)نوشتن
crystal drop U اشککریستالی
vertical drop U ابشار قائم
drop point U نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop a hint <idiom> U فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
I just cant drop my work and go . U نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
voltage drop U افت ولت
voltage drop U افت ولتاژ
voltage drop U افت فشار الکتریکی
wing drop U افت ناگهانی برا روی یک بال
the drop the veil U توری یانقاب خودراپایین انداختن
syphon well drop U ابشار با چاهک و لوله
drop-leaf U لایهلولاییمیز
paradrag drop U سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
peppermint drop U قرص نعناع
potential drop U افت پتانسیل
potential drop U افت ولتاژ
pressure drop U افت فشار
resistance drop U افت مقاومتی
resistance drop U افت ای ار
school drop out U ترک تحصیل کرده
school drop out U افت تحصیلی
short drop U دراپ کوتاه
To drop a brick . <idiom> U دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
stepped drop U شیبشکن پلکانی
drop earrings U گوشوارهآویز
drop pass U پاس بعقت
drop message U لولههای خبر
drop master U سرپرست پرش
drop master U مدیر پرش
drop manhole U دهانه ریزش
drop letter U نامه پست شهری
drop leaf U رومیزی اویخته از اطراف میز
drop kick U شوت سرضرب
drop keel U centre-plate :syn
drop keel U تیغه میانی
drop mohawk U چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop of potential U افت پتانسیل
drop out type U دخشههای متضاد
ear-drop U گل آویز
contact drop U افت کنتاکتی
drip drop U چک چک
drop a goal U ضربه زدن بر فراز دروازه
drop altitude U ارتفاع پرش
drop altitude U ارتفاع بارریزی
drop annunciator U زنگ احضار
drop arch U قوس شاه عباسی
drop inlet U دریچه ریزش
drop in temperature U کاهش دما
drop cable U بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop forging U اهنگری سقوطی
drop forger U اهنگر
drop forge U منگنه زدن
drop forge U سکه زدن
drop down menu U منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop-tracery U تزئینات مشبک کاری
ear-drop U گوشواره
drop curtain U پرده جلو صحنه
drop froge U اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop back U افتادن
drop back U جاافتادن
drop ball U دراپ بال
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com