English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
disc loading U نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disc U مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
disc U [تزئینات به شکل ستون صاف، مدور و برجسته]
disc U دیسک
disc U رسانه مغناطیسی دیسک
disc U صفحه گرامافون
disc U صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
disc U بشقاب سوپاپ
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
disc U قرص
disc U صفحه
disc U گرده
disc U دیسک صفحه ساختن
disc compartment U محلقرارگیرینوار
disc camera U صفحهدوربین
covering disc U صفحهپوشیدهشده
area of a disc U مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
disc drive U درایودیسک
disc mixer U نمایشاجزا
disc motor U موتورصفحه
film disc U صفحهفیلم
floppy disc U فلاپیدیسک
timing disc U علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
blowout disc U دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
disc area U مساحت دیسک
disc brake U ترمز دیسکی
rotor disc U دیسک رتور
filter disc U قرص صافی
sechi disc U شفافیت سنج اب دریا
sintered disc U قرص متخلخل
eccentric disc U صفحه گریز از مرکز
turbine disc U دیسک توربین
adhesive disc U صفحهچسبنده
disc recording U ضبط روی صفحه گرامافون
retarding disc U صفحه سرعت شکن
disc integrator U انتگرالگیری دیسکی
disc brake U ترمز صفحهای
optical disc U دیسکنوری
arago's disc U صفحه اراگو
pirate disc U نسخه سرقت شده
tax disc U میچسبانند
tax disc U برگهپرداختمالیاتکهبرشیشهاتومبیل
area of a disc U مساحت دایره [ریاضی]
pirate disc U نسخه غیر قانونی چاپ شده
slipped disc U وضعیتیکهیکیازدیسکهادرجهتدرستینمیچرخد
tension disc U صفحهکشش
disc jockey U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
disc jockeys U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
disc [disk] drive U دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
discharge indicator disc U دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
compact disc player U دستگاهدیسکفشرده
dry disc rectifier U یکسو ساز خشک
hard disc drive U محلقرارگیریهارد
magneto optical disc U دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
still video film disc U سطحفلاپیدیسک
disc spacing lever U نمایشمقدارفضا
center disc roll U غلطک دیسکی
optical disc drive U درایودیسکنوری
floppy disc drive U محلورودفلاپیدیسک
disc drive port U قسمتوروددیسک
Disc . Gramaphone record. U صفحه گراما فون
disc compartment control U کنترلکنندهمحلقرارگیریصفحه
hard disc bus U سیمهارد
heat deflecting disc U صفحهانحرافگرما
hard disc [British E] U دیسک سخت [رایانه شناسی]
mini-floppy disc U فالاپیدیسککوچک
tandem disc harrow U صفحهدوپشتههرس
fixed disc [British E] U دیسک سخت [رایانه شناسی]
compact disc unit U محلقرارگیریدیسک
center disc roll U نورد دیسکی
compact disc player controls U دکمههایکنترلکنندهدیسک
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
center disc [disk wheel] U دیسک با سوراخ بزرگ در کانونش [ فناوری خودرو]
hard disc drive [British E] U دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
self loading U فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
self loading U پرشونده خودکار
loading U بار گذاری
loading U بارکنش
loading U فرفیت
loading U عمل انتقال فایل یا برنامه از دیسک به حافظه
loading U فرفیت بارگیری
loading U پر کردن سلاح
loading U خرج گذاری کردن سلاح
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
loading U بارگیری
loading U بار محموله
loading U امیختن موادخارجی به شراب
loading U بار
loading U بارگذاری
diffraction loading U منتجه فشار
diffraction loading U منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
density of loading U تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
cycles of loading U دورههای بار
cross loading U مخلوط کردن بارها
cross loading U سر شکن کردن بارها
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
drag loading U فشار کششی
drag loading U نتیجه کشش بادیا موج انفجار
wing loading U نسبت وزن کل به مساحت یال
wing loading U وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
cross loading U تقسیم بارهای هواپیما
up line loading U انتقال یک کپی از یک برنامه
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
drift loading U دهانه
truck loading U سربار کامیون
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
commercial loading U بارگیری تجارتی
combat loading U بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
The ship is loading. U کشتی درحال بارگیری است
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
base loading U بار اولیه
bill of loading U بارنامه کشتی
rate of loading U میزان بارگذاری
bill of loading U جواز کشتی
breech loading U ته پر
loading door U فشاردر
loading dock U بارگیریبارانداز
loading bunker U بارگیریانبارزغال
loading area U قسمتلودینگ
breech loading U پر کردن تفنگ از ته
bulk loading U بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk loading U بارگیری در مخازن
cease loading U پر نکنید
cease loading U گلوله را پرنکنید
Loading and unloading. U بارگیری وتخلیه
transverse loading U بارگذاری روی پایه
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
loading list U لیست بارگیری خودرو
horizontal loading U کولاس افقی
loading plan U طرح بارگیری خودرو
loading point U نقطه بارگیری
loading point U نقطه سوارشدن
loading rack U سکوی بارگیری
loading ramp U راهروی شیب دار بارگیری
loading routine U روال بارکننده
loading scale U مقیاس بارگیری
loading site U سکوی بارگیری
loading site U محل بارگیری
loading space U فضای قابل بارگیری
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
loading facilities U وسایل بارگیری
indirect loading U بارگذاری غیرمستقیم
lane loading U سربار خط عبوری
loading apron U نوار بارگیری
loading bridge U پل بارگیری
loading bucket U سطل بارگیری
loading capacity U فرفیت
loading chart U طرح بارگیری هواپیما
loading chart U جدول بارگیری
loading coil U پیچک بار افزای
loading diagram U دیاگرام بارگیری
loading duration U مدت بار گذاری
loading capacity U بار گیری
loading speed U سرعت بار گذاری
loading station U ایستگاه بارگیری
loading table U جدول بارگیری
separate loading U مهمات مجزا
separate loading U مجزا پرشونده
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
frequency loading U بارگیری فرکانسی
frequency loading U بارکنش فرکانسی
pre loading U بارگیری اولیه
emergency loading U بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
point of loading U نقطه بارگیری
loading time U زمان بارگیری
loading tray U سینی پر کن گلوله
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
muzzle loading U سر پر
factor loading U وزن عاملی
muzzle-loading cannon U بارگیریلولهتوپ
bow loading door U درخمشدهمخصوصبار
strength under tangential loading U مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
loading participation in profits U هزینههای مشارکت در سود
manpower loading chart U نمودار تخصیص نیروی انسانی
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
ammunition loading line U صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
loading on alternate spans U حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
container-loading bridge U پلورودبستههابهکشتی
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
deflection under long term loading U خیز ریز بار طویل المدت
cross section of a muzzle-loading cannon U قسمتموربدهانهتوپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com