Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
drawing quality
U
کیفیت کشش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quality
U
صفت چگونگی
quality
U
وضعیت
quality
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
CD quality
U
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
CD quality
U
اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
in the quality of
U
بسمت
quality
U
ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
quality
U
بهترین کیفیت
quality
U
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
quality
U
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
quality
U
نهاد چگونگی
the quality
U
بزرگان
quality
U
وجود خصوصیت
quality
U
چگونگی
quality
U
چونی
the quality
U
مردمان متشخص
quality
U
کیفیت
quality
U
طبیعت
quality
U
نوع فرفیت
quality
U
تعریف
quality
U
صفت
of a middling quality
U
میانه
people of quality
U
بزرگان
superi or quality
U
جنس اعلی
people of quality
U
مردمان متشخص
tempering quality
U
قابلیت بهبود
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
certificate of quality
U
گواهی کیفیت
adjective of quality
U
صفت توصیفی
letter quality
U
کیفیت حرفی
the quality of mercy
U
صفت رحم یارحمت
letter quality
U
کیفیت حرف
stamping quality
U
کیفیت قالب گیری
of a middling quality
U
وسط
near letter quality
U
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
quality of waters
U
چگونگی ابها
quality engineering
U
مهندسی کیفیت
of poor quality
U
نامرغوب
quality certificate
U
گواهی کیفیت
draft quality
U
معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
quality assurance
U
عملیات اطمینان از کیفیت جنس
quality factor
U
ضریب کیو
print quality
U
کیفیت چاپ
of poor quality
U
بد
of good quality
U
خوش جنس
of good quality
U
مرغوب
of good quality
U
خوب
non skid quality
U
خاصیت ضد لغزش
cutting quality
U
کیفیت برش
correspondence quality
U
چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
quality assurance
U
اطمینان از کیفیت
image quality
U
کیفیت تصویر
quality control
U
کنترل کیفی
Quality Control
کنترل کیفیت
It depends on its quality.
U
بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
letter quality
U
چاپ با کیفیت خوب
quality control
U
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
quality control
U
کنترل کیفیت
quality control
U
کنترل مرغوبیت
quality of life
U
کیفیتزندگی
drawing
U
نقشه کشی فرش
drawing
U
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing
U
ترسیم
drawing
U
طرح
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
drawing
U
نقشه کشی
drawing
U
نقشه کارگاهی
drawing
U
رسم
drawing
U
نقشه
drawing
U
رسم فنی
drawing
U
رسم کردن
drawing
U
کشیدن
drawing
U
حدیده کردن
drawing
U
قرعه کشی
letter quality printing
U
چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
heat proof quality
U
حالت نسوزی
gross national quality
U
کیفیت ناخالص ملی
heat proof quality
U
ثبات حرارتی
high quality steel
U
فولاد با کیفیت خوب
letter quality printing
U
خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
letter quality printer
U
چاپگرکیفیت حروف
letter quality printer
U
چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
heat resisting quality
U
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
fair average quality
U
کیفیت متوسط مناسب
quality control approval
U
تایید کنترل کیفیت
air quality criterion
U
معیار کیفیت هوا
acceptable quality level
U
کیفیت مناسب
acceptable quality level
U
سطح کیفیت قابل قبول
signal quality detector
U
اشکارگر کیفیت سیگنال
to wed one quality to onether
U
دوصفت راباهم توام کردن
contractor quality control
U
سیستم کنترل کیفیت پیمانها
ambient quality standard
U
استاندارد کیفیت پرمون
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
high-quality wool
U
پشم مرغوب و اعلاء
high quality sheet steel
U
ورق فولادی با کیفیت خوب
high quality cast iron
U
