Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
double sharp
U
نیمپردهبالاییجفتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sharp
U
زننده زیرک
sharp
U
نوک دار
sharp
U
تند
sharp
U
تیز کردن
sharp
U
هوشیار دیز
sharp
U
حاد
look sharp
U
زود باشید
look sharp
U
بجنبید
sharp
U
تیز
to look sharp
U
تیزنگاه کردن
to look sharp
U
شتاب کردن
to look sharp
U
جنبیدن
to look sharp
U
خوب پاییدن
sharp eyed
U
تیز بین
sharp sighted
U
تیز نظر
sharp sighted
U
تیز بین
sharp shooter
U
تیرانداز درجه 1
sharp shooter
U
تیرانداز ممتاز
sharp witted
U
هوشیار
sharp set
U
بااشتها
sharp set
U
حریص
sharp set
U
گرسنه بسیار مشتاق
sharp set
U
دارای لبه تیز
sharp practice
U
حقه بازی
sharp sighted
U
هوشیار دارای فکر صائب
sharp witted
U
تیز فهم
sharp tuning
U
میزان سازی تیز
sharp tongued
U
بکار برنده سخنان زننده
sharp tongued
U
فحاش
sharp tongued
U
بدزبان
card sharp
U
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
card sharp
U
برگزن
sharp practice
U
گول زنی
sharp practice
U
کلاهبرداری
sharp nosed
U
حساس
sharp nosed
U
دارای بینی تیز
sharp toothed
U
تیز دندان
sharp image
U
تصویر شفاف
sharp image
U
تصویر واضح
sharp picture
U
تصویر شفاف
sharp cut
U
صریح
sharp cut
U
روشن
sharp witted
U
تیز هوش
sharp cut
U
معلوم
sharp eyed
U
تیز چشم
sharp fanged
U
تیز دندان
sharp picture
U
تصویر واضح
The sharp smell of alcohol
U
بوی تند وتیز الکل
8oclock sharp (on the dot).
U
درست سرساعت 8
8 oclock sharp . On the stroke of 8.
U
سر ساعت هشت
8 oclock sharp . On the stroke of 8.
U
بلیط دوسره
A sharp note(reply).
U
نامه (جواب ) تند ( شدید اللحن )
A sharp knife (pin , needle)
U
چاقو (سوزن ) تیر
double p
U
پاروی دوسر
double out
U
درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
double
U
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double
U
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double out
U
081 خارج
double in
U
درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
double
U
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
double a
U
زنای مردزن داربازن شوهردار
double
U
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
double
U
دوبار
double
U
دو برابر بزرگتر
double
U
اندازه دو برابر
do a double take
<idiom>
U
با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
double-six
U
دوطرفشش
on the double
U
بدو رو
it is useful for a double p
U
برای دوکارسودمنداست
double in
U
081 تو
double up
U
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
double up
U
دولا شدن
double up
U
در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
double up
U
دولاکردن
double three
U
دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
double hi
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double
U
دو برابر
double-take
U
یکه خوردن
double-take
U
واکنش دوگانه
double a
U
زنای محصن بامحصنه
double zero
U
صفر2برابر
on the double
U
فرمان بدو رو
double
U
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double
U
تصویر قرینه
double
U
دویدن
double
U
دو نفره
double
U
:دوبرابر کردن
double
U
دولا
double
U
مضاعف
double
U
تاکردن
double
U
دو برابر کردن
double up
<idiom>
U
اتاق خود را باکسی شریک بودن
double
U
همزاد
double
U
جفت
double
U
: دو برابر دوتا
double
U
دوسر المثنی
double
U
مضاعف کردن دولا کردن
double
U
دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double
U
دو برابرشدن یا کردن
double
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double
U
مضاعف نمودن
double
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
double
U
گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
double
U
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
double
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
U
دواسترایک متوالی
double
U
توپزن 0001امتیازی فصل
double
U
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double
U
بازی دونفره خطای دبل
double
U
بازی دوبل
double
U
صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double poppy
U
گل هزاره
double refraction
U
شکست دوبل
double refraction
U
شکست مضاعف
double punch
U
منگنه مضاعف
double precision
U
دقت مضاعف
double precision
U
مضاعف
double pole
U
با دو قطب
double precision
U
دقت
double pole
U
دو قطبی
double pneumonia
U
اماس هر دو شش
double refraction
U
انکسار مضاعف
double refraction
U
انکسار دوبل
double reverse
U
شوت برگردان به دروازه
double space
U
یک سطر در میان
double window
U
پنجره دو جداره
double star
U
دوگانه
double star
U
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
double tape
U
نوار مساحی مضاعف
double taxation
U
مالیات بندی مضاعف
double taxation
U
مالیات مضاعف
double team
U
تیم دونفره
double sixes
U
دو شش
double sixes
U
جفت شش
double shear
U
تنش برشی دوتایی
double rhyme
U
شعر دو قافیهای
double row
U
موتور
double row
U
دوطرفه
double salt
U
نمک مضاعف
double salt
U
ملح مضاعف
double sampling
U
نمونه گیری چندگانه
double seam
U
درز دوبل
double space
U
یک خط درمیان نوشتن
double tent
U
چادر دو نفره
double pica
U
حروف 42 پونط
double leg
U
زیر دو خم با عوض کردن دست با مایه یک پا رو کار زیر دو خم خورجین تکان
double-talk
<idiom>
U
حرف بیمعنا
double knot
U
گره دوبل
double knee
U
لوله زانویی دوبل
double kick
U
دو ضربه پی در پی
double junction
U
اتصال مضاعف
double integral
U
انتگرال دوبل
double image
U
تصویر مضاعف
double ignorance
U
جهل مرکب
double hyphen
U
این علامت //
double hook
U
قلاب ماهیگیری دو طرفه
double hit
U
دوبله
double hit
U
دو ضربه غیرمجاز پی در پی
double touch
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double length
U
طول مضاعف
double limiter
U
محدود کننده مضاعف
double oxer
U
مانع بوتهای با دو تیر درجلو و عقب
double-digit
<adj.>
U
دو رقمی
double organs
U
اندامهای جفتی
double or quits
U
بازی ای که درنتیجه ان بردوباخت یادوبرابریاازادمیشود
double motor
U
دوموتوره
double minimum
U
جفت کمینه
double minded
U
بی ثبات
double minded
U
فریبنده
double minded
U
متلون
double minded
U
دودل
double length
U
با طول مضاعف
double mind
U
فریبنده
double mind
U
منلون
double mind
U
دردل
double lock
U
دوبارکلیدگردانیدن در
double line
U
خط مضاعف
double star
U
دوتایی
double back
<idiom>
U
برگشتن
double-takes
U
واکنش دوگانه
double-takes
U
یکه خوردن
double bill
U
مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
double chins
U
غبغب
double chin
U
غبغب
double blind
U
دوسوکور
double-check
<idiom>
U
دوباره چک کردن
double-cross
<idiom>
U
گول زدن
to fold double
U
دوتاکردن
to fold double
U
دولاکردن
a double bed
U
یک تخت دو نفره
a double room
U
یک اتاق دو نفره
I'd like a double room
U
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
with double cream
U
با کرم یا خامه زیاد
double bend
U
پیچدوبله
double flat
U
نتسفیددوتایی
double handles
U
دستهدوبله
double-glazing
U
شیشهدوجداره
double-glaze
U
پنجرهدوجداره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com