Perdic | digital speech | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 138 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	digital speech U	گفتار دیجیتالی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	d. of a speech U	ادای نطق
	speech U	بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
	speech U	مدار مجتمع با صوت تولید شده .
	speech U	که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
	speech U	صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
	d. of a speech U	سخن رانی
	inner speech U	گفتار درونی
	the f.of speech U	قوه گویایی یاناطقه
	speech U	تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
	speech U	وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
	to get any ones speech U	موفق بشنیدن نطق کسی شدن
	speech U	سخن
	speech U	حرف
	speech U	گفتار
	speech U	صحبت نطق
	speech U	گویایی
	speech U	قوه ناطقه سخنرانی
	digital U	دیجیتالی
	digital U	آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
	digital U	دیجیتال
	digital U	رقمی
	digital U	رقمی وابسته به شماره
	digital U	پنجهای
	digital U	انگشتی
	slow of speech U	کندزبان
	speech center U	مرکز گویایی
	speech disorders U	اختلالهای گویایی
	speech recogintion U	تشخیص گفتار
	speech recogintion U	بازشناسی کلام
	speech recogintion U	تشخیص کلام
	speech recogintion U	شناخت کلام
	distractable speech U	حواسپرتی کلامی
	organs of speech U	اندامهای گفتار
	laconic speech U	کم گویی
	impediment in speech U	لکنت زبان گره
	impediment in speech U	گره زبان گیر
	incisive speech U	سخن تند یا زننده
	incisive speech U	سخن رک
	indirect speech U	نقل قول غیر مستقیم
	indirect speech U	گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
	labyrinthine speech U	پریشان گویی
	speech scrambling U	نفوذ در شبکه مکالماتی دخالت در شبکه صوتی و به هم زدن ان
	speech synthesis U	ترکیب گفتاری
	speech synthesis U	ترکیب کلام امیزش سخن
	violent speech U	نطق تند یا سخت
	figure of speech U	استعاره
	figure of speech U	صنایع ادبی
	Queen's speech U	جلسهسخنرانیملکه
	reported speech U	نقلقول
	speech therapist U	گفتاردرمانگر
	clipped speech U	حذف مطلب
	to stumble in one's speech U	درسخنرانی اشتباه کردن
	to interrupt any one's speech U	در میان سخن کسی امدن
	to interrupt any one's speech U	صحبت کسیرا قطع کردن
	speech synthesizer U	ترکیب کننده گفتاری
	stilted speech U	مطنطن گویی
	subvocal speech U	گفتار ناملفوظ
	make a speech U	سخنرانی کردن
	to deliver a speech U	نطق یاسخنرانی کردن
	to hear any ones speech U	سخنرانی
	to hear any ones speech U	کسیراگوش کردن
	to interrupt any one's speech U	سخن کسیرا گسیختن
	clipped speech U	سخن کوتاه و با نفوذ
	part of speech U	بخش گفتار
	pressure of speech U	فشار تکلم
	part of speech U	ادات سخن
	figures of speech U	صنایع بدیعی
	parts of speech U	اقسام کلمه
	speech therapy U	گفتار درمانی
	maiden speech U	نخستین نطق شخص
	digital clock U	زمان سنج رقمی
	digital clock U	ساعت رقمی
	digital communications U	ارتباطات دیجیتالی
	digital computer U	کامپیوتر رقمی
	digital computer U	کامپیوتر عددی
	digital computer U	کامپیوتر
	digital circuit U	مدار رقمی
	digital channel U	مجرای رقمی
	digital channel U	کانال رقمی
	digital war U	جنگ دیجیتال [جنگ اینترنتی]
	digital darkroom U	برنامهای برای بهبود تصویر
	analog digital U	قیاسی به رقمی
	digital watch U	ساعتکامپیوتری
	digital pulp U	قسمتگوشتیانگشت
	digital pad U	انگشتپا
	digital nerve U	عصبانگشتی
	digital display U	صفحهنمایشعددی
	analog to digital U	انالوگ به دیجیتال
	digital analog U	رقمی به قیاسی
	digital computer U	کامپیوتر دیجیتالی
	digital repeater U	تکرارکننده دیجیتالی
	digital plotter U	رسام دیجیتالی
	digital read out U	نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
	digital transmission U	انتقال رقمی
	digital transmission U	مخابره دیجیتال
	digital transmission U	انتقال دیجیتالی
	digital recording U	ضبط دیجیتالی
	digital recording U	ضبط رقمی
	digital sorting U	روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
	digital signal U	سیگنال دیجیتالی
	digital signal U	علامت رقمی
	digital research inc U	یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
	digital monitor U	مونیتور رقمی
	digital intergrator U	انتگرالگیر رقمی
	digital control U	کنترل دیجیتالی
	pseudo digital U	تولید شده توسط مودم و ارسالی روی خط وط تلفن
	digital integrator U	انتگرال گیر رقمی
	digital computer U	کامپیوتردیجیتال
	digital computer U	ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
	digital data U	داده رقمی
	digital data U	داده دیجیتالی
	He delivered a historic speech. U	نطق تاریخی یی ایراد کرد
	His speech was in the nature of an apology. U	ماهیت سخنرانی او [مرد] عذرخواهی بود.
	Upon his arrival , he delinered a speech . U	به محض ورود نطقی ایراد کرد
	consensus evidenced by speech U	اجماع قول
	digital tape cassettes U	نوار کاست رقمی
	digital signal processing U	پردازش دیجیتالی سیگنال
	automatic digital network U	شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
	digital to analog converter U	مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
	analog digital converter U	مبدل انالوگ دیجیتال
	digital frequency display U	شمارهتکرارنمایش
	analog digital converter U	مبدل قیاسی- رقمی
	digital equipment corporation U	سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
	digital data transmission U	ارسال دیجیتالی داده
	analog to digital converter U	تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کامپیوتر با دستگاه حافظه ان
	analog to digital converter U	مبدل قیاسی به رقمی
	automatic digital network U	شبکه عددی کامپیوتری
	digital to analogue converter U	مبدل دیجیتال به انالوگ
	simile [rhetorical figure of speech] U	تشبیه [استعاره ] [گفتار لفظی]
	digital subscriber line [DSL] U	خط مشترک دیجیتال [مخابرات ]
	musical instrument digital interface U	میانجی رقمی الات موسیقی
	musical instrument digital interface U	واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
	digital video special effects U	نمایشمخصوصعددیعوامل
	digital video effects monitor U	صفحهنمایشدیجیتالی
	His speech gripped the television viewers ( audience ). U	سخنرانی اش بینندگان تلویزیون را قبضه کرد
	asymmetric digital subscriber line [ADSL] U	خط مشترک دیجیتال نامتقارن [مخابرات ]
	high bit-rate digital subscriber line [HDSL] U	خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا [مخابرات ]