چدن با کیفیت عالی
work drawing
U
نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
loom drawing
U
[نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
workshop drawing
U
رسم کارگاهی
three view drawing
U
رسم فنی با سه نما
instrumental drawing
U
نقشه کشی با اسباب
working drawing
U
طرح ونقشه کار
wash drawing
U
ابرنگ سیاه
tabular drawing
U
نقشه شیب
pencil drawing
U
تصویر مدادی
pen drawing
U
تصویر خطی تصویر مدادی
pen drawing
U
سیاهقلم
revised drawing
U
رسم تجدید نظر شده
revised drawing
U
رسم اصلاح شده
sectional drawing
U
رسم برشی
sectional drawing
U
رسم مقطعی
shop drawing
U
نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
method of drawing up
U
طرز تنظیم
mechanical drawing
U
ترسیم مکانیکی
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
structural drawing
U
نقشه ساختمانی
pencil drawing
U
طرح مدادی
drawing pin
U
پونز
deep drawing
U
کشش عمیق
detail drawing
U
نقشه تفصیلی
detail drawing
U
نقشه جزئیات
detail drawing
U
نقشه ریزه کاری
detail drawing
U
رسم فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
detail drawing
U
رسم جزئیات
detail drawing
U
نقشه کشی جزئیات
drawing bench
U
میز رسم
drawing blick
U
حلقه کشش
drawing blick
U
کشش
drawing card
U
چیز جالب توجه
drawing card
U
موجب جلب توجه
drawing card
U
جالب
drawing curve
U
شابلون دایره و منحنی
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
component drawing
U
رسم قطعات
component drawing
U
رسم جزیی
drawing board
U
میز نقشه کشی
drawing board
U
تخته رسم
drawing boards
U
میز نقشه کشی
drawing boards
U
تخته رسم
line drawing
U
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing
U
نقاشی با مداد وقلم
line drawing
U
ترسیم خطی
drawing room
U
اطاق پذیرایی
drawing room
U
سالن پذیرایی
drawing rooms
U
اطاق پذیرایی
drawing rooms
U
سالن پذیرایی
art of drawing
U
هنر ترسیم رسم
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
line drawing
U
رسم مدادی
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
drawing die
U
ماتریس کششی
drawing die
U
حدیده کششی
dy drawing lots
U
به طریق قرعه
drawing program
U
نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
drawing office
U
دفتر نقشه کشی
drawing office
U
دفتر طراحی
drawing pen
U
قلم رسم
engineering drawing
U
طراحی و نقشه کشی مهندسی
dy drawing lots
U
استقراع
dy drawing lots
U
قرعه کشیدن
drawing press
U
پرس کششی
drawing set
U
دستگاه نقشه کشی
drawing table
U
میز نقشه کشی
drawing tools
U
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
drawing tools
U
خط و رسم آزاد است
drawing materials
U
لوازم نقشه کشی
drawing materials
U
مواد اولیه نقشه کشی
drawing mill
U
دستگاه نورد کششی
drawing ink
U
مرکب رسم
drawing instrument
U
وسایل نقشه کشی
drawing hand
U
دستی که زه را می کشد
drawing instrument
U
وسایل رسم فنی
fair drawing
U
طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
fair drawing
U
تصویر مناسب
drawing key
U
طرح اولیه
drawing key
U
کپیه نقاشی
drawing goniometer
U
نقاله رسم
drawing lines
U
خط کشی
drawing lots
U
قرعه کشی
fine drawing
U
رفوگری
ingot drawing crane
U
جراثقال کشش شمش
cold drawing bench
U
میز سردکشی
back to the drawing board
<idiom>
U
کاری را از اول شروع کردن
Back to the drawing board
<idiom>
U
[زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد]
deep drawing test
U
ازمایش کاسگری
cold drawing die
U
حدیده
cold drawing die
U
سردکشی
special drawing rights
U
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
shop or work drawing
U
نقشه در حین انجام کار
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
double action drawing press
U
پرس کششی دوکاره
frank drawing completion test
U
ازمون تکمیل نقاشی فرانک
By trying to live like a king one ends by drawing .
<proverb>
U
آخر شاه منشى کاه کشى است .
double action cam drawing press
U
پرس کششی دو واکنشی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com