English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dispersal U پراکندگی
dispersal U تفرقه
dispersal U گسترش
dispersal U پراکندگی پراکنده سازی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
dispersal area U منطقه پراکندگی
dispersal area U منطقه پخش شدن
lays U قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
lays U کار گذاشتن
lays U قرار دادن
lays U نصب کردن طرح کردن
lays U مطرح کردن
lays U کشیدن اماده شدن راه
lays U خواباندن
lays U گذاشتن
lays U غیر حرفهای عامی
lays U دفن کردن
lays U گذاردن
lays U تخم گذاردن داستان منظوم
lays U اهنگ ملودی الحان
lays U : غیر متخصص ناویژه کار
lays U خارج از سلک روحانیت
lays U غیر روحانی
lays U روانه کردن
lays U نشانه رفتن قرار دادن
lays U روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
lays U کاشتن مین نشانه روی جنگ افزار به هدف
lays U خواب طناب
lays U وضع کردن
lays U وضع کردن مالیات
He lays claim to learning. U ادعای علم وفضل می کند
Water lays the dust. U آب گرد وخاک رامی خواباند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com